وعده ما: 16 آذر ساعت 16

دانشجویان دانشگاه گیلان تصمیم گرفتند که ساعت 10 مقابل ساختمان مرکزی دانشگاه تجمع کنند و همانطور که میدانیم دانشجویان دانشگاه های دیگر و مردم سبز اندیش اجازه ورود به دانشگاه رو به هیچ وجه ندارند برای همین عده ای از دوستان دانشجوی سایر دانشگاه ها و دانشکده ها تصمیم گرفتند که 16 آذر ساعت 16 مقابل دانشگاه علوم پایه واقع در منظریه تجمع کنند و اعتراض خودشون رو نشون بدند.

۱۳۸۸ مهر ۲۳, پنجشنبه

طومار دانشجویان علم و صنعت برای بازگشت دانشجویان ممنوع الورود


طومار دانشجویان علم و صنعت برای بازگشت دانشجویان ممنوع الورود






دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران با جمع آوری طوماری خواهان بازگشت دانشجویان ممنوع الورود به دانشگاه و ادامه تحصیل آنها شدند.



به گزارش خبرنامه امیرکبیر، میلاد ابراهیمی، علی اسداللهی، سجاد حسینی فخر، سجاد درویش، پویا شریفی و حمیدرضا صحرائی 6 دانشجویی هستند که تابستان امسال پس از صدور احکام سنگین دو ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات، به دانشگاه علم و صنعت نیز ممنوع الورود گشته اند.



در عین حال از هفته پیش همه روزه در سلف غذاخوری دانشگاه علم و صنعت فریاد "الله اکبر" در اعتراض به احکام سنگین کمیته انضباطی طنین انداز می شود.



گفتنی است در سراسر دانشگاه نیز برچسب هایی که بر روی آنها "دوستان ما را به دانشگاه باز گردانید" نوشته شده ، به چشم می خورد.


نامه یکی از دستگیرشدگان محکوم به اعدام


نگارش یافته توسط کیان


حامد روحی نژاد، زندانی جوان و بیماری است که بسیار پیش از انتخابات توسط نیروهای امنیتی به اتهامات واهی بازداشت می شود.



به گزارش هرانا ، این زندانی با بروز اعتراضات گسترده مردمی پس از انتخابات در ایران از سوی دستگاه امنیتی انتخاب و با وعده و تهدید مجبور میشود نمایشی را در مقام مجرم در دادگاههای حوادث پس از انتخابات ایفا کند که نهایتاً منجر به صدور حکم اعدام برای وی می شود، نامبرده با ارسال نامه ای به مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران از فریب خوردن و قربانی شدن خود در یک سناریوی امنیتی خبر می دهد. نامه مورد اشاره عیناً در پی می آید :



اینجانب حامد روحی نژاد فرزند محمدرضا که در شعبه 28 دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شده ام، شرحی از زندگی و وضعیت خود را در پی مینویسم.



وقتی زندگی در کوچه پس کوچه های جنوب شهر تهران، چیزی نیست که بتوان آن را انکار کرد و آنهم با حقوق ناچیز پدری که با سختی بیش از حد و حصر برای تهیه لقمه ای نان از صبح علی الطلوع تا آخر شب به سخت ترین کارها تن در می داد، تا حدی که گهگاه قادر به دیدن روی پر از درد پدر نبودیم.



گذران بزرگ شدن در میان کودکانی که همگی در فقر و نداری، آه در بساط نداشتند، خاطره ای نیست که بتوان آن را از ذهن پاک کرد، اما سخت تر از آن، سخت تر از همه این وقایع، دستان ترک خورده مادری بود که با آب سرد به شستشو مشغول بود اما خم به ابرو نمی آورد و تمام هم و غمش این بود که کوچکترین سختی در زندگی به ما وارد نشود و با نوازش ها و بوسه هایش، بار ناملایمات و نابرابری ها را به جان میخرید و برای من نیز شرم و عذاب آورترین روز، روز پدر و یا روز مادر بود که تمام کوچه ها و خیابان ها را به دلهره میگذراندم تا که شاید با پولی ناچیز که آن هم از خودشان قرض گرفته بودم، برایشان هدیه ای کوچک تهیه کنم.



بار فقر و سختی های یک خانواده کارگر از سویی و ابتلا به "بیماری ام اس" و مخارج طاقت فرسای آن، مرا به آنجا سوق داد که برای رهایی از این همه سختی، راهی خارج از کشور شوم. تا باری گرانتر از غم نان بر دوش خانواده نگذارم و خرج مداوا را بر آنها تحمیل نکنم.



برای رفتن به اروپا یا آمریکا راهی سفر شدم، متاسفانه سر از عراق درآوردم، قاچاقچیان انسان، همه پولم را گرفتند. در اربیل 4 ماه در زندان ماندم. سپس آزاد شدم و به ناچار در یکی از رستورانهای آنجا شروع به کار نمودم و شب و روز کار کردم تا بتوانم پولی فراهم کنم اما شدت بیماری و آوارگی در غربت دوباره مجبورم کرد به ایران بازگردم، البته برگشتن من کاملا قانونی و با هماهنگی وزارت اطلاعات بود.



بعد از بازگشت به "اطلاعات" رفتم و همه داستان سفر را گفتم و آنها هم بعد از شنیدن به من گفتند، "تو مرتکب هیچ جرمی نشده ای و میتوانی به دانشگاه بازگردی"، اما متاسفانه ده ماه بعد یعنی در تاریخ 14 اردیبهشت 88 دستگیر شدم تا در آینده قربانی نتایج انتخاباتم کنند.



در مدت بازداشت در بازداشتگاه 209 اوین، حدود 40 روز انفرادی و احاطه شدن در یک چاردیواری، جز خواندن قرآن و نهج البلاغه و یاد خدا، هیچ چیز نمی توانست مانع پیشرفت بیماری ام شود، علیرغم وعده های بازجو و همیارانش، آنچنان به شکنجه و مرگ تهدید میشدم که گویا جزای خروج از کشور تنها مرگ است، شدت فشارها در آن حد بود که در برهه ای از دوران بازداشت، سمت راست بدنم تقریباً 80 درصد از حس خود را از دست داده بود و من افلیج زمان را سپری میکردم، که البته چشم راستم به همین صورت مقدار زیادی از بینایی اش را از دست داد، اما در هر صورت به خواست خدا حس دست و پا و بدنم تا حد زیادی بازگشت اما تاری چشمم کماکان به قوت خود باقیست و مشکل بینایی ام مانع از روئیت صحیح دور و برم میشود. در این مدت با عجز و لابه، التماس و همینطور با نوشتن درخواست و نامه از رئیس و همچنین پزشک بازداشتگاه خواستم وضعیت من بررسی شود، کوچک ترین پیگیری در مورد من صورت نگرفت و نه تنها چنین نکردند بلکه با همان وضعیت فلاکت بار و لنگان لنگان مرا به دادگاههای علنی بردند و حتی در این وضعیت روحی و جسمی بسیار بد از تماس تلفنی و ملاقات با خانواده ام محروم بودم بطوریکه حتی از زندانی بودن در عراق و شکنجه شدید شدن در آنجا برایم هولناک تر بود. اما سخت ترین دوره بازداشت زمانی بود که صدای گریه مادران دربند برای دوری از فرزندانشان و هق هق پدران که مدتها بود از بوسیدن فرزندان خود محروم بودند به گوش می رسید.



یک روز پس از پایان انتخابات، تازه فهمیدم که انتخابات برگزار شده، بی خبر از فضای بیرون و در دریای خروشان اعتراضات مردمی با وعده و وعید مرا به جلسات دادگاه معترضان به نتایج انتخابات بردند، در حالی که هیچ ربطی به انتخابات نداشتم. اما بنا به خواست بازجویان اطلاعات و برای اینکه حق حیات و زندگی ام را از آنها بگیرم در دادگاه حاضر شدم و خواسته های آنها را بر کاغذ آورده و بعنوان اعمال خودم ثبت نمودم.



اما امروز بعنوان یک زندانی سیاسی اعلام میدارم که عضو هیچ گروه و حزبی نبوده ام و هیچ ارتباطی با انتخابات ریاست جمهوری نداشته ام، هرگونه وابستگی را به جریان موسوم به نام انجمن پادشاهی رد نموده و اتهامات وارده را بر خود را کذب محض میدانم.



حامد روحی نژاد

زندان اوین


نان لواش 50 درصد گران شد

برخی نانوایی های صنعتی نیز قیمت محصولات خود را بالا برده اند.


شبکه خبر: قیمت نان لواش سفید (ماشینی) از 20 تومان به 30 تومان افزایش یافته است. ابتدای سال قیمت این نوع نان با 25 درصد افزایش از 15 تومان به 20 تومان رسیده بود .



برخی نانوایی های صنعتی نیز قیمت محصولات خود را بالا برده اند.



تفاوت قیمت نان سنتی سنگک از 200 تا 1000 تومان نیز موجب تعجب مصرف کنندگان شده است

آیت الله العظمی منتظری: لزوم پیشگامی در ممنوعیت قانونی و اجرائی سلاحهای هسته ای


آیت الله العظمی منتظری بلند پایه ترین عالم شیعی در تازه ترین اظهار نظر فقهی خود استفاده از سلاحهای هسته ای را ممنوع اعلام کرد. ایشان در پاسخ به این پرسش که سرمایه گذاری، تولید، نگهداری و بکارگیری انرژی هسته ای در فناوری تسلیحاتی و به شکل مشخص سلاحهای کشتار جمعی چه حکمی دارد؟ اظهار داشت "سلاحها اگر تنها دربرابر نظامیان متجاوز نباشد و مردم بیگناه – هر چند از نسلهای آتی – را قربانی نماید عقلا و شرعا جائز نیست."




آیت الله منتظری در پاسخ مختصر خود به پرسشهای مشروح شاگردش محسن کدیور مبنی بر اینکه "دارندگان سلاحهای خطرناک کشتار جمعی (از قبیل بمب اتم و موشکهای با کلاهک هسته ای و مشابه آن) بالاخص دولت جنگ طلب اسرائیل "تهدید بالفعل" برای بشریت محسوب می شوند و می باید در نابودی این تسلیحات مرگبار پیشقدم شوند" تصریح کرده است: "در هر حال باید بشریت بویژه مسلمانان که پیرو شریعت خاتم و پیامبر رحمة للعالمین هستند، در راه ممنوعیت قانونی و اجرائی چنین سلاحهائی برای هر کشوری با تضمین سازمانهای معتبر و معتمد بین المللی پیشگام شوند."



