وعده ما: 16 آذر ساعت 16

دانشجویان دانشگاه گیلان تصمیم گرفتند که ساعت 10 مقابل ساختمان مرکزی دانشگاه تجمع کنند و همانطور که میدانیم دانشجویان دانشگاه های دیگر و مردم سبز اندیش اجازه ورود به دانشگاه رو به هیچ وجه ندارند برای همین عده ای از دوستان دانشجوی سایر دانشگاه ها و دانشکده ها تصمیم گرفتند که 16 آذر ساعت 16 مقابل دانشگاه علوم پایه واقع در منظریه تجمع کنند و اعتراض خودشون رو نشون بدند.

۱۳۸۸ مهر ۲۲, چهارشنبه

جشن تولدي ديگر براي زنداني سياسي این بار هنگامه شهیدی

جشن تولدي ديگر،براي زنداني سياسي ديگر مقابل زندان اوين برگزار شد. ديشب براي هنگامه شهيدي روزنامه نگاري كه بيش از صد روز است در زندان اوين به سر مي برد ؛ جشن تولد گرفته شد تا اين جشن و گردهم جمع شدن هاي خانواده هاي زندانيان سياسي بهانه اي باشد براي شادي هاي كوچك و آرزوي جمعي براي آزادي زندانيان دربند .

يكشنبه شب بيستم مهر ماه زير پل بزرگ و بلندي كه مقابل زندان اوين است، چهارمين جشن تولد زندانيان سياسي گرفته شد. در سياهي و سرماي شب هاي اوين، جمعي از خانواده هاي زندانيان سياسي پس از انتخابات گردهم آمدند . جز خانواده هنگامه شهيدي كه برگزار كننده اين مراسم است،خانواده هاي فريبا پژوه، بهمن احمديي امويي،علي تاجرنيا، سعيد ليلاز ،محمد قوچاني و ديگر افرادي كه در جريانات پس از انتخابات دستگير شده اند، آنجا حضور داشتند.

"صد و پنج روز است كه هنگامه در زندان است .او تاكنون بيشترين روزهاي زنداني بودن را در ميان زندانيان زن حوادث پس از انتخابات به خود اختصاص داده است :"شيوا نظر آهاري كه خود صد روز در زندان بود و به تازگي از بند رها شده، اين آمار را زمزمه مي كند و آن سو تر يكي از خواهران هنگامه كه در بيشتر مراسم زندانيان سياسي شركت مي كند ، در تكاپوي برگزاري مراسم تولد خواهرش به بهترين شكل است. "




كيك 34 سالگي خواهرش را روي روفرشي آبي رنگ مقابل عكس بزرگ هنگامه مي گذارد ،شمع ها را روشن مي كند و همنوا با او ديگران هم مي خوانند:"زنداني سياسي تولدت مبارك" ، "زنداني سياسي آزاد بايد گردد" و مادر هنگامه با چادري مشكي در گوشه اي دور از جمعيت خيلي آرام اشك مي ريزد.

مادر فريبا پژوه نيز اشك امانش نمي دهد.فريبا ی روزنامه نگار بيش از 50 روز در زندان است و در حال حاضر با هنگامه شهيدي در يك سلول زنداني هستند .

عكس هاي روزنامه نگاران و فعالان سياسي دربند در دست هاي حاضران بالا برده مي شود.در ميان آنها عكس شاهپور كاظمي برادر زهرا رهنورد ديده مي شود و در عكسي ديگر چهره زنان دربند خودنمايي مي كند. شبنم مددزاده،هنگامه شهيدي،فريبا پژوه و آذر منصوري.

کسی خبر مي دهد كه فردا تولد شبنم مددزاده است.دختر 21 ساله اي كه بيش از هشت ماه از جواني اش را در زندان است و ماهها سلول انفرادي را تجربه كرده است. شبنم مددزاده، نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت در روز یکم اسفند ماه 1387، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. بعد از گذراندن 90 روز در سلول انفرادی به بند عمومی 209 زندان اوین منتقل شد. هرچند قرار وثیقه براي آزادي اش صادر شده اما دستگاه امنیتی با آزادی اش مخالفت مي كند.او اين روزها همراه با تعداد دیگری از زندانیان دیگر به قرنطینه نسوان زندان اوین موسوم به بند متادون انتقال یافته است.



