وعده ما: 16 آذر ساعت 16

دانشجویان دانشگاه گیلان تصمیم گرفتند که ساعت 10 مقابل ساختمان مرکزی دانشگاه تجمع کنند و همانطور که میدانیم دانشجویان دانشگاه های دیگر و مردم سبز اندیش اجازه ورود به دانشگاه رو به هیچ وجه ندارند برای همین عده ای از دوستان دانشجوی سایر دانشگاه ها و دانشکده ها تصمیم گرفتند که 16 آذر ساعت 16 مقابل دانشگاه علوم پایه واقع در منظریه تجمع کنند و اعتراض خودشون رو نشون بدند.

۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه

عباس حکیم زاده عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بازداشت شد



عباس حکیم زاده دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت و عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر صبح امروز بازداشت شد.

خبرگزاری هرانا - حقوق دانشجویان : ماموران وزارت اطلاعات در ساعت 7 صبح امروز با مراجعه به منزل حکیم زاده وی را بازداشت کرده  و به مکان نامعلومی منتقل کردند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر ماموران وسایل شخصی وی از جمله کامپیوترش را ضبط کردند.

عباس حکیم زاده به همراه 7 دانشجوی دیگر پلی تکنیک در بهمن و اسفندماه سال گذشته بازداشت و برای ماهها تحت شکنجه بازجویان برای اعتراف های ساخته شده قرار گرفته بود. این دانشجویان در طول 4 ماه ونیم بازداشت برای زمان های طولانی در سلول انفرادی در بازداشت بوده و بارها برای ساعت‌های طولانی مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند.

عباس حکیم زاده از اسفندماه سال گذشته تا تیرماه سال جاری به مدت 134 روز در بازداشت بود که از این مدت، 120 روز آن را در سلول انفرادی در حبس بود.

عباس حکیم زاده روز 17 تیرماه با قید وثیقه از زندان اوین آزاد شده بود.

دفتر تحکیم وحدت با صدور بیانیه ای بازداشت مجدد عباس حکیم زاده را محکوم کرد.

مريم رستم‌پور و مرضيه اميری‌زاده، دو زندانی مسيحی آزاد شدند ، کميته گزارشگران حقوق بشر

کميته گزارشگران حقوق بشر - امروز ۲۷ آبان‌ماه، مريم رستم‌پور و مرضيه اميری‌زاده، دو زندانی مسيحی پس از تحمل ۲۵۹ روز حبس، تا زمان برگزاری دادگاه آزاد شدند.


اين دو زن زندانی در ۱۵ اسفند‌ماه ۸۷ در منزل شخصی‌شان بازداشت شده و به زندان اوين منتقل شدند. دادگاه آنان در تاريخ ۱۸ مرداد ۸۸ در حالی برگزار شد که دادستان تهران برای آنان حکم "ارتداد" را توصيه نموده بود. گفتنی است در جلسه دادگاه اين دو شهروند مسيحی قاضی حداد از آنان خواسته بود تا عقايد خود را به صورت کتبی و شفاهی منکر شوند.
لازم به ذکر است مريم و مرضيه در طول دوران بازداشت، با بيماری و مشکلات فروان روبرو بوده‌اند. مرضيه دچار درد شديد در ناحيه ستون فقرات و همچنين عفونت دندان و سردرد‌های شديد بوده است.
بازداشت و آزار اقليت‌های مذهبی در ايران در حالی صورت می‌پذيرد که بر اساس ماده ۱۸ اعلاميه جهانی حقوق بشر «هرکس حق دارد ازآزادی انديشه، وجدان و مذهب بهره‌مند گردد، اين حق شامل آزادی تغيير مذهب يا باور و نيز آزادی اظهار مذهب يا باور به شکل آموزش، عمل به شعائر، نيايش و بجای آوردن آيين‌ها چه به تنهايی و چه به‌صورت جمعی نيز می‌گردد.» همچنين اصل ۲۳ قانون اساسی تفتيش عقايد را ممنوع نموده است.

دانشگاه ها برای 16 آذر آماده می شوند

با وجودی که به دنبال دستگیری گسترده دانشجویان بعد از سیزده آبان در تهران، اصفهان شیراز و... ، از سرنوشت و مکان نگهداری ده ها تن از دانشجویان بازداشت شده هنوز اطلاعی در دست نیست، اعتراضات و تجمعات دانشجویان علیه دولت احمدی نژاد گسترش بی سابقه ای پیدا کرده است. همزمان با این اعتراضات، حضور برخی از چهره های حامی دولت کودتا، نظیر صفار هرندی و حمید رسایی در برخی دانشگاه ها و سخنرانی آنان علیه جنبش سبز نیز خشم دانشجویان معترض به دولت را برانگیخته است.
در همین حال با نزدیک شدن شانزده آذر، گروه ها و تشکل های دانشجویی به طرق مختلف و با انتشار بیانیه ها و فراخوان های گسترده و انتشار ده ها تراکت تبلیغی ویژه شانزده آذر و ویدئوهای تجمعات اعتراضی اخیر خود بر روی شبکه های مختلف اینترنتی، ازآمادگی برای برگزاری هر چه با شکوه تر شانزده آذر خبر داده اند.
در همین راستاگزارش های متعدد منابع دانشجویی و خبری حاکی از آن است که دانشگاه های تهران، شیراز و قزوین طی سه روز گذشته با وجود آنکه جو کاملا امنیتی بوده، همچنان صحنه اعتراض دانشجویان بوده است.

ادامه بازداشت ها در تهران
در دانشگاه پلی تکنیک تهران، با دستگیری چهار دانشجوی دیگر شمار دانشجویان بازداشت شده این دانشگاه توسط نیروهای امنیتی را به یازده تن افزایش پیدا داد. به نوشته خبرنامه امیر کبیر مشخص شده سه تن از چهار دانشجوی بازداشت شده این دانشگاه به نام های محسن پریزاد، سیاوش بیگ مدیان و ایزد جابری، توسط وزارت اطلاعات دستگیر شده اند. مسعود مرادی، دیگر فعال دانشجویی نیز بعد از احضار از سوی وزارت اطلاعات ناپدید شده است و از سرنوشت وی خبری در دست نیست.