کدیور با طرح این پرسش بین المللی که "معترضان سبز ایرانی درباره استفاده تسلیحاتی از انرژی هسته ای چگونه می اندیشند؟ و چه تفاوتی با رهبران ماجراجوی جمهوری اسلامی دارند؟" با ذکر مواردی از استاد خود پرسیده بود "آیا اصولا امکان استفاده عقلائی و مشروع از چنین اسلحه ای متصور است؟" آیت الله منتظری در این زمینه پاسخ داده است "با توجه به وسعت دامنه کشتار و تخریب سلاحهای هسته ای، مصداق اهمّ و مهم بودن در مورد سوال روشن نیست." رهبر معنی جنبش سبز ملت ایران در دست نوشته موجز خود در حقیقت این پیام صلح طلبانه را به جهانیان داده است که ما به دنبال خاورمیانه بلکه جهانی عاری از سلاح هسته ای و اسلحه کشتار جمعی هستیم.



متن کامل این پرسش و پاسخ مهم چنین است



باسمه تعالی



محضر مبارک فقیه متألّه، علّامه مجاهد، شیخنا الاستاد آیت الله العظمی منتظری دام ظلّه



سلام علیکم



سلامتی و توفیق روزافزون شما را از درگاه خدای بزرگ مسئلت دارم. مجاهدتهای دلسوزانه شما در یافتن راه حلی خردمندانه برای برون رفت از تنگناهای موجود کشور بارقه امیدی در این ظلمتکده است.



بحرانی که با سوء تدبیر، ندانم کاری، جهل مرکب، استبداد برأی، زیر پا گذاشتن بسیاری از موازین دینی و اخلاقی و تجاوز به حقوق قانونی شهروندان آغاز شده است، آتشی است که به خرمن مصالح ملی ایران افتاده و دم به دم بر ابعاد و عمق آن افزوده می شود و حل آنرا دشوار تر می سازد. بیم آن می رود که تن ندادن به مطالبات بر حق اکثریت شهروندان و لجاجت بر سرکوب صدای اعتراض ملی، پس از تاراج آزادی و حراج اسلامیت، به برباد دادن استقلال ایران منجر شود.



غرض از تصدیع، همانگونه که مستحضرید یکی از موارد چالش برانگیز سیاست خارجی جمهوری اسلامی با غرب مسئله "انرژی هسته ای" بوده است. محل نزاع، استفاده نظامی و تسلیحاتی از این انرژی است. نگفته پیداست که دغدغه اروپا و آمریکا بیش از آنکه رعایت دموکراسی و حقوق بشر در ایران یا خاورمیانه باشد، حفظ امنیت اسرائیل در منطقه و منافع مادی خودشان است. حاکمان ایران هم دفاع از حقوق مردم فلسطین را ابزاری برای سرپوش گذاشتن بر ظلم و استبداد داخلی کرده اند.



راه جنبش اعتراضی سبز مردم ایران در این میانه بسیار ظریف، دشوار و حساس است. از یک سو به دولتمردان و حاکمان جمهوری اسلامی به دلیل تجاوز نهادینه به حقوق شهروندان ایرانی معترض است، از سوی دیگر سیاست خارجی در پیش گرفته شده را در راستای منافع ملی ایران ارزیابی نمی کند. اگر چه جنبش سبز همدرد با آرمان رهائی بخش مردم مظلوم فلسطین است و استقلال، اعتلای علمی و ارتقای فن آوری ایران را آرزوی برحق هر ایرانی می داند.



برخورد مزورانه و بدور از صداقت تصمیم سازان و تصمیم گیران نظام جمهوری اسلامی با شهروندان ایرانی و تبدیل شدن شعار «دروغ ممنوع» به شعار ملی معترضان در وقایع پس از انتخابات باعث شده است که بی اعتمادی به گفته های رهبران ایران به بی سابقه ترین سطح بی اعتمادی بین المللی افزایش یابد. نظامی که به این راحتی به شهروندان خود دروغ می گوید به چه دلیل در مناسبات بین المللی قابل اعتماد است؟ اگر رژیمی به سادگی همه میثاقهای ملی خود در رعایت حقوق پایه شهروندانش را زیر پا گذاشته است، چگونه می توان باور کرد تعهدات و میثاقهای بین المللی را رعایت می کند؟



این بی اعتمادی فزاینده وقتی با ماجراجوئی های فرماندهان نظامی ایران در کشورهای همسایه و سخنان نسجیده رئیس جمهور انتصابی در مجامع بین المللی ضمیمه می شود، مخاطراتی جدی را برای مردم ایران رقم می زند. حضرتعالی برای نخستین بار در پیام به مراجع عظام تقليد، علماء و حوزه هاى علميه مورخ 22 شهریور 88 خود از "ولایت نظامی" بر ایران خبر دادید. نظامیان هرگز سیاستمداران خوبی نبوده اند و می پندارند همه چیز با زور قابل حل شدن است. سیطره بلا منازع نظامیان پاسدار در ارکان نظام جمهوری اسلامی غیر قابل انکار است. تا آنجا که به وضوح می توان از استقرار حکومت شبه نظامی از آغاز سال جدید شمسی در ایران خبر داد.



نهادهای نظارتی و تصمیم ساز از قبیل مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری همگی به مجالسی فرمایشی و تشریفاتی و به غایت ضعیف و منفعل تبدیل شده اند. بدنه کارشناسی قوه مجریه ضعیف ترین بدنه کارشناسی در تاریخ ایران از زمان استقرار مشروطه است. رهبر جمهوری اسلامی با برخورداری از اختیارات قانونی بیشمار با استبداد برأی و سوء تدبیر فزاینده خود به شدت از مصالح ملی ایران فاصله گرفته است و با میدان دادن گسترده به نظامیان و شبه نظامیان در ارکان نظام که در آغاز برای برخورد با معترضان داخلی صورت گرفت اکنون مشخص نیست خود به چه میزان در ناخدائی این کشتی در بحرانهای فزاینده پیش رو واقعا نقش دارد.



اکنون افکار عمومی در جهان درباره توانائی تولید سلاحهای کشتار جمعی این "زنگی مست" پرسش جدی دارد و پاسخهای مقامات عالی رتبه ایرانی را که حتی در کشور خودشان مشتهر به دروغگوئیند را باور نمی کند. تردیدی هم نداریم که رژیم نژادپرست اسرائیل و حامیان اروپائی و آمریکائی آن بالفعل از چنین اسلحه ای برخوردارند و واعظان غیر متعظی در عرصه بین المللی بیش نیستند.



حضرتعالی با توجه به پشتوانه دانش، تقوی، سابقه، محبوبیت و انصافی که در مبارزات نیم قرنه خود با استبداد قبل و بعد از انقلاب کسب کرده اید، به عنوان رهبر معنوی معترضان پرشمار ایرانی در جهان شناخته شده اید. نامه های متعدد رهبران سیاسی جنبش سبز به شما و پاسخهای راه گشای شما (از قبیل پاسخنامه های 6 مرداد، 4 و 31 شهریور 88) شاهدی بر این مدعاست. اجازه می خواهم پرسشهای دشواری که در ذهن و ضمیر بسیاری از ایرانیان بلکه بسیاری از معاصران اعم از مسلمان و غیر مسلمان مطرح است، صریحا با شما در میان بگذارم. بیشک حضرتعالی در مناسبتهای گذشته جسته و گریخته به برخی از ابعاد این مسئله اشاره فرموده اید. اما اهمیت وافر مسئله مرا بر آن داشت که بار دیگر به شکل متمرکز این پرسشها را در شرائط خطیر فعلی مطرح کنم. پاسخهای مستدل، مشروح و در عین حال روشن و شفاف شما در معرفی چهره رحمانی و صلح طلب اسلام مظلوم و بالاخص مذهب اهل بیت نقش به سزائی دارد. هر گونه که صلاح می دانید ارشاد فرمائید، والامر الیکم.



سؤال بین المللی به اجمال این است: معترضان سبز ایرانی درباره استفاده تسلیحاتی از انرژی هسته ای چگونه می اندیشند؟ و چه تفاوتی با رهبران ماجراجوی جمهوری اسلامی دارند؟ این پرسش کلی را می توان به سه پرسش مشخص ذیل تجزیه کرد:



پرسش اول: سرمایه گذاری، تولید، نگهداری و بکارگیری انرژی هسته ای در فناوری تسلیحاتی و به شکل مشخص سلاحهای کشتار جمعی چه حکمی دارد؟ با احتمال وقوعی استفاده نابجا از این اسلحه خطرناک از سوی ماجراجویان بی خرد - که شمارشان در هر سرزمینی در میان نظامیان و سیاستمداران کم نیست - این پرسش جدی تر است.



پرسش دوم: آیا اصولا امکان استفاده عقلائی و مشروع از چنین اسلحه ای متصور است؟ مثلا به عنوان اولا بازداشتن طرف مقابل، ثانیا تهدید به استفاده متقابل که البته نتیجه آن کشتار انسانهای بیگناه فراونی است، ثالثا برای گریختن از ضرر بزرگتر در انتخاب بین دو مفسده و پذیرفتن اقل الضررین (به عنوان مثال آمریکائی ها در استفاده بمب اتم در هیروشیما و ناکازاکی ادعا می کنند که برای پیشگیری از ضرر بزرگتری بنام گسترش و ادامه جنگ خانمانسوزبه آن دست یازیدند.) آیا کشتن هزارها انسان بیگناه را می توان به عنوان جلوگیری از ضررهای بزرگتری توجیه کرد؟ آیا در اسلام بالاتر از حفظ جان هزاران انسان بیگناه چیزی متصور هست؟ آیا می توان گفت اسلحه کشتار جمعی فی حد ذاته حرام و غیرمشروعند و از طرق غیر مشروع نمی توان به هیچ هدف متعالی و مشروعی رسید؟



پرسش سوم: آیا می توان گزاره های زیر را با قاطعیت به جهانیان اعلام کرد که:



1. استفاده تسلیحاتی از فناوری هسته ای و سلاحهای کشتار جمعی مطلقا و بدون هیچ استثنائی خلاف موازین انسانیت، اخلاق و اسلام است.

2. سرمایه گذاری، تولید، نگهداری و بکارگیری تسلیحات کشتار جمعی و فناوری هسته ای در عرصه نظامی در هیچ شرائطی پذیرفته نیست.

3. دارندگان سلاحهای خطرناک کشتار جمعی (از قبیل بمب اتم و موشکهای با کلاهک هسته ای و مشابه آن) بالاخص دولت جنگ طلب اسرائیل "تهدید بالفعل" برای بشریت محسوب می شوند و می باید در نابودی این تسلیحات مرگبار پیشقدم شوند.

4. ما به دنبال خاورمیانه بلکه جهانی عاری از سلاح هسته ای و اسلحه کشتار جمعی هستیم.



عزت عالی مستدام باد

محسن کدیور

6 مهر 1388







پاسخ آیت الله العظمی منتظری





سلاحها اگر تنها در برابر نظامیان متجاوز نباشد و مردم بیگناه – هرچند از نسلهای آتی – را قربانی نماید عقلا و شرعا جائز نیست، و با توجه به وسعت دامنه کشتار و تخریب سلاحهای هسته ای، مصداق اهمّ و مهم بودن در مورد سوال روشن نیست.