جشن تولد هنگامه كمي با جشن هاي قبلي فرق دارد.در جشن تولد عرب سرخي , شهاب طبايي و سعيد ليلاز كساني بودند كه تازه از بند رسته بودند و آزادي شان را تبريك مي گفتي .آنها از زندان خبر مي آوردند و قوت قلب خانواده ها بودند اما اين بار خبري از آزادي تازه اي نبوده است .براي محمد قوچاني وثيقه گذاشته اند و علي رغم قول آزادي از آزادي اين روزنامه نگار خبري نيست.بهمن احمدي امويي نيز پرونده اش مدتي مفقود بوده و حالا مي گويند پرونده اش ناقص است وبه همين دليل نمي تواند آزاد شود . از آذر منصوري دبير جبهه مشاركت هم چندان خبري نيست.

زني ميانسال كه خود را مادر حسين اعزامي از ديگر زندانيان دربندمعرفي مي كند نيز در اين مراسم حضور دارد. او هم مانند ديگر خانواده هاي زندانيان در اين مراسم شركت مي كند .شاخه گلي سرخ رنگ كه با روبان تزيين شده در دست دارد:" پسرم را روز 24 خرداد ماه دستگير كرده اند و به جرم شركت در تجمع غير قانوني دو سال حكم زندادن برايش صادر كرده اند." حسين در حال حاضر در بند عمومي است و مادر از اينكه او مي تواند هروز با او تماس داشته باشد كمي آرام تر از سابق به نظر مي رسد

همهمه احوال پرسی ها و تولد مبارک گفتن ها اين روزها براي زندانيان سياسي اي كه اينده نامشخصي دارند دلگرمي است.آنها مقابل زندان اوين مي آيند فرياد الله اكبر سر مي دهند و شعار زنداني سياسي آزاد بايد گردد و اميدشان به روزي است كه عزيزان دربندشان آزاد شوند.


کانون زنان ایرانی

آرش سیگارچی، برنده جایزه حقوق بشر هلمن -همت

دیده‌بان حقوق بشر روز دوشنبه (۱۲ اکتبر / ۲۰ مهر) اعلام کرد که ۳۷ نویسنده از ۱۹ کشور به دریافت جایزه معتبر هلمن -همت نائل آمده‌اند. آرش سیگارچی، روزنامه‌نگار جوان ایرانی نیز از برندگان این جایزه است.

 

جایزه هلمن-همت به نویسندگانی اهدا می‌شود که به خاطر ابراز دیدگاه‌های مخالف، انتقاد از مقام‌ها و اقدامات حکومت یا گزارش موضوعاتی که حکومتها با انتشار آنها مخالف هستند، مجازات می‌شوند.

آرش سیگارچی، روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس ایرانی، کار خود را در روزنامه‌نگاری به عنوان خبرنگار ورزشی‌ در نشریات محلی آغاز کرد و در دوره‌ی دانشجویی خود در تهران با روزنامه‌های اصلاح‌طلب همکاری داشت. او پس از تحصیل به زادگاه خود رشت بازگشت و با روزنامه "گیلان امروز" همکاری داشت. او هم زمان در وبلاگ شخصی‌اش با نام "پنجره‌ی التهاب" اشعار، خبرهای سیاسی و گزارش‌های مربوط به نقض حقوق بشر را منتشر می‌کرد.

سیگارچی در سال ۲۰۰۵ به اتهام «جاسوسی» و «اقدام علیه امنیت ملی» بازداشت شد. وی نخست به اعدام و سپس به سه سال زندان محکوم شد، اما پس از یک سال به علت بیماری از زندان آزاد گردید و در سال ۲۰۰۸ از کشور خارج شده و به ایالات متحده آمریکا رفت.

تاریخچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی جایزه هلمن-همت

سازمان دیده بان حقوق بشر برنامه اهدای جایزه هلمن/همت را در سال ۱۹۹۰ آغاز کرد. از آن زمان تاکنون این جایزه به بیش از ۶۰۰ نویسنده از ۹۱ کشور جهان اهدا شده است. عنوان این جایزه برگرفته از نام نویسندگان مشهور تئاتر و فیلم آمریکایی لیلین هلمن (Lillian Hellman) و دشیل همت (Dashiel Hammett) است که هر دو در مورد مسائل سیاسی هم می‌نوشتند.