دانشگاه آزاد
بازداشت دانشجویان معترض تهرانی در سه روز گذشته به دانشگاه آزاد هم رسید. سلمان سیما فعال دانشجویی دانشگاه آزاد تهران مرکز و عضو کمیته سیاسی سازمان دانش آموختگان نیز یک هفته  بعد ازتهدید و احضار، با یورش نیروهای امنتی به منزل شخصی اش دستگیر و روانه زندان شد. با دستگیری این عضو سازمان دانش آموختگان، شمار اعضای این سازمان دانشگاهی  بعد از سیزده آبان به هشت تن رسید. پیش از این علاوه بر دستگیری احمد زید آبادی دبیرکل و عبدالله مومنی سخنگوی همین سازمان که هم اکنون بیش از پنج ماه است در بازداشت بسر می برند، در روز سیزده آبان، شش تن از اعضای مرکزی این سازمان دستگیر شده بودند.
گفتنی ست که روز شنبه دادگاه انقلاب تهران عبدالله مومنی سخنگوی این سازمان را به هشت سال حبس قطعی محکوم کرد که این حکم با واکنش اعتراضی گروه های دانشجویی و نهادهای حقوق بشری روبرو شد. دادگاه اعلام کرده است که این حکم به دلیل شرکت وی در اعتراضات بعد از انتخابات بوده است. در همین ارتباط روز گذشته مهندس علی اکبر موسوی خوئینی، دبیرکل سابق سازمان دانش آموختگان، طی سخنانی به مناسبت روز بین المللی دانشجو در واشنگتن، دستگیری اعضای سازمان دانش آموختگان، ممانعت از آزادی احمد زیدآبادی و صدور هشت سال حبس برای عبدالله مومنی را انتقام گیری دولت کودتا از سازمان دانش آموختگان ایران به دلیل فعالیت قانونی و تاثیر گذار این سازمان در انتخابات اخیر دانست.

شیراز: شانزده آذر
گزارش ها از وضعیت دانشگاه شیراز حاکی از آن است که جو امنیتی تحمیل شده بر این دانشگاه به دنبال پیوستن دانشجویان به مردم در راهپیمایی سیزده آبان، تشدید شده است. منابع دانشجویی خبر می دهند به رغم آنکه تمامی رفت آمدها و تحرکات دانشجویان برای ادامه برگزاری تجمعات و اعتراضات مسالمت جویانه زیر نظر مسئولان و بسیج دانشجویی است، اما دانشجویان همچنان بر ادامه اعتراضات خود تاکید دارند و خود را برای برگزاری مراسم شانزه آذر آماده می کنند. روز شنبه حراست دانشگاه شیراز با احضار دست کم صد تن از دانشجویان معترض که در تجمعات و اعتراضات اخیر شرکت کرده بودند، با این عنوان که "نمی خواهند در شانزده آذر هیچ صدایی بلند شد" تهدید کردن چنانچه دانشجویان اقدام به برگزاری هرگونه تجمع اعتراضی و یا مراسمی در شانزده آذر بکنند با برخورد شدید حراست دانشگاه و کمیته انصباطی روبرو خواهند شد.
همزمان با این تهدید ها، کمیته انضباطی این دانشگاه ده ها دانشجوی شرکت کننده در راهپیمایی سیزده آبان را احضار کرد. دانشجویان احضار شده روز یک شنبه هنگام مراجعه به کمیته انضباطی مورد حمله و ضرب وشتم نیروهای لباس شخصی و بسیجی قرار گرفتند. از سوی دیگر هنوز از سرنوشت و وضعیت دست کم بیست تن از دانشجویان بازداشت شده بعد از سیزده آبان که گفته می شود بیشتر آنان توسط وزارت اطلاعات بازداشت شده اند خبری در دست نیست.

دانشگاه قزوین: اعتراض
دانشگاه بین المللی قزوین که دانشجویان آن از بعد از سیزده آبان با برگزاری چندین تجمع اعتراضی علیه دولت کودتا به موج اعتراضات دانشجویی سراسر کشور پیوسته اند، روز دوشنبه به دنبال حضور حمید رسایی نماینده تهران در مجلس و از حامیان تندروی احمدی نژاد در این دانشگاه، شاهد اعتراض کم سابقه دانشجویان بود.
این حامی دولت کودتا که پیش از این نیز در دیگر دانشگاه های قزوین با اعتراض دانشجویان روبرو شده بود، این بار در سالن آمفی تئاتر دانشگاه بین المللی قزوین مورد خطاب صدها دانشجوی معترض قرار گرفت و با شنیدن شعارهای دانشجویان مجبور به ترک سالن محل سخنرانی شد. دانشجویان معترض نیز با شعارهایی چون "مرگ بر دیکتاور"، "مرگ بر دروغگو"، "برو گم شو قاتل" و "وکیل ضد ملت خجالت خجالت" حمید رسایی را بدرقه کردند.
گفتنی ست اعتراض دانشجویان به حضور این حامی احمدی نژاد، در میان تدابیر شدید امنیتی با خواندن سرود یار دبستانی در حمایت از یکی از دانشجویان بازداشت شده این دانشگاه به نام یاشار دارالشفاء و سر دادن شعارهایی در حمایت از جنبش سبز و میرحسین و موسوی و مهدی کروبی ادامه یافت.

سخنرانی های دولتی
به دنبال گسترش اعتراضات دانشجویی و حمایت دانشجویان از جنبش سبز و رهبران آن، حامیان کودتا طی هفته های اخیر با برگزاری نشست ها و ترتیب دادن سخنرانی هایی برای برخی از چهره های همراه دولت از جمله صادق لاریجانی، صفار هرندی و حمید رسایی، سعی کرده اند فضای اعتراضی دانشگاه ها را آرام کنند، اماتمامی این نشست ها و سخنرانی ها با اعتراض دانشجویان روبرو شده و بسیاری از سخنرانی ها نیمه تمام پایان یافته است. قابل ذکر است که شمار کثیری از فعالان دانشجویی و دانشجویان معترض به حضور این چهره ها در دانشگاه های تهران و گیلان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده اند. به عنوان نمونه دو دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر تهران به نام های علی پرویز و سهیل محمدی که به دلیل اعتراض به حضور صفار هرندی در این دانشگاه و هتاکی وی علیه جنبش سبز و رهبران جنبش سبز دستگیر شده اند هم اکنون پانزده روز است که دربازداشت وزارت اطلاعات و در وضعیتی نامشخص بسر می برند.

