وعده ما: 16 آذر ساعت 16

دانشجویان دانشگاه گیلان تصمیم گرفتند که ساعت 10 مقابل ساختمان مرکزی دانشگاه تجمع کنند و همانطور که میدانیم دانشجویان دانشگاه های دیگر و مردم سبز اندیش اجازه ورود به دانشگاه رو به هیچ وجه ندارند برای همین عده ای از دوستان دانشجوی سایر دانشگاه ها و دانشکده ها تصمیم گرفتند که 16 آذر ساعت 16 مقابل دانشگاه علوم پایه واقع در منظریه تجمع کنند و اعتراض خودشون رو نشون بدند.

۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه

مازیار بهرامی آزاد شد

يولداش: مازيار بهاري يكي از زندانیان سیاسی وقایع پس از انتخابات از زندان آزاد شد .

به گزارش هرانا به نقل ازايلنا ، از روابط عمومي دادسراي عمومي وانقلاب تهران دستور آزادي متهم ياد شده توسط بازپرس پرونده و تاييد دادستان تهران صادر شد .

اين گزارش افزود : متهم با توديع وثيقه به مبلغ 300 ميليون تومان شامگاه شنبه از ندامتگاه اوين آزادشد .

وي تير ماه گذشته به اتهام تبليغ عيله نظام و به نفع سازمان هاي مخالف از طريق ارسال گزارش هاي كذب درباره انتخابات از طريق رسانه هاي خارجي ، اخلال در نظم عمومي با شركت در تجمعات غير قانوني و نگهداري اسناد طبقه بندي شده بازداشت شده بود .

پيش از اين عباس جعفري دولت آبادي دادستان عمومي و انقلاب تهران در جمع خبرنگاران رسانه هاي گروهي از آزادي يكي از متهمان حوادث پس از انتخابات خبر داده بود .

وي همچنين به تمامي قضات دادسراي انقلاب تهران تاكيد كرده است پرونده هاي مروبط به حوادث اخير به ويژه پرونده هاي متهمان زنداني در اسرع وقت رسيدگي و نسبت به تعيين تكليف آنها اقدام نمايند .

سعید حجاریان به پنج سال حبس تعلیقی محکوم شد

سعید حجاریان به پنج سال حبس تعلیقی محکوم شد


سعید حجاریان بعد از تحمل بیش از ۱۰۰ روز زندان به ۵ سال حبس تعلیقی محکوم شد.







به گزارش موج سبز آزادی، سعید حجاریان، فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی که در حوادث پس از انتخابات بازداشت شده بود و تحت فشارهای عدیده او را وادار به اعتراف به باورهای نداشته کرده بودند، به ۵ سال حبس تعلیقی محکوم گردید. از حکم صادره برای سایر فعالان سیاسی هنوز اطلاعی در دست نیست.


مطهری:آغازگر فتنه انتخابات احمدینژاد بود

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با ارائه راهكاری برای برون رفت از شرایط فعلی تصریح كرد: اصولگرایان باید به اشتباهات طرف خودی نیز توجه داشته باشند، با بیطرفی به ماجرا بنگرند و قضاوت منصفانه داشته باشند.




دكتر علی مطهری در گفتگو با خبرنگارمهر با اشاره به مخالفان طرح وحدت ملی اظهارداشت: گروهی از اصولگریان و به ویژه طرفداران متعصب دولت معتقدند تا زمانیكه عاملان اصلی فتنه به اشتباهات خود اعتراف نكنند و از مردم عذر خواهی نكنند و یا محاكمه و مجازات نشوند صحبت از وحدت ملی حرف بی معناست چرا كه در این صورت وحدت ملی به معنای آنچه آنان "نجات سران فتنه" می خوانند خواهد بود.



وی ادامه داد : اما این دوستان توجه ندارند كه احمدی نژاد هم به هر حال در این فتنه نقشی داشته و این حكم هم در مورد ایشان جاری است.



عضو كمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی افزود: به نظر من رئیس جمهور با نحوه خاص مناظره خود و وارد كردن اتهامات به افراد غایب در مناظره ها آغاز كننده این فتنه بود و بعد از پیروزی هم تحریك كننده معترضان بود.