همه ساله کمیته‌ای متشکل از نویسندگان، سردبیران و روزنامه‌نگاران که شغلشان مبتنی بر آزادی بیان است، نامزدهای این جایزه را تعیین می‌کنند. سال گذشته نیز محمد صدیق کبودوند‌ روزنامه نگار و فعال ایرانی حقوق بشر‌ یکی از برندگان جایزه هلمن-همت بود. کبودوند بدلیل فعالتیهای مطبوعاتی‌اش هم اکنون در حال گذراندن محکومیت ده‌ساله در زندان است.

امسال نیز علاوه بر آرش سیگارچی از ایران‌، سایر برندگان از کشورهای کلمبیا، اریتره، گامبیا، کره شمالی، پاکستان، رواندا، تبت، ترکیه و شش نویسنده از ویتنام و چهار نویسنده از چین هستند.

محسن رضایی: نباید اعتراضات را به عنوان براندازی توصیف کرد

محسن رضايی
۱۳۸۸/۰۷/۲۱
 محسن رضايی، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام و يکی از نامزدهای معترض انتخابات رياست جمهوری، خواستار پذيرش اعتراضات برخی از مردم در ايران و خودداری از بکار بردن خشونت عليه آنها شد.

آقای رضايی در مصاحبه با روزنامه « تهران امروز» همچنين توصيف اعتراضات به عنوان « براندازی» از سوی برخی از مسئولان را مورد انتقاد قرار داد.

محسن رضایی گفت پذيرش حق اعتراضات از سوی بخشی از مردم، باعث خواهد شد تا آنچه وی « مردم سالاری دينی » توصيف می کند، گسترش يابد.

آقای رضايی با اشاره به اين موضوع که « دوران مشارکت صرف و همراهی صرف مردم با دولت به پايان رسيده است»، افزود:« ... مردم همانگونه که در انتخابات مشارکت دارند، می‌خواهند نسبت به پاسخگو کردن دولت هم نقش فعال داشته باشند.»

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به تظاهرات ماه های اخير افزود: «نبايد فکر کنيم اين اعتراضات برای براندازی جمهوری اسلامی است.»

در ماه های گذشته رخی مقامات نظامی و امنيتی ایران، اصلاح طلبان را متهم به  تلاش برای براندازی نرم نظام جمهوری اسلامی کردند.

محسن رضايی در اين خصوص گفت:« بايد تلاش کرد که اصلاح‌طلبان از نظام فاصله نگرفته و ارتباط شان با آنها قطع نشود.»

آقای رضايی اضافه کرد که برخورد منفی با تظاهرات برخی از مردم باعث می شود که « فضای کشور امنيتی و مردم سالاری دينی تضعيف شود.»

در ماه های اخير، معترضان به نتايج انتخابات رياست جمهوری در تهران و برخی از شهرهای ايران دست به تظاهرات زده اند.

اما اين تظاهرات با برخورد شديد نيروهای لباس شخصی، بسيج و نيروی انتظامی مواجه شده است.

بنا به آمار رسمی، حدود ۴۰۰۰ نفر بازداشت و حدود ۳۶ نفر کشته شدند، هر چند که فعالان سياسی و حقوق بشری می گويند آمار واقعی بازداشتی ها و کشته شدگان بسيار بيشتر از اين آمار رسمی است.

محسن رضايی همچنين خواستار آن شد که ادبيات اعتراض، « ادبيات مودبانه‌ای باشد» و « خواسته‌ها و اهداف کاملا روشن و شفاف باشند.»

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در مصاحبه خود با « تهران امروز» از نهادهای حکومتی خواست تا « تحمل خود را بالا ببرند» و « اعتراضات مردم را به‌عنوان خشونت تلقی نکنند.»

آقای رضايی با تاکيد بر اينکه بايد خشونت‌طلبان را از معترضان تفکيک کرد، از  معترضان خواست «از راه قانون و مجوز قانونی عمل کنند.»