مواظب باش وبلاگ نویس ایرانی!/یزدنگار

حتما می دانید یكی از ویژگی هایی كه وبلاگ را از سایت و یا منابع خیری دیگر متمایز می كند ویژگی كامنت یا نظردهی خواننده در مورد مطالب است. امروز اعلام شد آقای علی بهزادیان‌نژاد (برادرزاده رییس ستاد موسوی) به دلیل كامنتهای وبلاگش به 6 سال زندان محكوم شده است. كامنت هایی كه  به استناد به مواد 500 و 610 قانون مجازات اسلامی برای نویسنده اصلی وبلاگ مجازا ت 6 سال زندان هدیه آورده است.
در یزد هم دو نمونه شبیه به این در یكسال اخیر داشتیم. اولی اش وبلاگ یزد خبر - میرزا بنویس - بود كه به دلیل كامنتی كه در مورد یكی از آیات عظام و بدون اطلاع نویسنده در وبلاگ منتشر شده بود، موجب جریحه دار شدن افكار عمومی شده و پیگیری های نیز به عمل آمد كه تنها نتیجه عیانش تعطیلی وبلاگ مذكور بود هرچند من پیگیر دردسرهای حقوقی برای نویسنده اش نشدم.
نمونه دومش  كامنت خواننده‌ای در وبلاگ توفان یزد - آقای شوق الشعرا منتقد معروف یزدی-  بود كه در خصوص سفر رهبری به ابركوه و فیها خالدون آن مطالبی سخیفی در قسمت نظرات وبلاگ منشتر شده بود كه منجر به مشكلات حقوقی برای نویسنده وبلاگ شد در حالی كه تقریبا همه می دانستند كار، كار دیگری است نه نویسنده ‌اش.
به هرجهت در این شرایط كه انقلاب یكی از اعجاب انگیر ترین دورانش را می گذارند و هنوز طعم تلخ این دوره در كام همه چرخ می زند و فعالیت رسانه‌ای و خصوصا وبلاگ نویسی زیاد محبوب نیست حداقل كاری كه یك نویسنده وبلاگ "باید" انجام دهد بستن قسمت ارسال آزاد نظارت است.
متاسفانه بعضی دوستان فكر می كنند اگر نظرات وبلاگ بدون نظارت نویسنده و بدون محدودیت انتشار یابد عین دموكراسی است. در حالی كه من معتقدم اینكه شما در ایران وبلاگ نویسی می كنید یعنی دموكرات هستید و علاوه بر گفتن حرفتان به شنیده حرف دیگران هم چراغ سبز نشان داده اید و دیكر نیاز به شاهد آوردن نیست.
به قول خواننده غرب زده "مواظب خودت باش"‌  تا به دلیل اظهار نظر سرخ دیگری سر سبز شما بر باد نرود.