وی با اشاره به ضرورت عذرخواهی دو طرف اصلی ماجرا از مردم خاطرنشان كرد: بنابراین برای التیام وحدت ملی همانطور كه موسوی باید به اشتباهات خود اعتراف كرده و از مردم عذرخواهی كند احمدی نژاد هم باید این كار را انجام دهد. درغیر این صورت این فتنه همچنان باقی خواهد ماند.



عضوفراكسیون اصولگرایان مجلس افزود: بر این اساس دوستان اصولگرای ما باید به اشتباهات طرف خودی نیز توجه داشته باشند، با بیطرفی به ماجرا بنگرند و قضاوت منصفانه داشته باشند

بيست و پنجم مهر ۱۳۸۸

ناگفته های پشت پرده در مناظره هاي انتخاباتي


من یکی از پرسنل صدا وسیما هستم. هدفم از این افشاگری ناچیز، کمک به اطلاع رسانی به ملت شریف ایران است.




از زمان مناظره های انتخاباتی 2 مورد را به اطلاع میرسانم:



1- زمانیکه موسوی وارد استودیو شد، مسیر را طوری طراحی کرده بودند که از مقابل احمدی نژاد که قبلا در استودیو حاضر شده بود بگذرد و تصویر همسرش را که مربوط به سالیان بسیار دور و بدون حجاب اسلامی بود روی میز احمدی نژاد ملاحظه کند. این صحنه سازی برای مرعوب کردن موسوی ترتیب داده شده بود که نتیجه عکس داد.



2- همچنین زمانی که محسن رضایی برای مناظره به استودیو وارد شد احمدی نژاد با تهدید وی اظهار داشت که قصد طرح فرار پسر وی به امریکا و پیوستن به سازمان "ناسا" را در مناظره دارد. در پاسخ به این تهدید، محسن رضایی اظهار داشت: اشکالی ندارد اتفاقا من هم قصد دارم درباره پرونده 2 سال بستری و مراقبت های ویژه را طرح کنم و از خودتان در این باره توضیح بخواهم! بالاخره بد نیست مردم این مسائل را هم بدانند.


گزارشی از پادگان "محمد رسول الله" بدنه سپاه ناراضی است سرهنگ به پائین به موسوی رای دادند


در تهران اوضاع لحظه‌ به لحظه است. وقایع بسرعت اتفاق می‌افتد. گاهی تا آماده تهیه گزارش میشوی دوستان دیگری زحمت آن را کشیده‌اند. قدیمی ها به ما می گویند اوضاع کنونی یادآور انقلاب 57 است. مردم نسبت به هم نزدیکتر شده‌اند. جوانانی که تا قبل از انتخابات تصور اشتباه در مورد آنان می‌شد خود را سرافراز به ایران و جهان نشان دادند و برای خود و هموطنان خارج اعتبار مجدد آوردند. درود بر آنها.




مردم از ایستادگی موسوی و کروبی خوشحالند. هر روز در محیط کار، خیابان، تاکسی، مغازه درباره وقایع و کارهایی که باید انجام داد بازار گفتگو گرم است و واقعا هیچکس از کودتاچیان دفاع نمی کند. حتی اگر کسی هم به گوبلز ایران رای داده باشد، در میان جمع هیچ دفاعی از او نمی‌کند.



مطلب اصلی که می خواهم برایتان بنویسم در مورد پادگان "محمدرسول‌الله". پادگانی که فرماندهی نیروی زمینی سپاه در تهران خیابان ولیعصر جنب سیمای جمهوری اسلامی و بیمارستان شهید رجایی (که قسمتی از آن شامل مرکز مهمات در افسریه واقع است) می‌باشد. این پادگان مرکز عملیات و هماهنگی لباس شخصی‌ها و بسیج و سپاه در کودتای 22 خرداد بود. فرمانده آن سردار عراقی که این روزها مصاحبه می کند و مردم را تهدید به سرکوب می کند، در آن روزهای بعد از خطبه نماز خامنه ای خودش با لباس پلنگی در میدان ونک به مردم حمله می‌ کرد.