و در هر حال باید بشریت به ویژه مسلمانان که پیرو شریعت خاتم و پیامبر رحمة للعالمین هستند، در راه ممنوعیت قانونی و اجرائی چنین سلاحهائی برای هر کشوری با تضمین سازمانهای معتبر و معتمد بین المللی پیشگام گردند.





انشاء الله موفق باشید.

حسینعلی منتظری نجف آبادی

22/7/1388


برادران ناصرعبدالحسینی: سو استفاده از برادر بیگناهمان منجر به صدور حکم اعدام شد

ناصر عبدالحسینی جوانی است 22 ساله که به گفته‌ی خانواده‌ی خود هیچ سابقه و فعالیت سیاسی نداشته است. وی از یک خانواده‌ی جنوب شهری تهران است که شغل آزاد دارد؛ درباره‌ی حکم اعدام وی و چه‌گونه‌گی این اعدام با دو برادر وی به نام‌های مجتبی و نادر عبدالحسینی به گفت‌وگو نشستم که در ادامه می‌خوانید.




خبرگزاری هرانا : ناصر عبدالحسینی از بازداشت‌شده‌گان حوادث بعد از انتخابات و معترفان در دادگاه‌‌های نمایشی است که روز شنبه حکم اعدام در مورد وی توسط روابط عمومی دادگستری استان تهران اعلام شد.

ناصر عبدالحسینی جوانی است 22 ساله که به گفته‌ی خانواده‌ی خود هیچ سابقه و فعالیت سیاسی نداشته است. وی از یک خانواده‌ی جنوب شهری تهران است که شغل آزاد دارد؛ درباره‌ی حکم اعدام وی و چه‌گونه‌گی این اعدام با دو برادر وی به نام‌های مجتبی و نادر عبدالحسینی به گفت‌وگو نشستم که در ادامه می‌خوانید.



از مجتبی عبدالحسینی در مورد چه‌گونه‌گی صدور این حکم سوال می‌کنم، وی با تاسف و نگرانی می‌گوید « به برادر من گفته بودند که بیا و در اعتراف‌های تلویزیونی شرکت کن تا حکم‌ات را کم‌تر کنیم. به او گفته بودند اگر قرار است حکم حبس داشته باشی، با این اعتراف‌های تلویزیونی خیلی زودتر از آن افرادی که اعتراف نمی‌کنند آزاد خواهی شد. به این طریق برادر مرا به تلویزیون کشیده‌اند اما جریان برعکس شده و برای او حکم اعدام صادر کرده‌اند. از ناصر سواستفاده کرده‌اند، سو استفاده‌یی که منجر به بازی کردن با زنده‌گی وی شده است.»



از وی سوال می‌کنم که در این مورد که وی قرار است این‌چنین اعترافاتی بکند خبر داشته‌اید یا خیر؟



«ما اصلا از این‌که قرار است برادرم اعتراف تلویزونی داشته باشد خبری نداشتیم و فقط وقتی بعد از دو هفته به ملاقات‌اش رفتیم، متوجه شدیم که به او گفته‌اند اعتراف کن تا زودتر آزاد شوی.» وی ادامه می‌دهد «صدایی که به عنوان زهره پخش شده که آن را در تماس تلفنی با برادر من عنوان کرده‌اند، واقعیت ندارد، این یک صدای ضبط شده است و برادر من هیچ‌گونه ارتباطی با آن شخص ندارد. چنین چیزی به هیچ وجه صحت ندارد. در صدای پخش شده از تلویزیون جمهوری اسلامی، گویا خانم زهره از برادر من می‌خواهد که آتش‌سوزی به راه بیاندازد و از کوکتل مولوتوف استفاده کند، این در حالی است که برادر من حتا نمی‌تواند کوکتل مولوتوف را تلفظ کند و در دادگاه هم اشتباه آن‌را تلفظ می‌کند. حالا برادر من چه‌گونه چنین کارهایی می‌تواند بکند.»



ناصر عبدالحسینی متهم است که در سازمان مجاهدین خلق عضویت داشته است، اما این مساله را هر دو برادر وی رد می‌کنند.



از آن‌ها در مورد چه‌گونه‌گی بازداشت وی و این‌که آیا در اعتراض‌های مدنی بعد از انتخابات حضور داشته است یا خیر سوال می‌کنم. مجتبی عبدالحسینی پاسخ می‌دهد: « دستگیری برادر من در تاریخ 5 تیرماه بود. ناصر با من کار می‌کرد و در شهرستان‌ها به کار ویزیتوری لوازم یدکی ماشین مشغول بودیم. او هیچ سابقه‌ی سیاسی ندارد و حتا تا کنون یک مورد بازداشت هم نداشته. نادر عبدالحسینی نیز می‌گوید: «زمانی‌که برادرم را بازداشت می‌کردند، هیچ‌گونه سندی در رابطه با جرمی که می‌گفتند مرتکب شده، به ما نشان ندادند و هیچ مدرکی نداشتند، از منزل ما هیچ مدرکی پیدا نکردند. برادر من حتا دیپلم هم ندارد، نه کامپیوتر دارد و نه حتا یک آدرس ایمیل، پس چه‌طور می‌توانسته به قول اینها اطلاعات را به خارج از کشور بفرستد؟ برادر من یک بچه‌ی جنوب شهری است که نه پدر و مادر و نه هیچ‌یک از افراد فامیل‌اش سیاسی نبودند.»



ناصر عبدالحسینی به اتهام شرکت در «اغتشاشات» محاکمه و سرانجام به اعدام محکوم شده است، این در حالی است که وی با توجه به شغل‌اش خارج از تهران بوده است، نادر برادر وی در مورد حضور ناصر در اعتراض‌های مدنی مردم ایران بعد از 22 خرداد می‌گوید: «عنوان شده که او در جریان‌ اعتراض‌های پس از انتخابات حضور داشته، ولی به هیچ‌عنوان این‌گونه نبود، یکی دو هفته قبل از پنج تیرماه که او را دستگیر کردند، او در شهرستان بوشهر بود و مشغول فروش قطعات یدکی ماشین. نیمه شبی که در منزل ما ریختند و او را بازداشت کردند، او تازه از سفر برگشته بود و حتا از خسته‌گی لباس‌های‌اش را هم از تن‌اش در نیاورده بود.»



دو برادر ناصر عبدالحسینی نسبت به دادگاه و امکان دفاع و نحوه‌ی دفاع وکیل تسخیری برادرشان (احمدی) اعتراض دارند؛ مجتبی در این خصوص به خبرنگار هرانا می‌گوید: «وکیل تسخیری در دادگاه هیچ‌گونه دفاعی از برادر من نکرده است. وکیل‌اش تا کنون فقط دو بار با وی تماس گرفته ولی کار خاصی برای‌اش انجام نداده است.» و نادر ادامه می‌دهد: «دفاعیه‌یی که وکیل تسخیری برادرم در دادگاه برای وی خوانده بود، متاسفانه هیچ اثری نداشته است. کیفر خواست برادر من به هیچ عنوان با واقعیت جور در نمی‌آید. برادر من حتا در حوادث پس از انتخابات هیچ شعاری هم نداده بود چون اصلا در تهران نبود تا بخواهد در تجمع‌ها شرکت کند و در بوشهر هم به دنبال فعالیت اقتصادی خودش بود و آن‌جا هم هیچ‌گونه تجمعی برپا نشده بود. حتا همین وکیل برادرم نیز فکر می‌کرد که او را به زودی آزاد می‌کنند، حتا به من گفته بودند که برای‌اش سند آماده کنم که متاسفانه هم‌اکنون حکم اعدام او صادر شده است.»





تا سه هفته‌ی پیش خانواده‌ی ناصر عبدالحسینی می‌توانستند با او ملاقات کنند، بعد از آن ملاقات فقط برای پدر و مادر وی امکان‌پذیر شده است. وی هم‌اکنون در بند 8 زندان اوین منتقل شده است. از خانواده‌ی عبدالحسینی تنها این دو برادر از حکم اعدام ناصر خبر دارند، آن‌ها هنوز توان این‌که به پدر و مادر و دیگر برادران و خواهران‌شان بگویند که چنین اتفاقی افتاده است را ندارند. پدر و مادر آن‌ها فکر می‌کنند فرزندشان به زودی به خانه بازمی‌گردد!



نادر عبدالحسینی در پایان به خبرنگار هرانا می‌گوید: «من از قوه قضاییه، اطلاعات و نهادهای حقوق‌بشری دعوت می‌کنم که بیایند و وضع زنده‌گی ما را ببینند و از نزدیک با خانواده‌ی ما آشنا بشوند. پدر من مدتی را در جبهه‌های جنگ گذرانده و پنج سال در جماران بوده و الان بازنشسته است و با حقوق بازنشسته‌گی در حال خرجی دادن به خانواده‌ام است. برادر من یک پسر ساده‌لوح است که هیچ فعالیت سیاسی تاکنون نداشته است. یکی از اتهام‌های برادر من محاربه است و برای‌اش حکم اعدام صادر شده، مگر برادر من قتل و جنایت انجام داده است که باید اعدام شود؟ مشی او در زندگی هیچ‌گونه آسیبی تاکنون به هیچکس چه به دولت و یا مردم نزده است.»



و مجتبی عبدالحسنی با صدای غم‌ناک می‌گوید: « ناصر در تماس‌های تلفنی به ما می‌گوید خدایی وجود دارد. من که کار خلافی انجام نداده‌ام، مطمئن هستم اتفاق بدی برای‌ام نمی‌افتد و به ما دل‌داری می‌دهد.» مجتبی در آخر نیز با نامیدی می‌گوید: «هیچ کسی از برادر من دفاع نمی‌کند، حتا وکیل که باید به طور مرتب پی‌گیر پرونده باشد هم هیچ کار جدی انجام نمی‌دهد. در حالی‌که برادر من بی‌گناه است. او کاری نکرده است. او را با وعده‌هایی که برای آزادی داده‌اند، وادار به اعتراف کرده‌اند و برادر ساده‌ی من نیز باور کرده و این کار را کرده است. برادر من بی‌گناه است.»







تهیه و تنظیم : مجتبی سمیع نژاد


پاداش برای چماق‌کشی

كاركنان بسیجی وزارت صنایع و معادن برای ضرب و شتم مردم پاداش نیم میلیون تومانی گرفتند


كاركنان بسیجی وزارت صنایع و معادن به دلیل آنچه كمك آنها به كنترل حوادث بعد از انتخابات نامیده شده است پاداش 500 هزار تومانی دریافت كردند.



به گزارش سلام، امور مالی وزارت صنایع و معادن به دستور مقامات ارشد این وزارتخانه برای كاركنان بسیجی این نهاد كه در حوادث بعد از انتخابات فعال بودند و با معترضین برخورد می كردند مبلغ 500 هزار تومان پاداش در نظر گرفته است.



جالب آنكه بر روی چك این مبلغ كه از سوی امور مالی وزارت صنایع صادر شده است نوشته شده ”به خاطر كنترل حوادث بعد از انتخابات“.