اعتراف مرعشی:گول خوردیم مردم را به انتخابات دعوت كردیم

سید حسین مرعشی سخنگوی حزب كارگزاران مصاحبه ایی با سایت عبور انجام داده است كه در آن مسائلی را درباره زندانیان سیاسی، صداوسیما، انتخابات و غیره مطرح كرده است.
مرعشی در این گفت و گو در پاسخ به سوالی در خصوص وضعیت اطلاع رسانی گفت: وضع كنونی اطلاع رسانی واقعا خسران بزرگی است . در واقع در شرایطی كه یك التهاب سیاسی به معنی واقعی وجود دارد. در جامعه سوالات فراوانی برای مردم بوجود آمده ، و مردم ابهامات زیادی دارند وعلاقمندند بدانند افراد ، گروه ها ، شخصیتها ، در مورد مسائل و اتفاقات به وجود آمده چه موضعی دارند. ولی رسانه ای برای انتقال این حرف ها موجود نیست.
وی افزود:به طور مثال در حال حاضر مردم بسیار مشتاق هستند كه بفهمند آقای موسوی چگونه فكر می كنند ؟ آقای احمدی نژاد چگونه فكر می كنند؟ باید این ها مطرح شود و نظراتشان مورد سوال قرارگرفته و به چالش كشیده شود. مردم باید بدانند كه شخصیت ها و گروه های مختلف سیاسی چه مواضعی دارند ، مردم باید بدانند كه مستندات ما برای ناسالم بودن انتخابات چیست ، دلایل ما برای نامشروع دانستن دولت چیست؟ مواضع مراجع عظام قم چگونه است؟ مواضع اساتید دانشگاه چگونه است؟ چه باید كرد؟ آیا اصلا بحران در كشور وجود دارد یا نه ؟ و صدها سوال از این دست برای مردم مطرح است و این زمان دقیقا زمان نقش آفرینی و تاثیرگذاری رسانه هاست
مرعشی گفت:متاسفانه در این شرایط رسانه ی فراگیر كشور كه صداوسیمای جمهوری اسلامی است ،سیاست هایش كاملا تحت كنترل چند نفر در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی قرار گرفته و نقش اصلی خود را فراموش كرده و اطلاع رسانی صحیح نمی كند ، اطلاعات غلط می دهد، با این كارها مردم عصبانی شده اند و به رسانه های مسمومی كه حتما آنها هم با منافع ملی كشور خودشان اطلاعات منتشر می كنند،سوق پیدا كرده اند.
وی با بیان اینكه چرا باید مردم ما در این وضعیت قرار بگیرند كه یا باید دروغ پردازی های رسانه ی آقای ضرغامی را ببیند یا دروغ پردازی های رسانه ی آقای براون و اوباما را گفت: در بخش رسانه های مكتوب هم كه روزنامه ها تعطیل می شوند و دولت هم برای اولین بار به صف مخالفین روزنامه ها پیوسته و علاوه بر قوه قضائیه، هیئت نظارت بر مطبوعات دولت هم روزنامه ها را تهدید می كند و تعداد زیادی را هم متوقف كرده است و روزنامه های موجود قدرت انتشار مطالب را ندارند و تیراژها پایین آمده است چون مردم از خرید روزنامه ها ناامیدند و در این وضعیت فقط اینترنت مانده كه آن هم به خاطر فیلترشدنها تعداد زیادی از كاربرها مخصوصا در شهرستانها كه سرعت پایین است امكان دسترسی به سایتها را ندارند.
وی ادامه داد: فكر می كنم كه ما باید از این وضعیت بیرون بیاییم و به سمتی برویم كه امكان اطلاع رسانی صحیح و امكان تضارب افكار و اندیشه و دادن پاسخ به سوالات فراوان مردم فراهم شود.
مرعش تاكید كرد:آقای ضرغامی یك سال پیش بحث آزاد اندیشی را مطرح كردند ، رادیو گفتگو را راه اندازی كردند ، در دانشگاه امام صادق(ع) گفتند كه فضای آزاد اندیشی فراهم است وارد رسانه ملی شوید و شروعی داشتند كه حتی طیف هایی از اصلاح طلبان از آن اظهار رضایت می كردند چون در سالهای گذشته صدا و سیما این گفتارواین وضعیت بی سابقه بود،اما در اتفاقاتی كه بعد از انتخابات خرداد امسال به وقوع پیوست دید همه تغییر كرد و به گونه ای دیگر شد.
سخنگوی حزب كارگزاران گفت:به طور كلی آقای ضرغامی یا هركس دیگری كه در ریاست صداوسیما باشند كاره ای نیستند و تنها ماشین امضاء هستند و باید حقوق كاركنان را تقسیم كنند،سیاست ها در جای دیگری تعیین می شود كه آن ها اگر هویتی داشته باشند و اگر به هویتی كه انقلاب اسلامی به آدم هایی مانند آقای ضرغامی داده بود پایبند باشند ، می توانیم بگوئیم كه هویتشان را به مقامشان فروختند،اینها تصمیم گیر نیستند و نمی توانند كاری بكنند و فقط آن چند نفر كه آقای احمدی نژاد در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به عنوان كمیته بحران گذاشته اند ، تصمیم گیر هستند و این ها باید به آن عمل كنند ، نه حیثیت حرفه ای برای خود باقی گذاشته اند نه حیثیت انقلابی نه آزاده گی ،حقوق بگیر هستند و فرامین را اجرا می كنند.
وی در پاسخ به این سوال كه آیا این دید افكار عمومی به رسانه ملی كه چند ماه بعد از انتخابات بوجود آمده قابل حل است و تغییر می كند؟ گفت:موضوع از حد رئیس صداوسیما خارج است، من خواهش می كنم حداقل تعبیر رسانه ملی را در مصاحبه با بنده به كار نبرید،من سال هاست كه این تعبیر را قبول ندارم ،همانی كه نامش هست را به كار می بریم “صدا و سیمای جمهوری اسلامی” ، ملی یعنی چه؟ یك رسانه فراگیری است به اسم صداوسیما ولی اصلا ملی نیست .
وی افزود: آقای ضرغامی یا هر كسی كه در جایگاه ایشان قرار بگیرد تعیین كننده نیست،عرض كردم كه ایشان فقط سازمان را به صورت اداری مدیریت می كنند و سیاست ها را در جای دیگری تعیین می كنند و به آنها ابلاغ می كنند لذا این بی اعتمادی هم چنان باقی خواهد ماند تا سیاست ها اصلاح شود. ما بالاخره باید به این جمع بندی برسیم كه اگر تنها پشتوانه نظام مردم است كه هست،مردمی به درد نظام می خورند كه آگاه باشند.حالا ما برای اینكه قدرت چند نفر در شورای نگهبان یا دولت و یا دیگر نهادها باقی بماند نباید كل جمهوری اسلامی را از بین بیریم ، كل مردم و ایران دارند فدای این می شوند كه چند نفر می خواهند مقام خود را حفظ كنند،این خیلی امر غلطی است، باید مردم آگاه بشوند ولو اینكه این آگاهی منجر به عوض شدن چند نفر شود.
وی در پاسخ به این سوال كه اگر صداوسیما شما را برای نقد این رسانه به استودیو خود دعوت كند شما دعوتشان را قبول خواهید كرد؟گفت:فقط اگر برنامه زنده باشد بله.
مرعشی در پاسخ به این سوال كه چند وقتی است كه از سوی ریش سفیدان جناح اصولگرا بحث وحدت ملی را می شنویم ،آیا با گذشت این زمان پنج ماهه از انتخابات این طرح به سرانجام خواهد رسید؟گفت:البته ما هنوز این طرح را ندیده ایم ولی این اقدام را دلسوزانه می دانیم چون آنها پذیرفته اند كه استمرار وضع موجود و منكر همه چیز شدن و گفتن این حرف كه هیچ مشكلی وجود ندارد و ۴۰ میلیون ایرانی در انتخابات شركت كردند و نظام از پشتوانه كافی برخوردار است و مسئله ای نیست ، درست نیست و این حذف كامل صورت مسئله می باشد،این ها وجود مشكل را قبول كرده اند و برای آن راه حل ارائه كرده اند