سپاه چند روز مانده به 22 خرداد در حالت آماده باش بود. درهمان هفته اول بعد از انتخابات هزار نفر لباس شخصی که از افراد حفاظت اطلاعات سپاه بودند و آموزش ویژه رزم انفرادی، جمع‌آوری خبر، شنُود (حرفی مردم)، تیراندازی با تفنگ های دوربین‌دار و مقابله با اعتراضات را دیده‌اند از سپاه قم به این پادگان آورده شدند. آنها شب ها در ارتفاعات خارج از تهران و روزها در پادگان و خیابان ها بودند. افراد سپاه را کمتر برای درگیری خیابانی از پادگان بیرون آوردند. لباس شخصی‌ها را در موقع لزوم با تفنگ و وسایل عکسبرداری به محل مورد نظر انتقال می‌دادند. بسیج نیز در کنار آنها بود. تیم های سرکوب چند دسته بودند:



1- یگان ویژه که آموزش موتورسواری دیده و با لباس مشکی وماشین های مشکی و معمولا دو نفره با تفنگ های گاز اشک‌آور به حرکت در می آمدند و بسیار بیرحم و وقیح اند.



2- افراد نیروی انتظامی با لباس سبز تیره و پیاده، با سپر و گاز اشک‌آور (کمی آرامتر از یگان ویژه)



3- نیروی انتظامی که رفتار آرام تری دارند و گاهی اوقات که خودم شاهد بودم مانع از کتک خوردن مردم توسط یگان ویژه می‌شدند. مردم هم به آنها وانمود می کردند که نزدیکی آنها را درک می کنند.



4- بسیجی های محلات که فرماندهان و مسئولین آن بسیار قسی و بی شخصیت، و فکر میکنم حتی بی‌توجه به نماز و دین هستند. اما افراد معمولی بسیج با حالتی از روی ناچاری به خیابان‌ها آمدند.



یک روز خودم شاهد بودم که درمیدان بهارستان افراد را دستگیر می کردند. یکی از این بسیجی ها می خواست نوجوانی را دستگیر کند که کوتاه آمد و به خودش گفت "خدایا گناه دارد، نمی‌دانم چکار کنم" و سپس او را آزاد کرد.



در پادگان محمد رسول‌الله پارک ملت خیلی از افسران سپاه به آقای موسوی رای داده و از وضعیت موجود بشدت ناراضی هستند.



دستگیرشدگان را به مراکز مختلف، از جمله این پادگان افسریه که محل نگهداری مهمات است می‌بردند. بعد تعدادی را به اوین می‌فرستادند.



پرسنل سپاه کاملا در حالت حیرت‌اند. از فرماندهان اطلاع موثق ندارم اما در بدنه از سرهنگ به پایین همراه مردم هستند.



سطح آگاهی بالاست خواندن و ارجاع دیگران برای کسب خبر به پیک ‌نت یکی از فعالیت های جا افتاده است. شاید همه و مسئولین مملکت نیز آن را می‌خوانند. خبرهای پیک‌ نت دهان به دهان و با کپی و...به دیگران منتقل می‌شود. هر چند فیلتر سایت ها شدیدا عمال میشود اما جوانان باهوش ایرانی راهی پیدا میکنند.



"نام نویسنده گزارش"- پادگان محمد رسول‌الله

نصب تجهیزات ارسال پارازیت در پارک چیتگر

گزارش دريافتی : هفته ی پیش یعنی نیمه های مهر بود که با یکی از دوستان به پارک تفریحی چیتگر در تهران رفتیم و با ماشین به سمت بالا در حرکت بودیم که در میانه ی راه وجود سربازهای سپاه و چندین ماشین و کامیون که متعلق به سپاه بود نظر ما را جلب کرد. کامیون ها و ماشین های نو که بسیار تر و تمیز بودند و همه بصورت پلنگی رنگ شده بود شامل بسیاری از وسایل ماهواره ای و رادار بود که به نظر میرسید مربوط به ارسال پارازیت بر روی کانال های ماهواره ای در سطح شهر تهران باشد. سرباز ها و درجه داران به سرعت در حال پیاده کردن دستگاه ها بودند و وقتی ما سرعتمان را کم کردیم سریع هشدار دادند که این محل را ترک کنیم و توقف ننمائیم و متاسفانه موفق به گرفتن عکس از آنها نشدیم. از همه ی دوستان تقاضا داریم به انتشار هر چه سریع تر این اخبار اقدام ورزند تا همه از جنایت های هر روزه ی این حکومت مطلع شوند.