این اقدام وزارت صنایع مورد اعتراض دیگر كاركنان این وزارتخانه قرار گرفت.




گفت وگوي اختصاصي با مادر نرگس کلهر

شب چهارشنبه، تلويزيون هاي ماهواره يي و برخي سايت ها خبري را منتشر کردند؛ «نرگس کلهر فرزند مشاور رسانه يي محمود احمدي نژاد به آلمان پناهنده شد.» فعالان رسانه در حال ارزيابي صحت قضيه بودند که مهدي کلهر مشاور محمود احمدي نژاد که پيشترها در جريان مناظره با حسين مرعشي در انتخابات سال 84 از مشاوران طرف مقابل (هاشمي رفسنجاني) خواسته بود در خانه بنشينند و به فرزندان خودشان مشاوره بدهند، طي مصاحبه هايي با دو خبرگزاري مطرح اين پناهندگي را تاييد کرده بود و يادآور شده بود نرگس (فرزندم) مدت هاست با مادرش زندگي مي کند و حتي مادر نرگس به دليل اختلاف نظري که با من به دليل همکاري با محمود احمدي نژاد داشته است همان ابتداي همکاري من با محمود احمدي نژاد از من جدا شده بود، اين اظهارات دست به دست در سايت هاي خبري مي چرخيد تا اينکه در گفت وگوي «اعتماد» با مادر نرگس کلهر يعني خانم معصومه طاهري موسوي مشخص شد اصولاً طلاقي در کار نبوده است. همچنين معصومه طاهري موسوي جوابيه يي را نيز در تکذيب ادعاهاي مشاور محمود احمدي نژاد در سايت هاي خبري منتشرکننده اظهارات مهدي کلهر ارائه داده است که اظهارات وي را به طور کلي زير سوال مي برد. بر اساس گزارش و فيلم هايي که خبرگزاري آلمان آنها را منتشر کرده است، نرگس کلهر دختر 25ساله (متولد 19 شهريور ماه سال 1363) مهدي کلهر مشاور رسانه يي احمدي نژاد که براي شرکت در جشنواره حقوق بشر فيلم به شهر نورنبرگ آلمان آمده بود، تصميم گرفت از آلمان تقاضاي پناهندگي کند.نرگس کلهر هم اکنون در يکي از قرارگاه هاي پناهندگان در نزديکي شهر نورنبرگ به سر مي برد. تنها در کمتر از 24 ساعت پس از انتشار خبر بيش از 40 عنوان خبر و تحليل در سايت هاي معتبر به اين موضوع اختصاص يافت. در غالب اين سايت ها اين موضوع از آنجا که فرزند يکي از سياسيون بلندپايه و مرتبط با دولت اقدام به پناهندگي کرده است مورد توجه قرار گرفته است. نکته اينجاست که پيشتر ها و در جريان رقابت هاي انتخاباتي ميان يکي ديگر از کانديداها و برخي منسوبان به هواداري از محمود احمدي نژاد ماجراي فرار فرزند يکي ديگر از کانديداها به شدت پررنگ جلوه داده مي شد. حال دختر يکي از نزديک ترين اشخاص به محمود احمدي نژاد به کشور ديگري پناهنده شده و با نماد سبز به انتقاد از شرايط فعلي و دولت حاکم پرداخته است. مهدي کلهر در خصوص پناهندگي دخترش به کانادا به مهر و ايرنا گفته است؛ «اين موضوعي است که نرگس بايد پاسخ دهد نه من. چون هيچ اطلاعي از تصميم او نداشته ام و البته هرگز نيز درصدد تحميل ديدگاه خود به فرزندانم نبوده ام. فقط مي دانم چند بار قرار شد فيلمي که ساخته پخش شود که اين امر محقق نشد، بعد هم دلش خواست و رفت. من طبق اعتقادي که داشته و دارم، براي هيچ يک از فرزندان از رانت استفاده نکرده ام. پس اينکه نرگس پارچه سبز به دستش بسته و با رسانه هاي غربي مصاحبه کرده به خود او مربوط است.»مهدي کلهر همچنين گفت؛ «نرگس 25 سال دارد و مادر او به دليل اينکه من با آقاي احمدي نژاد در همان سال ها (84) همکاري مي کردم، درخواست طلاق کرد و اين امر نيز محقق شد. امروز نيز وي يکي از مخالفان آقاي احمدي نژاد است و در حال حاضر در دانشکده صدا و سيما تدريس مي کند.» مشاور احمدي نژاد افزود؛ «من در هر صورت نرگس را فرزند خود مي دانم. گمان مي کنم او توسط دشمنان مملکت اغفال شده و نقش ابزار تبليغاتي آنها را ايفا کرده است.»اين اظهارات کلهر در حالي منتشر شد که همسر وي معصومه طاهري موسوي در گفت وگو با «اعتماد» اساساً هرگونه جدايي با وي را تکذيب کرده و مدعي شده است؛ «هنوز نام مهدي کلهر در شناسنامه من است.» وي در خصوص انگيزه جدايي کلهر از خود (و نه طاهري از کلهر) مي گويد؛ «کلهر خانه را ترک کرده است و هنوز طلاقي در دفاتر رسمي ثبت نشده است.» همچنين کلهر در حالي از اغفال دخترش مي گويد که به گفته مادر نرگس، نرگس بارها براي تماس با پدرش ابراز تمايل کرده و کلهر تمايلي به تماس نداشته است. در همين خصوص همسر کلهر مي گويد؛ «ايشان (مهدي کلهر) هميشه دغدغه داشتند فرزندان مان حرفه کارگرداني را براي خودشان انتخاب کنند و از اين جهت کار نرگس مورد تاييد پدرش نيز واقع شده بود.»




گروه سياسي، امير هادي انواري؛ معصومه طاهري موسوي همسر مهدي کلهر (مشاور محمود احمدي نژاد) و مادر نرگس کلهر است. وي داراي دکتراي جغرافياي سياسي و کارشناس ارشد آموزشي در صدا و سيما با 22 سال سابقه خدمت است و در اين سازمان به تدريس در دانشکده و شاغلين بخش خبر صدا و سيما مشغول است. وي پيش از اين به ارائه مقالاتي در روزنامه هاي اعتماد، همشهري، شرق، جمهوري، اطلاعات و حتي کيهان اقدام کرده است. خانم طاهري موسوي و آقاي کلهر داراي سه فرزند دختر به نام هاي «شفق»، «سحر» و «نرگس» هستند. نرگس کلهر کوچک ترين عضو خانواده است که چند روز اخير خبر پناهنده شدن وي به آلمان در رسانه ها مطرح شده است. در اين گفت وگو، خانم طاهري به شرح شرايط خاص نرگس کلهر مي پردازد. ضمن آنکه وي هرگونه جدايي از مهدي کلهر را تکذيب مي کند و يادآور مي شود ترک خانه توسط آقاي کلهر در سال گذشته، به دلايل سياسي بوده است. خانم طاهري يادآور مي شود که جدايي نرگس از پدر نه به خواست نرگس کلهر، بلکه به دليل عدم تمايل آقاي کلهر به ارتباط با خانواده بوده است.



---



-با توجه به روزنامه هايي که شما در آنها فعاليت مي کرديد، به نظر مي رسد شما اصلاح طلب باشيد.



من گرايش خاصي ندارم. تحصيلات دانشگاهي دارم و مقالاتم هم علمي بوده است و بر اساس تحصيلاتم.



-به نظر شما چرا خانم نرگس کلهر به آلمان پناهنده شده اند؟



نرگس از سوم دبيرستان به دانشگاه علمي کاربردي رفت. در آن زمان تنها جايي بود که مي شد ادامه بدهد. بعدش وارد کارداني به کارشناسي شد. بالاجبار در رشته گرافيک تصويري قبول مي شود. از دوم دبيرستان رياضي خوانده بود. سال آخر را هنرستان مي خواند و همان سال هم علمي کاربردي قبول شد.ابتدا به هنرپيشگي علاقه داشت. اما پدرش به او گفت اگر مي خواهي هنرپيشه شوي بايد مثل يک خمير در دست کارگردان باشي و نرگس هم به توصيه پدرش گوش داد و يک کار ساخت؛ توهمات يک گربه ايراني بود. جشنواره دانشجويي جزء 10 فيلم برتر شد. کارهاي ديگر کوتاهي هم داشت. سه دقيقه بيشتر نبود. فيلم هاي ديگري هم ساخته بود، مثل زلزله بم و... هفت، هشت فيلم کوتاه ساخته بود. فيلم اخير را هم ديده بوديم که حدود دو سال پيش ساخته بود.



-يعني پدرشان خودشان علاقه مند بودند ايشان کارگردان شوند و در زمينه فيلمسازي فعاليت کنند؟ آيا آقاي کلهر مشوق ايشان بودند؟



حقيقتاً پدرشان تا چهار پنج سال پيش دغدغه داشت که چرا دو دختر ديگرش رشته هنري نخوانده اند. البته دختر بزرگم استاد پيانو است اما دغدغه داشتند (مهدي کلهر) که چرا آنها حرفه کارگرداني را انتخاب نکردند. زماني که نرگس اعلام کرد مي خواهد کارگردان شود، پدرش سعي مي کرد مسائلي را به او تعليم و آموزش بدهد. او هم اتفاقاً بچه صبوري بود و هميشه گوش مي کرد. اگر جاهايي هم با پدرش اختلاف عقيده داشت سکوت مي کرد.



-شما کي از هم جدا شديد؟



ما جدا نشديم،



-آقاي کلهر که گفته اند شما جدا شديد.



من اين را طي يک جوابيه مستند و مفصل براي خبرگزاري هاي مهر و ايرنا که منشاء انتشار اخبار ديروز بودند ارسال کرده ام. چند وقت پيش آقاي کلهر خانه را ترک کردند و از پيش ما رفتند. شايد اسمش را بتوان متارکه گذاشت، اما از لحاظ قانوني من همسر ايشان هستم. من هر چقدر فکر مي کنم، نام ايشان هنوز در شناسنامه من است. نمي دانم بر چه اساس ايشان از من جدا شدند.



-ايشان گفتند شما درخواست طلاق داديد و از ايشان جدا شديد.



من سال 1385 به دليل مشکلاتي که براي همه خانواده ها پيش مي آيد مثل فشارهاي عصبي، متقاضي جدايي از ايشان شدم. اما حقيقتش چون در قوانين ما زماني که زن تقاضاي طلاق مي کند بايد از همه چيز بگذرد، بعد منصرف شدم. وقتي که منطقي تر فکر کردم و با بچه ها در ميان گذاشتم، قرار شد صرف نظر کنيم. برگه عدم سازشي که من سال 85 امضا کردم بعد از سه ماه که من و آقاي کلهر ديگر پيگير ماجرا نشديم قانوناً از درجه اعتبار ساقط شد. من هم پشيمان شدم.