وی افزود:البته همانطور كه گفتم ما این طرح را ندیده ایم ولی در جریان اصولگرا هم دیگر انسان های عاقل تاثیرگذار نیستند و دوره ی تاثیرگذاری آنها مانند دوره ی تاثیرگذاری اصلاح طلبها تمام شده است.
مرعشی در پاسخ به این سوال كه در حال حاضر دو طیف در كشور ما وجود دارند یكی عده ای كه می خواهند وضع كنونی حفظ شود و دیگر عده ای كه می گویند باید تغییر صورت پذیرد ،نقطه تلاقی اینها برای وحدت ملی كجاست؟تصریح كرد:وضع موجود حتما تغییر می كند ،ما می گوئیم كه این تغییر نباید با سرعت اتفاق بیافتد، تا خسارت كمتر شود ولی آقایان می گویند نه همین طور باشد تا زمان تغییر فرا برسد،اگر منتظر این زمان تغییر باشیم (كه حتما هم فرا می رسد ) هزینه اش زیاد است.
وی تاكید كرد:ما باید از درون خانواده انقلاب این تغییر را كنترل كنیم و سامان دهیم تا هزینه های ملی آن را كاهش دهیم، ولی دوستان ما در حاكمیت تن به تغییر بطعی و مدیریت نشده می دهند واین عمل بسیار خطرناك است و ممكن است هزینه های جبران ناپذیری را برای نظام و انقلاب و كشور داشته باشد، بهتر است كه تغییرات را عاقلانه مدیریت كنیم،وضع موجود نه در سیاست خارجی نه در سیاست داخلی نه در اقتصاد قابل دوام نیست اگر هم بگوییم قابل دوام است دوره اش خود به خود تمام می شود، چون همه چیز گذراست.
وی تصریح كرد:این می گذرد و دوران آقایان تمام می شود،منتها ما كه دلسوز انقلاب ونظام هستیم می گوییم به جای اینكه تغییر به صورت طبیعی و در میان مدت به انجام برسد بهتر است كه عقلای نظام تغییرات را مدیریت كنند تا هزینه هایش كمتر شود .
وی در پاسخ به این سوال كه ممكن است برای بعضی از مخاطبان این سوال پیش بیاید كه چرا در بین اصلاح طلبانی كه بازداشت شده اند نام آقای مرعشی نیست؟گفت:از آنهایی كه بازداشت كردند بپرسید كه چرا آنها را بازداشت كردند،همه ی ملت ایران بازداشت نیستند و ما یك جزئی از ملت هستیم و مثل بقیه،البته من از آن دست كسانی هستم كه معتقدم اگر قرار است رفقای ما در زندان بمانند خوب است كه جمع وسیع چند ده هزار نفری ما داوطلبانه به زندان برویم ، چون همه شریك جرم هستیم و همه در انتخابات بودیم و گول خوردیم و مردم را دعوت كردیم برای شركت در انتخابات .
وی تاكید كرد: دلیلی ندارد آقای نبوی زندان باشد و بقیه نباشند ،من شخصا معتقدم كه باید یك اعلان عمومی كنیم و هر چند هزار نفری كه خودشان را شریك جرم می دانند همه با هم به زندان مراجعه كنیم و خودمان را تسلیم كنیم ،من از جمله طرفداران این تز هستم ، به هر حال اكثر قریب به اتفاق ایران بازداشت نشده اند و جمعی بازداشت هستند و دلیلی ندارد كه كسی توضیح دهد چرا بازداشت نشده است.
مرعشی در پاسخ به این سوال كه از خیلی از ملی مذهبی ها می پرسیم كه چرا سراغ شما نیامده اند مطرح می كنند كه ما در اولویت حاكمیت نبودیم و احزابی كه در مجموعه بازی می كردند در اولویت بوده اند مثل حزب مشاركت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و … را بازداشت كردند گفت:به نظر من این سوال سوال اشتباهی است، به جای این سوال باید پرسید كه چرا آنها را بازداشت كردند و هیچ كس نمی تواند توضیح دهد كه چرا افراد دستگیر نشده اند،حالا اینها یكی را فعال تشخیص ندادند یكی تاثیرگذاریش را توانسته پنهان كند و یا یكی تاثیرگذار نبوده است به هر حال هر كسی دلیلی دارد ، ولی آنهایی كه بازداشت شده اند بدون دلیل بازداشت شده اند ، به هر حال در جرم كسانی كه بازداشت شده اند (البته اگر جرمی برای آن ها متصور شویم) دو بخش وجود دارد یكی مربوط به قبل از انتخابات است كه همه ما در آن شریكیم ، یكی بعد از انتخابات كه می تواند حداكثر شركت در یك راهپیمایی و بیان اعتراض است .
وی افزود:من معتقدم كه بیان اعتراض مردم بعد از انتخابات نشانگرحیات سیاسی جامعه بود ، به جای این كه بگوییم اغتشاش باید بگوییم زندگی . حیات سیاسی این است كه مردم نتیجه ای را كه حكومت اعلام می كند نمی پذیرند و آن را به چالش می كشند . اگر كسی نفس میكشد نباید به او بگوییم كه چرا نفس می كشی ، من حیات دارم پس نفس می كشم . حیات سیاسی به همین تسلیم نشدن ها ، اعتراض ها و فریاد زدن ها و پیگیری مطالبات به حق است ، به همین خاطر در حالت عادی و در یك فعالیت اجتماعی این عمل شاید جرم باشد ولی در سیاست این جرم نیست .
وی ادامه داد: مثلا اگر تو بروی و در دفتر مسئولی فریاد بزنی و در محیط اداری توهین كنی ممكن است كه جرم تلقی شود ولی اگر سیاسیون در عرصه سیاسی و مردم در جامعه علیه حكومت فریاد زدند این جرم نیست ، قانون اساسی گفته كه جرم سیاسی باید تعریف شود ودادگاه آن با حضور هیئت منصفه رسیدگی گردد.من شخصا فكر می كنم كه اشتباه بزرگی صورت گرفت و حیات سیاسی جامعه ایران كه در انتخابات نشان داده شد و بعد از آن ادامه پیدا كرد ( كه این حیات سیاسی جامعه ما نتیجه تعالی انقلاب و تعالیم امام (ره ) و نشانه بالندگی ایران بود ) یك عده كوته فكر آمدند و به آن گفتند اغتشاش و موضوع را به سمت مجرمانه نشان دادن، بردند و عده ای بی گناه را به زندان انداختند . بنده شخصا معتقدم كه مسئله زندانیان هرچه سریعتر باید حل شود و این حرفی كه بنده زدم باید به یك خواست عمومی تبدیل شود و همه كسانی كه خودشان را در جرم این زندانیان سیاسی شریك می دانند همه با هم متحد ، برویم و خود را به زندان اوین معرفی كنیم .
وی در پاسخ به این سوال كه نگاه شما به ۱۳ آبان چگونه بود ؟ آیا دیدگاه شما نسبت به قبل از ۱۳ آبان تغییری پیدا كرد ؟گفت:
۱۳آبان روزی بود كه همه ملت در مورد اتفاقات تاریخی كه در این روز افتاده بود اتفاق نظر داشتند ولی این اولین ۱۳ آبانی بود كه نیروهای امنیتی از حضور همگانی مردم جلوگیری كردند و یك ۱۳ آبانی در ظاهر اتفاق افتاد كه یك عده مامور را حكومت جمع كرد و یك سری شعارهایی دادند و آقای حداد عادل سخنرانی كرد كه آن ۱۳ آبان شكلی و ظاهری بود و نیز یك ۱۳ آبان در واقعیت جامعه اتفاق افتاد و آن اعتراض عمومی علیه سیاست های حاكم بود .
وی در خصوص اعلام نظر استاندار تهران قبل از ۱۳ آبان كه گفته بود فضا امنیتی نخواهد بود ولی مثل اینكه اوضاع به گونه ای دیگر بود گفت:خوب آقای استاندار به خاطر مصالح عمومی دروغ گفتن برایشان واجب است.