استدلال جالب نماینده مشهد: بر فرض كه پارازیتها ضرر دارد، اتومبیل هم ضرر دارد اما لازم است!!؟؟

عضو كمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی درباره مضرات پارازیتهای ماهواره ای اعلام كرد: هر تكنولوژی مضراتی دارد مثل اتومبیل و آیا می شود برخی از تكنولوژیها هیچ گونه تهدید زیست محیطی ایجاد نكند و آیا در دنیای كنونی می توان بدون برخی از تكنولوژیها زندگی كرد؟


عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی اعلام کرد: مضرات امواج خنثی کننده ماهوارهای کمتر از ماهواره های جاسوسی است که برخی از کشورها از آن استفاده میکنند.



سیدامیرحسین قاضی زاده در گفتگو با ایرتا در خصوص مضرات امواج پاریزیتی که بر شبکه های ماهواره ای ایجا می شود، گفت: جنس این امواج از جنس امواج ماهواره ای است و اگر این دسته از امواج دارای مضراتی باشد امواج ماهواره ای نیز دارای مضراتی است از طرفی مضرات این دسته از امواج اگر کمتر از امواج جاسوسی نباشد بیشتر هم نیست.



نماینده مشهد افزود: مستندات علمی در خصوص مضرات میدان مغناطیستی بر بدن انسان وجود ندارد.



قاضی زاده تصریح کرد: البته در خصوص قرار گرفتن انسان در میدان های مغناطیستی قوی که بیماری خونی ایجاد کرده و گاه سبب سقط جنین شده است، مستنداتی در سالهای اخیر موجود بوده است.



نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی افزود: در دنیای امروز که با پیشرفت تکنولوژی همراه است انسان با این امواج به صورت مستقیم و غیر مستقیم مثل تلفن همراه که دارای امواج خاص خود است مواجه می شود.



قاضی زاده با بیان اینکه امواج ماهواره های جاسوسی از خطرناک ترین و مضرترین امواج هستند، اظهار داشت: این گونه امواج به حدی قوی و با توان بالا عمل کرده که تا عمق پنج متری بتون نیز نفوذ می کند.



به گفته وی، امواج رادیویی که هم اکنون به عنوان امواج خنثی کننده در ماهواره ها بکار می رود از جنس امواج ماهواره ها است و از جنس امواج ماهواره های جاسوسی نیست که بدن انسان در معرض آسیب قرار بگیرد.



وی تاکید کرد: هر تکنولوژی مضراتی دارد مثل اتومبیل و آیا می شود برخی از تکنولوژیها هیچ گونه تهدید زیست محیطی ایجاد نکند و آیا در دنیای کنونی می توان بدون برخی از تکنولوژیها زندگی کرد؟



وی افزود: اکنون در معرض امواج ماهواره ای قرار داریم و چرا تا کنون در خصوص مضرات این امواج صحبتی نمی شد و حال صحبت از امواجی است که از همان جنس امواج ماهوارهای است و برای پارازیت در برخی از شبکه های ماهواره ای فرستاده می شود.


بازداشت دانشجوی دانشجوی تعلیقی دانشگاه رازی کرمانشاه در شهرستان دهگلان استان کردستان

بامداد روز گذشته مامورین اداره اطلاعات کردستان حشمت مطاعی دانشجوی کارشناسی ارشد پلیمر دانشگاه رازی کرمانشاه را که در هفته های گذشته از طرف کمیته انضباطی دانشگاه 2 ترم محرومیت از تحصیل و 500 هزار تومان جریمه و محرومیت از تحصیلات رفاهی را در یافت کرده بود در خانه خود در شهرستان دهگلان بازداشت شد این در حالی است که تابستان گذشته نیز چند بار به اداره اطلاعات کرمانشاه احضار شد و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.


۱۳۸۸/۷/۲۵


رمز موفقیت ما همدلی است... بابك داد


ما روی موضوع توافق کرده ایم؛ "آزادی"!