-ايشان يعني الان با شما زندگي مي کنند؟



ما تا سال 87 با هم زندگي مي کرديم، يعني آن ماجراي سال 85 مسکوت ماند و تا همين سال گذشته ما با هم زندگي مي کرديم. مصالحه کرديم. در اين مدت دو دختر من ازدواج کردند. ايشان بيماري قلبي داشت، حدود سه ماه ايشان در منزل بستري بودند و خود من از ايشان پرستاري مي کردم. ايشان در اين فاصله حتي در اواخر سال 86 براي من پاسپورت گرفتند و... .



-ايشان عنوان کردند به خاطر همکاري شان با آقاي احمدي نژاد از ايشان جدا شديد؟



مشکل ما در سال 85 (و نه 84 و انتخابات) به خاطر مشکلات ديگري بود. به هيچ وجه مشکل ما سياسي نبود، فکر کنم اين يک بهانه است. من حتي دور اول خودم به آقاي احمدي نژاد در سال 84 راي دادم و هيچ مشکلي با ايشان نداشتم، چون اصولاً من نگاه کلي به آدم ها ندارم و خاکستري نگاه مي کنم. اصولاً ما در منزل در مورد مسائل سياسي زياد صحبت نمي کرديم. با مشي سياسي ايشان هم کار خاصي نداشتيم. اما بعد از عمل قلب ايشان و پس از آن سه ماهي که در منزل بستري بودند، از خانه رفتند و حدود يک ماه از ايشان بي خبر بوديم.



-بر اين اساس صرف نظر از سياسي و غير سياسي بودن موضوع، يعني شما اصولاً از آقاي کلهر جدا نشديد؟



خير، بنده از ايشان طلاق نگرفتم و هيچ درخواستي هم نداده ام. آن هم با شرايطي که ايشان مي گويند که بدون هيچ ادعايي بروم.



-ايشان گفتند شما از ايشان جدا شديد و ايشان نفقه دختر شما را هم مي دادند.



در قوانين ما نفقه دختر بايد پرداخت شود اما به من نفقه يي ندادند. ايشان به نسبت حقوقي که دارند، اگر من بگويم ماهي چقدر به نرگس مي دادند، شما خنده تان مي گيرد. ايشان ماهي 100 هزار تومان به نرگس مي دادند. که من 300 هزار تومان خودم به نرگس مي دادم که با توجه به روحياتش نرگس کمبودي نداشته باشد. آقاي کلهر نفقه خود من را با توجه به اينکه من همسر قانوني ايشان هستم، يک سال تمام است که قطع کرده اند. که من بابت همين ندادن نفقه از ايشان شکايت کردم که الان هم اين شکايت در مرحله اجرا است. ماهانه دادگاه براي من حدود 400 هزار تومان نفقه تشخيص داده است. و حکم صادر کرده اند.



-شما با اين اتفاق موافق بوديد، يعني پناهندگي دخترتان؟



به هر حال پدر و مادر مالک بچه نيستند. نرگس بسيار اکتيو بود. من هم مثل شما خبر پناهنده شدنش را از تلويزيون شنيدم. نرگس دو سال قبل چون در گوته فعاليت مي کرد براي مدت کوتاهي به آلمان رفت براي دوره زبان. يک ماه رفت و برگشت. من خيلي متاسف شدم از اين مساله. نرگس هميشه معتقد بود آلمان از نظر تکنولوژي سينمايي بسيار پيشرفته است. بعد از اينکه پدرش به او کمک نکرد تا در سازمان (صدا و سيما) فعاليت کند، نرگس رفت و در کلاس آلماني ثبت نام کرد و حالا هم که متاسفانه پناهنده شده است... .



-ايشان گفتند نرگس همراه شما زندگي مي کرده و...



آقاي کلهر خيلي غير منصفانه اين مصاحبه ها را انجام داده اند. تمام مدارکي که من دارم، زوجيت من را ثابت مي کند و اميدوارم خبرگزاري هاي مهر و ايرنا اين مدارک من را چاپ کنند. من فکر مي کنم خواستند يک مقداري کوتاهي هايي که شده در مورد نرگس را توجيه کنند.



-اين قطع رابطه از طرف آقاي کلهر بود يا شما و دخترتان؟



خير، از طرف خود آقاي کلهر بود. حتي زماني که نرگس زنگ مي زد به آقاي کلهر، جواب نمي دادند. حتي وقتي مي خواست اين بار آخر به آلمان برود براي شرکت در اين جشنواره، سه روز قبلش من خودم زنگ زدم به آقاي کلهر که ايشان با نرگس صحبت کنند. که حتي ايشان جواب تلفن ما را ندادند.













جدا شدن کلهر از خانواده سياسي نبود







گروه سياسي، امير هادي انواري؛ معصومه طاهري موسوي همسر مهدي کلهر (مشاور محمود احمدي نژاد) و مادر نرگس کلهر است. وي داراي دکتراي جغرافياي سياسي و کارشناس ارشد آموزشي در صدا و سيما با 22 سال سابقه خدمت است و در اين سازمان به تدريس در دانشکده و شاغلين بخش خبر صدا و سيما مشغول است.



نرگس کلهر نيز پس از پناهندگي در گفت وگويي با حنا مخملباف گفته است وي در اين شرايط سکوت را جايز نمي دانسته و اميدوار است پدرش نيز فيلم او را ببيند و نظر خود را عوض کند. مادر نرگس نيز يادآور مي شود نرگس با ديدن رفتارهاي غيرعادي پدر با مادر خانواده، از پدر که وي را سمبلي از حاکميت مي دانسته دلگير شده است و شايد يکي از انگيزه هاي پناهندگي نرگس کلهر نيز همين باشد. در پايان يادآور مي شود نرگس کلهر با فيلمي به نام «دارخيش» در جشنواره فيلم نورنبرگ شرکت کرده بود. داستان اين فيلم اقتباسي از کتاب «گروه محکومين» کافکاست و به موضوع شکنجه مي پردازد.




فرمانده سایت اتمی قم به بهانه حج عمره از ایران گریخت


چند هفته پس از اعلام خبر غافلگیر کننده وجود یک سایت اتمی در 20 مایلی شهر قم، اکنون فاش شده است که تمام اسناد و جزئیات این سایت به همراه عکس های آن توسط یک سردار سپاه که ریاست این سایت را داشته دراختیار فرانسوی ها گذاشته شده است.




این سردار سپاه با نام مستعار "شهرام امیری" و به بهانه حج عمره از ایران خارج شده و از طریق عربستان خود را به یکی از دو شیخ نشین قطر یا کویت رسانده و خود را به تشکیلات جاسوسی فرانسه در این دو کشور معرفی کرده است.



دولت فرانسه برای فاش ساختن این اطلاعات، از رهبری سازمان مجاهدین خلق برای اعلام آن استفاده کرد.



همین اطلاعات و اسناد در مذاکرات اخیر هیات نمایندگی جمهوری اسلامی به سرپرستی جلیلی رئیس شورای عالی امنیت ملی با گروه حکام اتمی باضافه آلمان روی میز گذاشته شد و هیات ایرانی تن به بازرسی از این سایت داد و متعاقب آن "البرادعی" رئیس آژانس انرژی اتمی راهی ایران شد.



همین اسناد موجب شد تا هیات ایرانی – حتی برای مانور- چند گام بلند به عقب بردارد و تن به غنی سازی اورانیوم مورد نیاز خود در خارج از ایران بدهد. طرحی که تقریبا 5 سال پیش رئیس شورای عالی امنیت روسیه در سفر فوق العاده خود به ایران آن را پیشنهاد کرد و جمهوری اسلامی آن را نپذیرفت.



خروج رئیس سایت اتمی قم از ایران، در شرایطی ممکن شد که بخش اطلاعات سپاه پاسداران تمام گذرگاه های خروج هوائی از کشور را در اختیار گرفته و حتی اجازه سفر به خبرنگاران و برندگان جوایز بین المللی نیز نمی دهد.




سه عضو يگان نيروي انتظامي پاسگاه حاجي آباد هرمزگان کشته شدند

به گزارش ايرنا ، گروهبان يکم منصور عامري فرمانده پاسگاه احمد آباد ،گروهبان يکم محمد قنبري معاون و نورالدين شجاع (سرباز) در اين درگيري کشته شدند.
معاون اجتماعي فرماندهي انتظامي هرمزگان با تاييد اين خبر افزود: اين سه تن به هنگام بازگشت به محل خدمت خود در 170کيلومتري شرق حاجي آباد در روستاي " مازگرد و پور" مورد حمله "اشرار " قرار گرفتند.
سرهنگ اصغر محمودي افزود: اشرار که در مسير اين نيروها به کمين نشسته بودند درعملياتي آنان را کشتند.
وي ياد آور شد: "اشرار " با استفاده از تاريکي شب از صحنه متواري شدند ولي تلاش براي شناسايي ودستگيري آنها در جريان است.
وي در ادامه از برگزاري مراسم تشييج جنازه کشته شدگان درگيري با اشرار حاجي آباد در روز پنجشنبه ( امروز) خبر داد.
بر اساس اظهارات منابع محلي ،اين حادثه ديشب (سه شنبه) رخ داد و يکي از اهالي محل که با خودرو پرايد در حال عبور بود موفق به انتقال سرباز زخمي نيمه جان به درمانگاه زياتعلي رودان شد که تلاش پزشکان براي نجات وي موثر نيفتاده و اين سرباز به جمع دو شهيد همراه خود پيوست.