سه اعدام در استان فارس

خبرگزاری هرانا - حقوق زندانیان: خبرگزاری فارس امروز در گزارشی از اعدام چندین نفر از جمله 3 محارب در شهر شیراز خبر داده است.
در این گزارش نام اعدام شدگان و تاریخ دقیق اعدام آنان اعلام نشده و اتهام برخی از این اعدام شدگان، قاچاق مواد مخدر عنوان شده است . در این گزارش همچنین گفته شده سه تن از اعدام شدگان به اتهام محاربه اعدام شدند.

دلجویی سیدمحمد خاتمی از هنگامه شهیدی

.



سیدمحمد خاتمی، رییس جمهور پیشین ایران امروز با هنگامه شهیدی، روزنامه نگار که به تازگی از بند کودتاگران رها شده است، دیدار و از وی دلجویی کرد.
رییس جمهور محبوب ایران در این دیدار ضمن تبریک به خانواده شهیدی برای مقاومت و استقامت دخترشان در تحمل 5ماه حبس
در زندان اوین، از هنگامه شهیدی و خانواده اش به دلیل فشارهایی که در این مدت تحمل کرده اند، دلجویی کرد
رییس بنیاد باران بلافاصله پس از آزادی شهیدی از زندان و بستری شدن این روزنامه نگار در بیمارستان قصد ملاقات با وی را داشت که به دلیل ملاحظه وضعیت روحی و جسمی وی آن را به امروز موکول کرد.
هنگامه شهیدی که در تاریخ نهم تیرماه بازداشت شده بود، 18 روز قبل در هشتمین روز از اعتصاب غذای خود از زندان آزاد و بلافاصله به بیمارستان منتقل شد.
او پس از آزادی میزبان مهدی کروبی و همسر وی، زهرا مجردی، همسر دبیرکل دربند جبهه مشارکت و جمعی از فعالان مدنی و سیاسی بود.

امین وطانی، دانشجوی دانشگاه شریف آزاد شد

آبان 88

امین وطانی، دانشجوی دانشگاه شریف آزاد شد


امین وطانی، دانشجوی مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف که روز دوشنبه 11 آبان بازداشت شده بود آزاد شد.
به گزارش موج سبز آزادی به نقل از فعالان دانشجویی، امین وطانی که از فعالان ستاد جوانان میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری دهم بوده پس از 16 روز بازداشت ساعاتی پیش آزاد شده است.

آزادی چهار عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی

آبان 88

آزادی چهار عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی


نوروز: سعید شریعتی، اشکان مجللی، عطا تهرانچی و مهدیه مینوی از اعضای جبهه مشارکت ایران اسلامی آزاد شدند.
به گزارش خبرنگار نوروز سعید شریعتی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت پس از تحمل بیش از 100 روز زندان آزاد شده و اشکان مجللی و مهدیه مینوی از جمله اسیران دعای کمیل سبز هستند که آزاد شده اند.
همچنین براساس اخبار منتشر شده ایمان میراب زاده نیز که از اسرای دعای کمیل سبز بود آزاد شده است.
همچنین مجتبی حسین خوانی از اعضای ستاد 88 نیز آزاد شده است.

آبان 88

اطلاعات تازه نوروز در خصوص مرگ مشکوک پزشک وظیفه زندان کهریزک
مادر مرحوم رامین پوراندرجانی خطاب به دکتر روح الامینی: جان پسر من به خاطر پسر تو در خطر است