اشاره: به عقیده شما آیا "موضوع آزادی" مهم تر است یا "افرادی" که برای آزادی مبارزه و تلاش می کنند؟ و کدامیک از اینها غیرقابل تغییر هستند؟ موضوع یا آدمها؟ جنبش سبز، بدنبال موضوع دموکراسی و حق طلبی است و آدمها در فرآیند رسیدن به آن آرمانشهر، تا وقتی اهمیت می یابند که این موضوع را دنبال می کنند. در حقیقت، اصالت افراد در این حرکت ملی و سبز، به عمل آنها در راه رسیدن به همان فصل مشترک است؛ به آزادی ایران!

به عنوان یک روزنامه نگار، بر اساس نشانه های بالینی که می بینم، جامعه را آماده و مهیای یک تولد دوباره می بینم. یک زایش، یک برون رفت و تحول، یک خروج از بحران، یک آرامش بعد از طوفان! الان مدتی است خون جامعه به سطح پوست رسیده، تب بالا گرفته و دادخواهی و ظلم ستیزی اوج گرفته است. این جامعه آبستن آزادی شده است و گریزی از آن نیست!

جنبش سبز در بهترین روزهای یک جنبش فراگیر سیاسی و اجتماعی قرار دارد که تاکنون تجربه اش نکرده بودیم و قدرش را به خوبی می دانیم. امروز آگاهی و حق طلبی در شهر و روستاهای کشور فراگیر شده، در روستاها و شهرهای کوچک و حاشیه شهرها، همان نیاز فطری و غریزی به حق آزادی انتخاب و عدالت و راستی وجود دارد که در بزرگترین شهرهای جهان کنونی موج می زند. این دریای متلاطم بنای باز ایستادن ندارد و این را همه به خوبی دانسته ایم. رمز موفقیت این جنبش چه بوده جز همدلی، یکدلی، یگانگی و وحدت همه آزاد اندیشان و حق طلبان ایران زمین؟ برداشتن تمام فاصله هایی که ما را از ملت واحده به قوم هایی محدود، اقلیت هایی مطرود و مردمانی خموده و قطعه قطعه شده تبدیل ساخته بود. امروز در صفوف سبز مردم، دیگر خط کشی و فاصله گذاری مفهومی ندارد. یک ملت دوباره دارد متولد می شود و همین رمز موفقیت جنبش بوده و هست که فاصله های قراردادی و کذایی و گاهی ساختگی در میان دستجات مردم را برداشته و بر می دارد و از "من و تو و او"، یک "ملت" ساخته است که آن ملت واحد، فقط یک هدف واحد در سر دارد: "ایران آزاد"! یا "آزادی ایران"!

دشمن مردم که اینک در موقعیت همیشگی دیکتاتورها نشسته، دقیقا" با فهم همین ابعاد به وحشت افتاده و تمام مدت در حال برنامه ریزی برای بدست گرفتن کنترل اوضاع و تسلط بر جامعه از طریق تفرقه افکنی و ایجاد دشمنی های داخلی است. اما تا ما این رمز موفقیت را داریم، پیروزی کمترین دستآورد ملی ما از این حرکت سبز خواهد بود. و حالا بگذارید ببینیم وقتی پیروز شویم، به چه می خواهیم برسیم؟ یادآوری میوه ای که بعد از این باغبانی سخت بدست می آوریم، کام دلمان را شیرین می کند و به یادمان می آورد که بدنبال چه هستیم؟ و چرا همواره باید وحدتمان را با همدیگر حفظ کنیم؟