بيست و سوم مهر

انزوای شدید بسیج دانسجویی و بحران عضوگیری این نهاد حکومتی در دانشگاه تهران



بسیج دانشجویی در دانشگاه تهران به شدت با بحران عضوگیری مواجه شده است .
ارگان حکومتی بسیج دانشجویی که یکی از بازوهای فعال نظام استبدادی در خبرچینی از دانشجویان و تحت فشار قرار دادن آنها می باشد ، به شدت با مشکل عضوگیری در دانشگاه مواجه شده است.
مواضع ضد مردمی این نهاد شبه نظامی در جریان حوادث پس از انتخابات و سرکوب شدید مردم توسط مزدوران وابسته به این ارگان باعث انزوای بی سابقه این نهاد حکومتی در دانشگاهها بخصوص دانشگاه تهران شده است.
بنا بر خبرهای منتشر شده، از آغاز سال تحصیلی جدید تعداد بسیار کمی از دانشجویان حاضر شده اند در این نهاد ضد مردمی عضو شوند .این موضوع به شدت مسئولین حکومتی دانشگاه و سران بسیج را نگران کرده است و در تلاش هستند با وعده دادن امتیازات بیشتر به اعضای بسیج، دانشجویان را برای ثبت نام در این نهاد ترغیب کنند

نمايندگان مجلس آمريكا لايحه تحريم ايران را تصويب كرد

خبرگزاري فرانسه روز چهارشنبه, نمايندگان مجلس آمريكا يك قانوني را وضع كردند كه فشار اقتصادي بر تهران را به خاطر برنامه هسته اي اش بالا ميبرد و شركتهايي كه با بخش انرژي ايران تجارت ميكنند را مجازات ميكند.
اين لايحه كه با 414 به 6 راي تصويب شد, به ايالتهاي آمريكا, دولتهاي محلي و حسابهاي حقوق بازنشستگي اجازه ميدهد كه سرمايه گذاري خود بر شركتهايي كه بيش از 20 ميليون دلار در گاز و بنزين ايران سرمايه گذاري كرده اند را لغو كنند.
رهبر اكثريت نمايندگان دمكرات مجلس آمريكا, استني هوير (Steny Hoyer) گفت: ”تهديدهايي كه از طرف يك ايران هسته يي متوجه ما است, از تهديد به متحدين ما گرفته تا مسابقه تسليحات هسته يي در منطقه تا يك چتر هسته يي براي تروريستها, بيش از حد حياتي ميباشند كه ناديده گرفته شود”.
هوير گفت كه از ديپلوماسي باراك اوباما در گفتگو با ايران حمايت ميكند ولي هشدار داد كه اين راي گيري نشان ميدهد كه ”پنجره گفتگو تا ابد باز نخواهد ماند”.
اين قانون وضع شده بطور مستقيم روي ايران تحريم اعمال نميكند ولي ايالتها و دولتهاي محلي را از مرافعه دادگاهي در صورتي كه پول خود را از اين تجارتها بيرون بكشند مبرا ميكند…
نماينده, مارك كرك (Mark Kirk) گفت: ”اين قانون وضع شده به رهبران كشور و محلي آمريكا پيام محكم ”برو” ميدهد تا از ايران خارج شوند”.
سناتور دمكرات, باب كيسي (Bob Casey) و سناتور جمهوريخواه, سام براونبك (Sam Brownback) لايحههاي مشابه يي را در سنا همراه با 36 حمايت كننده طراحي كرده بودند.
هر دو مجلس بايد يك قانون مشابه وضع شده را تاييد كنند تا بتواند براي امضاي رئيس جمهور به عنوان يك قانون تصويب شود.
نمايندگان ممكن است به زودي دست به اعمال سختتري بزنند. ممكن است تحريمهايي عليه كمپانيهايي كه در وارد كردن بنزين و ديگر نفتهاي پالايش شده به ايران براي تامين نيازهايش كمك ميكنند نيز اعمال شود.
كرك گفت: ”براي اين كه ديپلوماسي نتيجه داشته باشد, ما بايد به جعبه ابزار ديپلوماتهايمان ابزار بيشتري اضافه كنيم”.

ممنوعيت بحث سياسي در دانشگاه بروجرد


بنا بر خبر دريافتي در بروجرد به دانشجويان و اساتيد اجازه هيچ گونه بحث سياسي در سر كلاسهاي دروس عمومي داده نمي شود و اين موضوع ممنوع اعلام شده است و هر كسي كه اين موضوع را نقض كند سريعا به كميته انضباطي احضار ميشود.
اساتيد دانشگاه حتي براي مثال هاي درسي مجبور هستند از كشورهاي ديگر وخارج مثال بزنند!

ادامه بلاتکلیفی بهمن احمدی امویی در بند 209 زندان اوین



کمیته گزارشگران حقوق بشر- بهمن احمدیامویی، روزنامهنگار زندانی که در شامگاه 30 خردادماه در منزلش بازداشت شده بود، همچنان در شرایط بلاتکلیفی در بند 209 زندان اوین نگهداری میشود.

به گفتهی ژیلا بنییعقوب، همسر این روزنامهنگار زندانی،ادامه نگهداری بهمن احمدیامویی در شرایطی صورت میگیرد که بازجویی از وی مدت هاست اتمام یافته است .

بنییعقوب که خود نیز به همراه همسرش بازداشت شده و به مدت 2 ماه در بند 209 نگهداری شد، میگوید:" در روزها و هفتههای پس از آزادیم، هر بار که به دادگاه مراجعه میکردم، به من اعلام میشد که پروندهی همسرم در آنجا نیست، اما پس از پیگیریهای مسمتر و پس از هفتهها سرگردانی، بلاخره در هفته گذشته شعبه 2 امنیت پذیرفت که پروندهی بهمن در این شعبه قرار دارد، اما گفتند چون هنوز تکمیل نشده بنابراین نمیتوانند نسبت به آزادی وی اقدامی انجام دهند."

ادامهی بازداشت بهمن احمدیامویی درحالی است,که وی از ابتدای بازداشتش در خردادماه، قرار وثیقه 100 میلیون تومانی را در زندان اوین امضا کرده است. خانواده امویی میگویند که آنها میتوانند این قرار را تأمین نموده و وی را آزاد نمایند.

در جریان بازداشتهای گستردهی فعالان سیاسی پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، برای بسیاری از آنان از همان ابتدا، قرار وثیقه صادر شد، با این وجود دادگاه انقلاب با ادعای عجز متهمان از تودیع وثیقه،از آزادی آنها خودداری میکند.

احمدیامویی پیش از این نیز در جریان تجمعات مربوط به احقاق حقوق زنان در خردادماه 85، بازداشت شده و مدتی را در بند 209 زندان اوین به سر برده بود.

22 مهر 1388

وضعیت وخیم جسمانی حامد روحانی نژاد، زندانی محکوم به اعدام


کمیته گزارشگران حقوق بشر - بر اساس اخبار رسیده از داخل زندان اوین، سلامت حامد روحانی نژاد، یکی از متهمان وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم که به اعدام نیز محکوم شده، در خطر است. او هم اکنون در اندرزگاه هفت زندان اوین به سر میبرد.

حامد روحانی نژاد مبتلا به بیماری ام –اس است وهر گونه فشار عصبی وضعیت وی را وخیم تر می نماید، وی هم اکنون از دریافت دارو و تزریق آمپول هایش محروم شده است. چشمان وی تار می بیند و در وضعیت جسمانی بدی به سر میبرد.

حامد روحانینژاد که متهم به عضویت در انجمن پادشاهی ایران است در نیمه دوم سال 87 پس از بازگشت به ایران به همراه محمدرضا علی زمانی و احمد کریمی بازداشت شد. این سه تن از اسفند 87 و فروردین ماه 88 در بازداشت وزارت اطلاعات به سر میبرند و هیچگونه دخالتی در وقایع قبل و پس از انتخابات نداشتهاند اما با فشار ماموران امنیتی، در جریان محاکمات به حضور در دادگاه مجبور شده و به دست داشتن در وقایع پس از انتخابات اعتراف نمودند. حامد روحینژاد در تاریخ 19 مهر ماه، حکم اعدام خود را در شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران دریافت کرد.

حامد روحانینژاد با توجه به نوع بیماری اش نیازمند مراقبت های ویژه و مصرف به موقع دارو و تزیق آمپول است و باید در فواصل منظم با پزشك خود ملاقات داشته باشد. دریافت دارو و مراقبت های پزشکی از حقوق اولیه افرد زندانی است که به صراحت نقض شده است. بر اساس آییننامه سازمان زندانها مسوولیت حفظ سلامت و جان زندانیان بر عهده مسوولین زندان بوده و در صورتی که هر گونه خطری سلامت و بهداشت زندانیان را تهدید نماید، مسئولان زندان موظف به پاسخگویی و اقدامات لازمه هستند.

23 مهر 1388

بی خبری از سرنوشت دانشجوی بانه ای در تهران


از سرنوشت سامان حسینی فرزند رسول ، دانشجوی کرد دانشگاه تهران خبری در دست نیست .

به گزارش هرانا به نقل از آژانس خبری موکریان ، از روز شنبه گذشته خبری از سرنوشت سامان حسینی که اهل بانه و دانشجوی حقوق دانشگاه تهران می باشد در دست نیست.

گفتنی است دوستان نامبرده نگران سرنوشت وی و پیگیر وضعیت این دانشجوی کرد می باشند.



نمايندگان مجلس آمريكا لايحه تحريم ايران را تصويب كرد


خبرگزاري فرانسه روز چهارشنبه, نمايندگان مجلس آمريكا يك قانوني را وضع كردند كه فشار اقتصادي بر تهران را به خاطر برنامه هسته اي اش بالا ميبرد و شركتهايي كه با بخش انرژي ايران تجارت ميكنند را مجازات ميكند.
اين لايحه كه با 414 به 6 راي تصويب شد, به ايالتهاي آمريكا, دولتهاي محلي و حسابهاي حقوق بازنشستگي اجازه ميدهد كه سرمايه گذاري خود بر شركتهايي كه بيش از 20 ميليون دلار در گاز و بنزين ايران سرمايه گذاري كرده اند را لغو كنند.
رهبر اكثريت نمايندگان دمكرات مجلس آمريكا, استني هوير (Steny Hoyer) گفت: ”تهديدهايي كه از طرف يك ايران هسته يي متوجه ما است, از تهديد به متحدين ما گرفته تا مسابقه تسليحات هسته يي در منطقه تا يك چتر هسته يي براي تروريستها, بيش از حد حياتي ميباشند كه ناديده گرفته شود”.
هوير گفت كه از ديپلوماسي باراك اوباما در گفتگو با ايران حمايت ميكند ولي هشدار داد كه اين راي گيري نشان ميدهد كه ”پنجره گفتگو تا ابد باز نخواهد ماند”.
اين قانون وضع شده بطور مستقيم روي ايران تحريم اعمال نميكند ولي ايالتها و دولتهاي محلي را از مرافعه دادگاهي در صورتي كه پول خود را از اين تجارتها بيرون بكشند مبرا ميكند…
نماينده, مارك كرك (Mark Kirk) گفت: ”اين قانون وضع شده به رهبران كشور و محلي آمريكا پيام محكم ”برو” ميدهد تا از ايران خارج شوند”.
سناتور دمكرات, باب كيسي (Bob Casey) و سناتور جمهوريخواه, سام براونبك (Sam Brownback) لايحههاي مشابه يي را در سنا همراه با 36 حمايت كننده طراحي كرده بودند.
هر دو مجلس بايد يك قانون مشابه وضع شده را تاييد كنند تا بتواند براي امضاي رئيس جمهور به عنوان يك قانون تصويب شود.
نمايندگان ممكن است به زودي دست به اعمال سختتري بزنند. ممكن است تحريمهايي عليه كمپانيهايي كه در وارد كردن بنزين و ديگر نفتهاي پالايش شده به ايران براي تامين نيازهايش كمك ميكنند نيز اعمال شود.
كرك گفت: ”براي اين كه ديپلوماسي نتيجه داشته باشد, ما بايد به جعبه ابزار ديپلوماتهايمان ابزار بيشتري اضافه كنيم”.

۱۳۸۸/۷/۲۳

ممنوعیت استفاده از پوشش سبز در دانشگاه علامه طباطبایی


سلام نیوز: ماسک دهان یک دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی به جرم سبز بودن از وی گرفته شد. دانشگاه علامه طباطبایی استفاده از هر نوع رنگ سبز را در پوشش دانشجویان ممنوع کرده است و با افرادی که چنین پوششی دارند برخورد می شود.