درحالیکه فرمانده نیروی انتظامی مدعی می شود مرحوم رامین پوراندرجانی، پزشک وظیفه بازداشتگاه کهریزک، خودکشی کرده است، آخرین اطلاعات موثق دریافتی توسط خبرنگار نوروز حاکی از آن است که مادر رامین پوراندرجانی، قبل ازرحلت پسرش با دکتر روح الامینی، پدر شهید محسن روح الامینی تماس می گیرد و ضمن بیان اینکه محسن توسط رامین پیش از شهادت مورد معاینه قرار گرفته بود به او می گوید که جان پسر من به علت بیان حقایقی در مورد شکنجه و شهادت پسر شما در خطر است."
بنا بر اطلاعات دریافتی توسط نوروز که برای اولین بار و پس از اطمینان از صحت خبر آنرا افشا می کند، دکتر روح الامینی هم در پاسخ به مادر رامین می گوید: "شما می خواهید من چه کار کنم؟ اگر رضایت بدهم مشکل شما حل می شود. شما با کسانی طرف هستید که متهم پرونده هستند نه من"
تحلیل خبرهای پس از انتشار خبررحلت دکتر پوراندرجانی مبین آن است که نیروی انتظامی و قوه قضائیه در مورد این خبر بسیار منفعلانه برخورد می کنند و غیر از تکرار ادعاهای قدیمی در مورد برخورد با حوادث کهریزک صحبت های جدیدی مطرح نمی نمایند.
نوروز پس از انتشار گزارش های دریافتی در مورد مرگ دکتر رامین پوراندرجانی و متهم نمودن سردار احمدی مقدم- فرمانده نیروی انتظامی-، سردار رادان- جانشین وی- و سعید مرتضوی دادستان وقت کل کشور که به صورت مستقیم در حوادث کهریزک دخالت داشتند، با پاسخی از سوی آنان مواجه نمی شود که با توجه به سوابق افراد فوق در متهم کردن افراد به جرم های خودساخته و ارتباط دادن اکثر حوادث به نیروهای خارجی امری بسیار بعید به نظر می رسد.
برخی اطلاعات مبین آن است که از افراد فوق درخواست شده است در مورد این پرونده صحبت نکنند تا با موج فشارهای بیشتری مواجه نگردند. امری که آنها نیز تاکنون سعی دارند مطابق آن عمل کنند و صحبت های زیادی در مورد نقش خود به خصوص در مورد پرونده مرگ رامین پوراندرجانی بیان نکنند.
صحبت های فرمانده نیروی انتظامی که از کشف وصیت نامه مرحوم پوراندرجانی و طرح ادعای خودکشی وی می گوید از معدود مواردی است که فرمانده نیروی انتظامی به عنوان عالی ترین مقام این نیرو به صورت مستقیم مطرح می کند تا فشارهای زیادی را که این روزها نیروی انتظامی کشور با آن مواجه است کاهش دهد. ادعایی که به علت طرح اتهاماتی چون دخالت مستقیم وی و جانشینش در این پرونده غیرقابل باور و ساختگی به نظر می رسد. به خصوص که توجه داشته باشیم مرحوم رامین قبل از رحلت و طی صحبت تلفنی با یکی از دوستانش به او گفته بود که سه شنبه به تبریز خواهد رفت. برای اثبات دروغین بودن ادعاهای فرمانده نیروی انتظامی می توان به دریافت پذیرش از یکی از دانشگاه ها آلمان توسط رامین پوراندرجانی هم اشاره کرد. او قصد داشت جهت ادامه تحصیل و گرفتن تخصص به این کشور برود.
نوروز بازهم سئوال های مطرح شده در مورد این پرونده را که پیش از این مطرح شده بود به عنوان راهی برای پی بردن به ابعاد جنایات کهریزک و شهادت افرادی چون محسن روح الامینی و رامین پوراندرجانی می داند و منتظر پاسخ روسای قوه مجریه و مقننه و همچنین رئیس کمیسیون امنیت ملی و اعضای کمیته ویژه بررسی حوادث پس از انتخابات است.
در عین حال نوروز آمادگی دارد جواب های فرمانده نیروی انتظامی یا جانشین وی و حتی سعید مرتضوی را به این پرسش ها منتشر کند. همانگونه که قبلاً هم گفته شده است پرسش های قابل طرح به قرار زیر دوباره به اطلاع می رسد:
1- تاخير طولاني در قرائت گزارش كميته ويژه و عدم برگزاري دادگاه متهمان كهريزك ، به چه علت و با فشار چه اشخاص و نهادهايي بوده است و ارتباط مرگ مرموز دکتر پوراندرجاني با اين تاخيرها و خصوصا متن قرائت نشده گزارش كميته ويژه مجلس چیست؟
2- با توجه به حضور و شهادت دادن دکتر پوراندرجاني در جلسه كميسيون امنيت ملي و كميته ويژه و با توجه به اينكه بارها اين مرحوم قبل از مرگ نسبت به عدم امنيت جاني خود هشدار داده بود، چرا از وي محافظت نشد و او همچنان در اختيار نيروي انتظامي كه مقامات عالي آن از متهمان اصلي پرونده جنايات كهريزك هستند، قرار داشت تا شب هنگام، در سن 26 سالگي و در خواب سكته داده شود یا مرگ وی خودکشی تلقی گردد؟
3- در حالي كه خانواده اين مرحوم ساكن تبريز هستند و او نیز در نهایت در تبريز دفن شده است، علت برگزاري مراسم تغسیل و تکفین در تهران چه بوده است؟
4- علت مخالفت مقامات امنيتي با كالبدشكافي جنازه اين شهید توسط پزشكان مستقل که از حقوق مسلم خانواده متوفی بوده است چيست؟
5- اگر شهيد پوراندرجاني به مرگ طبيعي فوت شده است و یا خودکشی کرده است به چه دليل مراسم ترحيم وي با حضور نيروهاي امنيتي و در شرايطي غيرعادي برگزار شده است به طوری ‌که حتی دوستان نزدیک این مرحوم هم جرات حضور در مراسم تدفین را پیدا نکرده‌اند؟
6- ارتباط مرگ مشكوك رامين پوراندرجانی با متهمان اصلي جنايات شكنجه‌گاه كهريزك و به طور مشخص احمدي مقدم فرمانده نيروي انتظامي، رادان جانشين فرمانده اين نيرو و مسئول بازداشتگاه كهريزك و سعید مرتضوي دادستان وقت تهران كه متهمان با دستور وي و معاونانش قاضي حداد و قاضي حيدري فر به كهريزك منتقل شده اند ،چيست؟ (اطلاعات نوروز مبین آن است که شخص احمدرضا رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی بارها رامین را مورد تهدید قرار داده و دستور به سکوت او داده بود)
7- آيا شباهت عجيب نحوه اعلام شدن مرگ اين جوان۲۶ ساله يعني ايست قلبي در هنگام خواب با قتل‌هاي سياسي در سال‌هاي گذشته، سوال برانگيز نيست؟

عباس حکیم زاده، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، بازداشت شد؛ دفتر تحکیم وحدت: مسئولین برای سرکوب و حذف رقابت می کنند



دفتر تحکیم وحدت با صدور بیانیه ای بازداشت مجدد عباس حکیم زاده را محکوم کرد.


به گزارش خبرنامه امیرکبیر روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت بازداشت عباس حکیم زاده عضو شورای مرکزی این اتحادیه و بازداشت های دانشجویان دانشگاههای مختلف طی چند هفته اخیر را نشانه بی تدبیری و آشفتگی مسئولان برای کنترل اوضاع جامعه دانست.

متن این بیانیه به شرح زیر است:


ساعاتی قبل عباس حکیم زاده، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، در منزلش بازداشت شد. این در حالیست که وی به همراه برخی دیگر از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر از 6 اسفند ماه سال گذشته به مدت 4 ماه و نیم بازداشت بوده و برای دادن اعترافات ساختگی تحت ضرب و شتم شدید قرار گرفته بود.


در آستانه 16 آذر شاهد بازداشت گسترده دانشجویان دانشگاه های خواجه نصیر، آزاد تهران، شریف، امیرکبیر، آزاد، تفرش و علم و صنعت هستیم. بی تدبیری و آشفتگی در مسئولان امر برای کنترل اوضاع جامعه تنها به رقابت آنان برای سرکوب و حذف منجر شده است. راهکاری که چهار سال ترمز بریده و چشم بسته بر علیه منتقدین بکار گرفتند و روز به روز خشم ملت را انباشته تر کرد، امروز قطعا چاره ساز نخواهد بود.


دفتر تحکیم وحدت، با توجه به تجربیات اخیر دانشجویان بازداشتی از خشونت بکار رفته در بازجویی ها، ضمن ابراز نگرانی جدی نسبت به وضعیت بازداشت شدگان، خصوصا عباس حکیم زاده، مجددا بر این تحلیل خود پای می فشارد که اعتراضات به حق ملت ایران به دروغ پردازی و تقلب نشأت گرفته از عملکرد حاکمان است. ملت نه دیگر منتظر جریان و گروه و حزبی باقی می ماند، و نه چشم امید به آمدن قهرمانی دوخته است. این که می بینید خشم و خروش یکپارچه ملت ایران است بر علیه ظلمی که تاکنون به نام دین و به کام قدرت تان به کامشان ریخته اید. قربانی کردن افرادی که هر چه گفته اند و هر چه نوشته اند در چارچوب نقادی و روشنگری بوده، به حال حاکمان سودی نخواهد داشت.


روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت
28 آبان ماه 1388

کامبیز نوروزی به دوسال حبس و 76 ضربه شلاق محکوم شد


وكيل كامبيز نوروزي از محكوميت موكل خود به دو سال حبس تعزيري و 76 ضربه شلاق تعزيري از سوي شعبه 26 دادگاه انقلاب خبرداد.


سيدمحمود عليزداه طباطبايي با اعلام اين خبربه خبرنگار ايلنا گفت: اتهاماتي چون تبليغ عليه نظام از طريق شركت در راهپيمايي روز 25 خردادماه و اخلال در نظم عمومي به موكلم تفهيم شد.


وي با بيان اينكه اين حكم سه روز پيش به وي ابلاغ شده است، ادامه داد:طبق قانون تا بيست روز پس از ابلاغ ،ميتوان به حكم صادره درمراجع تجديد نظرخواهي اعتراض كرد كه در اولين فرصت به اين حكم صادره اعتراض خواهم كرد.


گفتني است كامبيز نوروزي دبير كميته حقوقي انجمن صنفي روزنامهنگاران و فعال رسانهاي در تاريخ هفتم تيرماه درمقابل مسجد قبا بازداشت و حدود دوهفته در بازداشت به سر برد.


عليزداه طباطبايي كه وكالت فرامز عبداللهنژاد را نيز برعهده دارد از تاييد حكم موكل خود درشعبه 54 دادگاه تجديد نظر خبردادوگفت:موكلم به اتهام فعاليت تبليغي عليه نظام و اجتماع و تباني جهت اقدام عليه امنيت ملي از سوي دادگاه بودي به 28 ماه حبس محكوم شده بود كه اين حكم عيننا به تاييد شعبه 54 دادگاه انقلاب رسيد.


ایلنا

گزارشی از تجمع خانواده های زندانیان مقابل اوین


بوي باران تازه ميآيد- هوا سرد شده است- داغي روزهاي تابستان را پشت سر گذاشتهايم و حالا به سوز سرماي پاييز رسيدهايم و بارانهايش.. دوستان ما هنوز دربندند.

اينجا، پشت ديوارهاي بلند اوين- هنوز خانوادههايي هر شب ميآيند، ساعتي زير اين پل مينشينند، تا شايد اين نزديكي فاصله، قدري از دردهايشان را تسكين دهد. پل اوين هم در اين 5 ماه، شاهد درد و رنج خانوادههاي زندانيان سياسي بوده است و گواهي ميدهد تمام سختيهاي روزهاي گذشته را.

جمعي از خانواده هاي زندانيان سياسي كه در حركتي نمادين، امروز را براي آزادي فرزندانشان روزه گرفتهاند. به وقت افطار در مقابل زندان اوين جمع ميشوند. سفره افطارشان را پهن ميكنند و عكس زندانيانشان،تمام سفره را پر ميكند. زنان و مرداني كه نيستند ميان ما.

حسن اسدي، محمد صادقي، عبدالله مومني، مصطفي تاجزاده، احمد زيدآبادي، حسين باستانينژاد، مهدي محموديان، عاطفه نبوي، فريبا پژوه، بهمن احمديامويي، مجيد مقيمي، سلمان سيما، و .. نامهايي هستند كه سفره افطار را پوشاندهاند.

آن سوي ديگر، شماري از خانوادهها آمدهاند و منتظر آزادي فرزندانشان هستند كه در دعاي كميل بازداشت شدهاند. امشب 4 نفر از اوين آزاد شدهاند.

مراسم افطار كه به پايان ميرسد. حاضران،حضورشان را نشانهاي بر اعتراض نسبت به محبوس كردن عزيزانشان ميدانند و ميگويند كه اين حضور ادامه خواهد داشت تا روزي كه هيچ فردي به ناحق در زندان نباشد. و شعار " زنداني سياسي آزاد بايد گردد"، سخن انتهايي مراسم است.

باران مي آيد- هوا سرد شده است. و هواي اوين، سردتر از نقاط ديگر شهر است. و ما فكر ميكنيم كه ميشود روزي بيايد كه ديوارهاي اوين هيچ آزادهاي را در خود محبوس نكرده باشد؟ و ما آن روز را انتظار ميكشيم.

مراسم چهلم بهنود شجاعی به اعتراض علیه اعدام کودکان تبدیل شد

.
بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، صبح امروز مراسم چهلم بهنود شجاعی در بهشت زهرا با حضور بیش از 100 برگزار شد.

مراسم چهلم بهنود شجاعی روز پنجشنبه 28 آبان ماه در گورستان بهشت زهرا برگزار گردید . این مراسم همان طوری که قبلا اعلام شده بود از ساعت 10:00 صبح آغاز شد. تعداد زیادی از مردم در این مراسم شرکت داشتند که از جملۀ آنها فعالین حقوق کودکان،زنان و کارگران بودند.شرکت کنندگان در این مراسم با روشن کردن شمع و قرار دادن گل بر آرامگاه بهنود شجاعی آغاز گردید.

افراد شرکت کننده در این مراسم نسب به اعدام کودکان و بخصوص بهنود شجاعی که صادق لاریجانی رئیس قوۀ قضائیه منصوب ولی فقیه برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه بکار می برد را محکوم کردند.

آنها اعلام می کردند که حضور ما در اینجا برای اعتراض به اعدام کودکان و پایان دادن به این جنایت که در حال حاضر بیش از100 نفر از کسانی که در سنین کودکی مرتکب جرم شده اند و در انتظار اجرای حکم اعدام بسر می برند هستیم .

این مراسم تا ساعت 11:00 ادامه داشت . در این مراسم بیش از 100 نفر شرکت داشتند.فضای مراسم امروز بیشتر اعتراض علیه اعدام کودکان بود.

در این مراسم تعدادی از نیروهای لباس شخصی حضور داشتند و افراد شرکت کننده را زیر نظر دشتند .

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

28 آبان 1388 برابر با 19 نوامبر 2009