ما دو گام بزرگ در پیش داریم؛ اول "تغییر" و دوم "تعیین"! همه می دانیم این نظام نه دیگر اصلاح شدنی است و نه از فسادی که دامنگیرش شده، ( حتی اگر هم بخواهد) می تواند فاصله بگیرد. اکنون نظام کنونی، یک دیکتاتوری کاملا" نظامی است و سپاه پاسداران با یک اقلیت بی سواد روحانی و مداح، در حال قورت دادن یک کشور بزرگ هستند. درست است که همینطوری هم این لقمه آنقدر بزرگ است که در گلوی حقیر اینها گیر خواهد کرد و خفه شان می کند. اما این چیزی از مسئولیت ما کم نمی کند و نکرده است. نباید بگذاریم و نمی گذاریم این اقلیت حقیر، کشور را به دهان خود ببرند و بجوند و قورت دهند و بعد استفراغ کنند و در این روند، به کشور و ملت آسیب بزنند. پس "تغییر" این نظام امری است ضروری و بلکه حیاتی. سپاه با ایجاد بانک، پول کشور را در اختیار می گیرد. با خرید مخابرات و خودروسازیها و صنایع عمده، شریان های اصلی اقتصاد کشور را کنترل می کند و با تشکیل بزرگترین غول اقتصادی در کشور، این سرزمین را به ملک شخصی خود تبدیل می کند! در کنار اینها، به بهانه نخ نمای حفظ انقلاب(!) تمام انقلابیون سابق را به عنوان ضدانقلاب سرکوب کرده و انقلابیون نسل تازه را هم به بهانه انقلابی گری می کشد. دیگر متر و معیار نه ایرانی بودن آدمهاست، نه انقلابی بودن و نه حتی دیندار بودن! بهایی و یهودی و مسلمان، اگر از حکومت سئوال کنند "رأی ما کجاست؟" همگی مستوجب مرگ و گلوله اند. انقلابی باشی یا شاهی، کرد باشی یا بلوچ، فارس باشی یا ترک فرقی ندارد. به محض پافشاری بر حقوق شهروندی ات، ضدنظام هستی و خونت مباح است. و اتفاقا" همین حماقت کودتاچیان است که باعث شده ما اقشار جداافتاده از یکدیگر باز به همدیگر متصل شویم و از ما یک "ملت" ساخته است.

این نظام چاره ای جز سرنگونی ندارد و این ملت انتخابی جز تغییر این نظام ندارد وگرنه جز نیستی و ظلم و نکبت نصیبی نخواهد داشت. و این ملت اهل زندگی در ذلت و نکبت نبوده و مستحق پیروزی است. برای اینکه مرحله پیروزی را محکم و بااقتدار سپری کنیم، چاره ای نداریم جز آنکه با همدیگر بر سر یک اصل بنیادین توافق کنیم و نیروهای همدیگر را افزایش دهیم. جنبش سبز به مردم ما آموخت "آری به اتفاق جهان می توان گرفت!" و حالا اگرچه هنوز تا پیروزی راهی باقی مانده، اما رمز پیروزی را دریافته ایم. رمز پیروزی ما این است که بر یک موضوع توافق کنیم، موضوع را رها نکنیم و به آدمها کاری نداشته باشیم. موضوع اصلی "رهایی ایران" است. آدمهایی که به خروج ایران از این بلای بزرگ و تغییر این وضعیت کمک می کنند، همگی همگی همگی ایرانی اند و قابل احترامند و دارای حقوقی مساوی و مسئولیتهایی برابر با همدیگر هستند. همه می خواهیم شهروند آزاد یک ایران آزاد باشیم و در همه زمینه ها "حق انتخاب" داشته باشیم. اگر همگی روی این موضوع مشترک توافق کرده باشیم (که کرده ایم) و اگر کاری به گذشته و آینده آدمها و گروهها نداشته باشیم (که نداریم)، نیروهایمان می تواند (و توانسته است) متحد و منسجم شود و کوههای بزرگی را از ریشه درآورد، این کودتاچیان حقیر که چنان وزنی هم ندارند. اکنون همه فرزندان ایران روی یک "مخرج مشترک" توافق داریم. مخرج مشترک همه کسانی که دلشان برای ایران می تپد، رهایی ایران از چنگال فاسد کسانی است که عملکردشان را می بینیم و آرمانهای حقیرشان جز نابودی و سیاهی چیزی به بار نخواهد آورد.