یک دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی که به دلیل شیوع بیماری آنفلونزا ماسک به دهان خود زده بود پس از ورود به دانشگاه از وی خواستند که ماسک اش را بردارد و تنها دلیل آن را نیز سبز بودن آن عنوان کردند.

گفتنی است دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان بزرگترین دانشگاه علوم انسانی ایران و خاورمیانه حساسیت ویژه ای بر روی آن وجود دارد و اخیرا نیز دو تن از اساتید برجسته رشته حقوق این دانشگاه بالاجبار بازنشسته شدند
پنجشنبه، 23 مهر

جاسوسی حکومت ایران در خارج برای شناسایی مخالفان



دویچه وله : حکومت ایران میکوشد از طریق عوامل خود، مخالفاناش را در خارج شناسایی کند و آنان را زیر فشار قرار دهد، از جمله از طریق ارعاب بستگانشان در داخل. برنامهی "پانوراما" در تلویزیون شبکه یک آلمان در این مورد گزارش داده است.

مانفرد موک (Manfred Muck)، معاون سرپرست سازمان «حفاظت از قانون اساسی» (Verfassungsschutz) ایالت هامبورگ، هشدار داده است که نیروهای امنیتی حکومت ایران معترضان ایرانی را که در خارج تظاهرات میکنند، میپایند و میکوشند آنان را شناسایی کنند.

"حفاظت از قانون اساسی" عنوان یک دستگاه اطلاعاتی و امنیتی در آلمان است. سازمان "حفاظت از قانون اساسی" زیر نظر وزارت کشور قرار دارد، هم در سطح کشوری و هم در سطح ایالتی.

گزارش تلویزیونی
هشدار مانفرد موک، مقام امنیتی آلمانی در شامگاه چهارشنبه، ۱۴ اکتبر (۲۲مهر) در یک برنامهی تلویزیونی به نام "پانوراما" در شبکهی یک آلمان (ARD) پخش شده است. برنامهی "پانوراما" حاوی گزارشی بوده است که نشان میدهد عوامل حکومت ایران به اشکال مختلف مخالفان حکومت را تهدید میکنند و زیر فشار قرار میدهند.

گزارش پانوراما از موضوع اعتراض عمومی ایرانیان به برآیند انتخابات ریاست جمهوری آغاز میکند. در آن میآید که چگونه در خارج از کشور نیز بخشهای بزرگی از ایرانیان اجتماعات اعتراضی برپا کردهاند. همهی این افراد دارای پیشینهی فعالیت سیاسی نبودهاند. آنان اما، به گزارش "پانوراما"، با بستگان خود در ایران در تماس هستند، از روند آنچه "کودتا" خوانده میشود و محمود احمدینژاد را دوباره رئیس جمهور کرده است، خبر دارند و میشنوند که رژیم چگونه با مردم سرکوبگرانه برخورد میکند. تأثر آنان از این وقایع و اخبار باعث شده است به تظاهرات اعتراضی در خارج رو آورند. رژیم که از این موضوع مطلع است، میکوشد آنان را بترساند. عوامل رژیم هم در تظاهرات شرکت میکنند تا افراد را شناسایی کنند. در مواردی علنا افراد مورد تهدید قرار گرفتهاند.
گزارشگران "پانوراما" در این باره تحقیق وسیعی کردهاند، هم از مخالفان پرس و جو کردهاند، هم حرکات "سفارتی"ها را زیر نظر گرفتهاند. در گزارش آمده است که معترضان نامههای تهدیدآمیز دریافت کردهاند و بعضا خانوادههایشان در ایران زیر فشار قرار گرفتهاند.

جاسوسگیری و تکذیب سفیر
در برنامهی "پانوراما" آمده است که وزارت خارجهی آلمان در پی پرسش گزارشگران این برنامه، کتبا تأیید کرده که دولت ایران مدام از آلمان خواهان اعمال محدودیت بر آزادی ایرانیان مقیم آلمان در بیان نظراتشان شده است.
علیرضا شیخ عطار، سفیر جمهوری اسلامی ایران در آلمان، این موضوع را تکذیب کرده است. او گفته است که در مورد اعتراضات، بسیار دروغپردازی شده است.
در برنامهی "پانوراما" آمده است که رژیم ایران برای زیر نظر داشتن مخالفان خود جاسوسگیری میکند. در این برنامه یک مورد مستند شده است. یک ایرانی مقیم برلین به نام رحیم ترکاشوند شرح میدهد که پنج سال پیش در سفر به ایران دستگیر شده، یک هفته در زندان بوده و زیر فشار قرار گرفته که وقتی به آلمان برگشت برای رژیم خبرچینی کند. او میگوید که از ترس میپذیرد، اما پس از برگشت به آلمان به نزد پلیس میرود و ماجرا را شرح میدهد.
سفیر جمهوری اسلامی در آلمان چنین خبرهایی را تکذیب کرده است. شیخ عطار در مصاحبه با "پانوراما" گفته است که دستگاه امنیتی ایران تکنیکهایی دارد برای آنکه بداند در هر نقطه از جهان چه میگذرد و از این رو به جاسوسگیری نیاز ندارد.

اطلاعات دستگاه امنیتی آلمان
مورد ترکاشوند را دستگاه قضایی آلمان تأیید کرده است. دادستان به گزارشگران تلویزیون آلمان گفته که پس از آنکه یک خبرچین حکومت ایران اطلاعات خود را در اختیار پلیس آلمان گذاشت، در این کشور بررسی متمرکزی در مورد فعالیتهای جاسوسی حکومت ایران علیه مخالفان این حکومت آغاز شد.
دستگاه امنیتی آلمان این فعالیتها را زیر نظر دارد. مانفرد موک، معاون سرپرست سازمان «حفاظت از قانون اساسی» ایالت هامبورگ، گزارش برنامهی تلویزیونی "پانوراما" در مورد فعالیتهای عوامل حکومت ایران علیه منتقدان خود را تأیید کرده و گفته است اطلاع دارند که بویژه در هامبورگ عوامل رژیم هم برای شناسایی مخالفان در تظاهرات شرکت میکنند. او گفته است «ما شواهدی در دست داریم که نشان میدهد عوامل رژیم از تظاهرات عکسبرداری میکنند و هدفمندانه در صدد شناسایی مخالفان هستند

نوروز منتشرکرد: نام و نشان چهار مرکز حمله به سایت های اینترنتی جنبش سبز


پایگاه خبری حزب مشارکت بازهم فیلتر شد




شبکه جنبش راه سبز (جرس): پایگاه اطلاع رسانی نوروز تنها رسانه خبری حزب مشارکت ایران اسلامی به عنوان بزرگترین حزب سیاسی داخل کشور برای سومین بار پیاپی پس از کودتای انتخاباتی فیلتر شد.





به گزارش نوروز، تیم فنی پایگاه اطلاع رسانی حزب مشارکت ایران اسلامی در پی اطلاع از فیلترینگ مجدد نوروز، آدرس جدیدی را جهت استفاده کاربران سایت که می توانند بدون فیلتر اخبار نوروز را دریافت کنند، آماده بهره برداری کردند.





بنا بر این گزارش پس از این سایت نوروز به نشانی http://norooznews.info برای مخاطبان این پایگاه خبری قابل دسترسی خواهد بود.





همچنین دست اندرکاران پایگاه خبری حزب مشارکت در پی حمله های پی درپی مزدوران کودتا به وبسایت های منتقد و اصلاح طلب با انتشار توضیحاتی درباره چگونگی حمله های اینترنتی به این وبسایت ، نام و نشان چهار مرکز دولتی که این حمله ها از آن مبدا انجام می شود را افشا کرده اند.





توضیحات پایگاه خبری حزب مشارکت ایران اسلامی و نام و نشان چهار مرکز اصلی حمله به سایت های اینترنتی منتقد و اصلاح طلب که در این وبسایت منتشر شده ، به شرح زیر است:





پایگاه اطلاع رسانی نوروز تنها رسانه خبری جبهه مشارکت ایران اسلامی بزرگترین حزب سیاسی داخل کشور برای سومین بار پس از انتخابات ریاست جمهوری فیلتر شد و کودتاچیان تا به امروز با انواع و اقسام روش ها از فیلترینگ و حمله به سرور تا دستگیری عوامل اجرایی سایت و تهدید مسئولان آن استفاده کرده اند تا سایت نوروز را از مدار اطلاع رسانی خارج کنند. یکی از روشهایی که کودتاگران از روز اول سعی داشتند به واسطه آن نوروز را به تعطیلی بکشانند حمله به سرور سایت بود.





در پی حوادث بعد از انتخابات، سایت نوروز تحت حمله مداوم و روزافزون قرار داشته ولی تا به حال به دلیل ماهیت فنی این حمله ها، تشخیص هویت حمله کنندگان میسر امکان پذیر نبود. اما به دلیل عدم موفقیت حمله کنندگان در استفاده از نشانی ها جعلی اینترنتی در حمله هایی که تاکنون داشتند، در حملات جدید مجبور به استفاده از روشی شده اند که سایت نوروز موفق به شناسایی آدرسهای اینترنتی که منشا برخی از این حمله هستند، شده است.





این آدرسهای اینترنتی متعلق به سازمان تربیت بدنی، شرکت هواپیمایی آسمان، شرکت ایران خودرو و وزارت اطلاعات و فناوری هستند. اگر چه بر اساس اطلاعات موجود نمی توان گفت که این حملات با اطلاع و هماهنگی مدیران این سازمانها انجام می گیرد، ولی این سازمانها بر اساس قوانین بین اللمللی اینترنت مسوول چگونگی استفاده از آدرسهای اینترنتی هستند که به نام این سازمانها ثبت می شوند و تمامی این سازمانها تبعیت از این قوانین را در هنگام ثبت نام و دریافت این نشانی های اینترنتی قبول کرده اند.





چهار نهاد دولتی و نظامی یاد شده که از بودجه بیت المال اداره می شوند و وظایف هیچ کدام از آنها به جز وزارت فناوری اطلاعات ذره ای به فضای مجازی مربوط نمی شود، با در اختیار قرار دادن نیرو و امکانات و تجهیزات خود -جدا از وظایف ساختاری و شرح وظایفشان- به کودتاگران، اسباب حمله به سایت های اینترنتی حامی جنبش سبز را فراهم کرده اند و سعی داشته و دارند تا بدین وسیله اطلاع رسانی به مردم را که از طریق سایت هایی مشابه سایت نوروز به انجام میرسد متوقف کنند.





افرادی که نام آنها در زیر می آید از طرف سازمانهای خود مسوول اجرای این قوانین هستند. سایت نوروز با ذکر نام و مشخصات آنها، به این افراد هشدار می دهد که هر چه زودتر به جلوگیری و متوقف کردن حمله به سایت نوروز و سایتهای دیگر جنبش سبز از نشانی های اینترنتی تحت کنترل خود اقدام کنند.