در حرکت میلیونی جنبش سبز آموخته ایم که توافق روی "آینده دموکراتیک" کشور مهم است نه توافق روی "افراد آزادی خواه"! ما آموخته ایم که نه به گذشته افراد کاری داشته باشیم و نه به طرحی که افراد برای آینده خود دارند و نه ایده آلهای گروهها و افراد را موضوع اصلی می دانیم. موضوع مشترک همه ما تلاش برای آزادی ایران است. و همین اندازه که کف مطالبات همه ما "آزادی" باشد، به آن هدف متوجه هستیم و بدنبال همان هدف حرکت می کنیم. ما همگی خواستار یک "بستر فراخ" به نام آزادی شده ایم که برای همگی ما امکان زندگی فراهم خواهد کرد. هم به متدینین امکان زندگی دینی می دهد، هم به افراد بی اعتقاد.

جنبش سبز ملت ایران، سبزی را وام گرفته تا مثل بهار، بی دریغ باشد. تا بهار سبزی بسازد که در فردایی آزاد، امکان رویش هر گیاهی ، هر نهالی، هر درختی در طبیعت این سرزمین پهناور باشد. در این خیزش سبز، بنای ما رسیدن به حق انتخاب به عنوان بزرگترین حقوق آدمی است. وقتی همه ما روی "موضوع واحد" توافق داریم، آهن سرد و تفنگ نمی تواند ما را بپراکند و یکدلی ما را نابود کند. روی این مخرج مشترک یعنی آزادی با همدیگر توافق کرده ایم و درباره راههای رسیدن به این موضوع مشترکمان با همدیگر حرف می زنیم و سخن می گوییم و به اشخاص و گذشته یا طرح آنها برای آینده شان کاری نداریم. به رغم خواسته حاکمان تفرقه افکن و پرونده ساز، ما نمی خواهیم ثابت بکنیم گذشته افراد چه بوده؟ و این گذشته را قضاوت نمی کنیم و بر اساس قضاوتهای خودمان، بین خود و او خط فاصله نمی گذاریم. چرا که طی این سالهای پر اشتباه دریافته ایم، که قضاوت ما درباره همدیگر الزاما" صحیح نیست! و اصلا" ما بر اساس کدام معیار و کدام متر حقیقت یاب، رفتار و گذشته آدمها را سنجش می کنیم؟ حرکت به سوی موضوع آزادی، ما را از این قیدها و دست و پابندها رها کرده است. می خواهیم مدتی قوه قضاییه مغزمان را تعطیل کنیم و به جای هرنوع قضاوتی درباره آدمها، ملاک را عمل حال و وضع حاضر افراد بدانیم و اگر او هم شعار آزادی می دهد، به او بپیوندیم و بهار بی دریغ و دلپذیر باشیم، نه پاییز برگریز. صرف اینکه همگی بر این خواست مشترک (آزادی) توافق کرده باشیم، نیمی از راه را رفته ایم. ما کشوری می خواهیم که "جمهور مردم" بر پایه رأی خود بتوانند یک نظام مدنی تشکیل دهند و تمام ایرانیان از فارس و بلوچ و کرد و ترک و ترکمن و عرب بتوانند آزادنه در آن زندگی کنند و هیچ چیزی جز آزادی حق انتخاب، اصالت نداشته باشد. آزادی انتخاب مذهب، آزادی انتخاب دولت، آزادی انتخاب لباس، شغل، و همه چیزهای دیگر. ما به این تفاهم دست یافته ایم و خبر بد برای حاکمان کودتاچی ایران اینکه دیگر عنصر تفرقه افکنی در میان ما ایرانیان کارگر نخواهد افتاد. ما بر سر موضوع آزادی وطن خود تفاهم ملی داریم و اکنون دشمن آزادی ایران، فقط دیکتاتوری ولایت فقیه نظامی است که صدای فروریختن آن مدتهاست شنیده می شود و خیلی زودتر از آنچه تصور شود، فرو می پاشد.

ما رمز موفقیت را یافته ایم، کشورمان را آزاد می کنیم و مردم آزادانه انتخاب می کنند چه می خواهند؟ بزرگترین دستآورد جنبش سبز که دستآورد همه ایرانیان است فعلا" رسیدن به این نتیجه بزرگ است که موضوع اصلی آزادی است و دشمن بزرگ آزادی، اقلیت حقیری است که می خواهد با زور و اعدام و شکنجه و تجاوز بر مسند قدرت بماند، اما دیگر نمی تواند!