سایت نوروز حق شکایت به مراجع بین المللی اینترنتی و پیگیری درخواست باز پس گیری این نشانیهای اینترنی به دلیل به نقض قوانین بین المللی اینترنت را برای خود محفوظ می داند و از طریق مراجع بین المللی این مسئله را پیگیری خواهد کرد.





تمامی اطلاعاتی که در ادامه می آید، اطلاعاتی عمومی هستند که این سازمانها در هنگام ثبت نام در اختیار سازمان مسوول اختصاص نشانی های اینترنتی قرار داده اند:





سازمان تربیت بدنی

م.شمس

m.shams@afranet.com

شماره 20 – خیابن سهند – خیابان بهشتی – تهران ایران





شرکت هواپیمایی آسمان

غ.خائف

info@iaa.ir

فرودگاه مهرآباد





شرکت ایران خودرو

ه. محمود زاده

mahmoudzadeh@ikco.com

کیلومتر 14 اتوبان کرج





وزارت اطلاعات و فناوری

ق. خدایاران

ساختمان مرکزی وزارت خیابان شریعتی تهران

Tehh2000@yahoo.c




همسر مشاور احمدی‌نژاد: همسر دائمی و قانونی کلهر هستم

موج سبز آزادی: به‌هم‌ریختن هر خانواده‌ای تاسف برانگیز و ناراحت کننده است، بخصوص اگر پدر یک خانواده از سر نزدیکی با قدرت و پی‌گیری منافع قدرت‌مندان متوصل به دروغ‌گویی، تهدید و اتهام‌زنی به خانواده خود نیز بشود. متن زیر پاسخ معصومه طاهری موسوی به مصاحبه اخیر همسرش است که در واکنش به اخبار مربوط به دخترشان انجام شده بود. فقط می‌شود گفت آقای مهدی کلهر، متاسفیم.

خانم معصومه طاهری موسوی با ارسال توضیحاتی در خصوص مطالب منتشره درگفتگوی خبرگزاری مهر با مهدی کلهر، نسبت به نکات مطروحه از سوی مشاور رسانه رئیس جمهور در این مصاحبه واکنش نشان داد. به گزارش خبرگزاری مهر، معصومه طاهری موسوی درتماس و توضیحات ارسالی خود به "مهر" اعلام کرد : پیرو مصاحبه آقای مهدی شهید کلهری (کلهر) مشاور رسانه ای رئیس جمهور مورخ 21/7/88 براساس قوانین مطبوعات مرتبط، تقاضا دارد این جوابیه نیز انتشار یابد.
وی در این جوابیه آورده است: اینجانب معصومه طاهری موسوی، همسر دائمی و قانونی ایشان به دلیل کذب محض بودن مواردی که به اینجانب مربوط می شود ضمن مستند کردن اظهاراتم به مدارک پیوست، آمادگی دارم طی مصاحبه ای مشابه و یا ضمن حضور در خبرگزاری اصل مدارک را نیز جهت روشن شدن افزونتر اذهان عمومی ارائه نمایم.
1- آقای مهدی کلهر درمصاحبه فوق اظهار نمودند: ازهمسرم جدا شده ام و حتی سال 1384 را ذکر کرده اند. لازم به ذکر است بر اساس شناسامه، سند ازدواج و هم سکنایی (خانه ای که درحال حاضر درآن زندگی می کنم و در مالکیت ایشان است) تا امروز در این لحظه هیچگونه طلاقی بر اساس قوانین خانواده میان ما وقوع نیافته است و علاوه بر مدارک مستند فوق، بر اساس تایید کتبی واحد امور کارکنان سازمان صدا و سیما همچنان تحت تفکل نامبرده هستم.
2- اینکه در بخشی از مصاحبه فرموده اند : "جدایی ما به دلیل مسائل سیاسی و ... بوده" اگر چه ایشان خروجشان از خانه را دلیل جدایی و طلاق می دانند، لکن در مورد بخش دوم سخنانشان در رابطه با گرایش های خاص سیاسی و ... باید متذکر شوم: اینجانب مدت 22 سال است که کارمند رسمی دائم در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران می باشم و درحال حاضر به عنوان کارشناس ارشد آموزش در این سازمان دولتی خدمت می نمایم و کمترین حرکت های سیاسی کارمندان از نگاه تیزبین مسئولان ذیربط این مجموعه حساس دور نمی ماند و تا امروز هیچگونه رفتاری که سخنان ایشان را تایید نماید در پرونده ام وجود نداشته است.
ضمن اینکه پس از اخذ درجه دکترا و حتی در دوره دانشجویی دکتری به عنوان مدرس ( از 1384 تا کنون) در بخش تخصصی خبر به شاغلین سازمان صدا و سیما در زمینه هایی مانند مسائل سیاسی، جغرافیای سیاسی و ژئوپلتیک و خبر مکررا تدریس نموده ام و کمترین مشکلی در این رابطه تا کنون نبوده. چگونه ایشان با وجود غیبت بیش از یک سالشان از خانه، پی به ضدیت اینجانب با جناب رئیس جمهور برده اند؟ چگونه بدون ارائه مدرک مستند به خود اجازه می دهند اینگونه مرا متهم نمایند ضمن اینکه مدت 2 سال است در دانشکده صدا و سیما نیز به امر تدریس دانشجویان اشتغال دارم.
جالب اینکه با توجه به سابقه پژوهشی و نگارش مقالات متعدد (حدود 130 مقاله چاپ شده در مطبوعات مختلف) در چهاردهمین جشنواره مطبوعات مقام دوم را در رابطه با مقاله سیاسی خارجی کسب نمودم و در حضور رئیس جمهور و وزیر ارشاد وقت، جایزه ای دریافت داشتم که خبر آن همچنان در اینترنت موجود است.
3- در سال 1382 به دریافت کد مدرسی از دانشگاه علمی کاربردی وبا تایید وزیرعلوم وقت نائل آمدم که تا امروز با این سازمان علمی در زمینه تدریس همکاری مستمر دارم و از اساتید مورد تایید این مجموعه علمی می باشم.
4- سال 1387 رساله دکترای اینجانب با عنوان "جغرافیا و استراتژی ملی ایران با تاکید بر استراتژی سیاسی" توسط سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح به چاپ رسیده که هم اکنون در مراکز خرید کتاب قابل رویت و مشاهده است و سال گذشته نسخه ای از آن را برای رئیس جمهور محترم ارسال داشتم.
5- به سبب طولانی شدن کلام از عضویتم در مجامع علمی بین المللی مانند موسسه ابرار معاصر تهران، عضویت در هیئت نویسندگان همشهری دیپلماتیک (1384)، فعالیت مداوم با همایش های بین المللی وزارت امور خارجه (خلیخ فارس و قفقاز)، موسسه ژئوپلتیک ایران و ....صرفنظر می نمایم وتنها به این نکته بسنده می نمایم که اینجانب خود را فردی فرهنگی و دانشگاهی می دانم و همواره مسائل سیاسی را از بعد آکادمیک می نگرم وهیچگونه گرایش سیاسی به جناح ویا گروهی خاص ندارم، مقالاتم در زمینه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، همچنین چگونگی حضورم در مجامع علمی و دانشگاهی تاییدی بر این مداست.
البته متاسفم از اینکه مشاور محترم رئیس جمهور به جای قبول برخی از اشتباهات و کوتاهی خود در خانواده سعی وافر دارند با مصاحبه های متعدد اصل فوق را مستتر نمایند.
6- آقای کلهر در بخشی از مصاحبه خود از مقطع 1384 ( شروع ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد ) و جدایی ما صحبت کرده اند، در حالی که اواخر سال 1386 که ایشان دچار مشکل قلبی شدند و در بیمارستان شریعتی تهران بستری گردیدند نامه موافقت عمل جراحی قلب باز ایشان را اینجانب امضا و اعلام موافقت به عنوان همسر نمودم و در حال حاضر امضای فوق در پرونده بیمارستان وجود دارد. ضمن اینکه بسیاری از دولتمردان ، مشاوران و وزرا ضمن عیادت از نامبرده، بنده را در حال انجام وظیفه مراقبت و کمک به پرستاری درکنار تخت ایشان درICU این بیمارستان رویت فرموده اند و بخشی از عیادت کنندگان هم در خانه فعلی که زندگی می کنم به دیدار ایشان آمدند. بنابراین ما چگونه از یکدیگر جدا بودیم؟
علاوه بر این ما به عنوان والدین در تابستان 1386 دو دخترمان (شفق و سحر خانم ) را به سلامتی به خانه بخت فرستادیم و مراسمی جهت هر دو در تالار پذیرایی نهاد ریاست جمهوری بسیار خوب و خوش برگزار کردیم چگونه هیچکدام از اقوام، مهمانان و ... حتی دخترانمان از جدایی ما مطلع نشدند؟!
7- آقای کلهر در اواخر سال 1386 جهت اینجانب اقدام به دریافت گذرنامه و ثبت محضری زوجیت نمود، چگونه در صورت جدا بودن قانونی این امر میسر است؟ ( به شماره 13045798 مورخ 1386.12.12) آقای کلهر در مصاحبه ای دیگر از سفر طولانی اخیر من و دخترشان نرگس سخن گفته اند. چگونه در حالی که موظفم هر روز در اداره کارت حضور و غیاب خود را مکتوب نمایم ساکن خارج از ایران هستم و یا بوده ام؟
مدارک حضورم در بخش معاونت آموزش و پژوهش صدا و سیما و جدول تدریس هایم درمراکز علمی نشانه حضور مستمرم در این سالها در ایران است به همین گونه در مورد دخترم نرگس به این دلیل که ایشان تا همین یک ماه قبل در کسوت دانشجویی، ملزم به حضور در کلاس های درس بوده و اینکه ما دو نفر درخارج از کشور به سر برده ایم کذب محض است. (مدارک حضور ما دو نفر در سازمان صدا و سیما و موسسه آموزشی کمال الملک نوشهر) موجود و قابل رویت است.
در پایان متاسفم از اینکه آقای مهدی کلهر نه به عنوان همسری که پیمان ازدواجمان در مهرماه 1353 انعقاد یافت و یا نه به این عنوان که مادر سه فرزندش هستم و سالهایی طولانی همواره مدافع و حامی سرسختش بودم ( به شهادت تمامی آنهایی که ما را می‌شناسند) بلکه با این گلایه مندی که افرادی در مقام ایشان باید الگوی مثبت و شاخصی جهت دیگران به خصوص قشر جوان جامعه باشند سخنانم را به پایان می برم و به عنوان فردی فرهنگی و دانشگاهی از دولتمردان که در رده های آقای کلهر هستند تقاضا می نمایم با هیچ توجیه و دلیلی خود را از واقعیات و حقایق دور نکنند و تلخی موقت قبول اشتباه را هرگز با شیرینی اگر چه گذرا لکن کاذب معامله نفرمایند