وی افزود:« ... در آينده بايد جايی را در تهران و شهرستان‌ها تعيين کنيم که فضايی باشد که هر کسی اعتراض دارد به همراه مجوزش به آنجا برود. با هر تعدادی تجمع کنند و اعتراض‌شان را به‌طور قانونمند انجام دهند.»

اين نامزد معترض انتخابات رياست جمهوری در بخش ديگری از مصاحبه خود گفت که دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا به پايان خط رسيده اند و لذا کشور به جريان سومی نياز دارد.

ادامه بازداشت کبری زاغهدوست و اشکان اسکندری از بازداشتشدگان مراسم چهلم شهدای انتخابات


با گذشت حدود 75 روز از بازداشت کبری زاغهدوست و همسرش اشکان اسکندری، آنها همچنان در شرایط بلاتکلیفی در بند 209 زندان اوین نگهداری میشوند.

به گفتهی خانوادهي اسکندری، آنها در این مدت هیچگونه اطلاعی را از شرایط نگهداری فرزندشان به دست نیاوردهاند و از حق ملاقات با وی نیز محروم بودهاند. مادر سالخورده اشکان اسکندری درحالی که به شدت نگران وضعیت فرزند خود است، میگوید:" پسرم 2 روز پیش تماس گرفت و گفت که قرار است او را به جایی منتقل کنند. و از من خواست تا برایش دعا کنم." او میگوید:" نمیدانم پسرم را کجا بردهاند، نگرانم و با این سن و سال، نمیتوانم چندان پیگیر کارهای او باشم.

وی تاکنون چندین بار به دادگاه انقلاب مراجعه کرده، اما مسئولان دادگاه در مورد وضعیت اشکان اسکندری پاسخی اظهار بی اطلاعی کردهاند.

همچنین کبری زاغه دوست روز یکشنبه جهت نگارش آخرین دفاعیات خود از بند 209 به دادگاه انقلاب منتقل شد. خانواده وی میگویند، مسئولان دادگاه انقلاب اعلام کردهاند، 10 روز دیگر برای گذاشتن قرار وثیقه به دادگاه مراجعه نمایند.

گفته میشود، اشکان اسکندری پس از بازداشت و به محض ورود به بند 209، شعارهایی علیه برخی مسئولان سر داد که موجب ضرب و شتم شدید وی از سوی مأموران و نگهبانان بازداشتگاه شد. وی همچنین از زمان بازداشت تاکنون در سلول انفرادی نگهداری میشود و با وجود وضعیت نامناسب روحی و روانی، از انتقال او به بند عمومی جلوگیری شده است.طبق اخبار رسیده، وی در چندین نوبت به شدت از سوی بازجویان و نگهبانان بند مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، به طوریکه در اثر شدت جراحات وارده، وی در یک نوبت از بند 209 به بیمارستان طالقانی تهران انتقال یافت و مورد مداوا قرار گرفت.
اخبار رسیده حاکی است، اشکان اسکندری به صورت مستمر و هر روزه، با فریاد و گریه، خواهان انتقالش به سلول های عمومی میشود، با این حال تاکنون، درخواستهای متعدد او و همسرش مورد بیتوجهی قرار گرفته است.
ادامه نگهداری این زوج، درحالی صورت می گیرد که در شرایط مشابه و در مورد افراد بازداشت شده در تجمعات، وزارت اطلاعات پس از چند هفته، اقدام به آزادی آنان مینمود.
كميته گزارشگران حقوق بشر

جمعیت میلیونی دانش آموزان سبز = کابوس جدید کودتاچیان

بیایید از همین امروز روی آگاهی دانش‌آموزان کار کنیم. بیشتر ما برادر و خواهر کوچکتر یا فرزند مدرسه‌ای داریم. توجیه کردن آنها بسیار آسانتر از اقشار دیگر است زیرا به عنوان الگو به ما نگاه می‌کنند و قبولمان دارند.
باید آنها را برای شرایط روز ۱۳ آبان آماده کنیم تا در راهپیمایی از صفوف فرمایشی جدا شده و به جنبش سبز اضافه شوند.
اگر از امروز هیجان راهپیمایی را به آنها تزریق کنیم هرکدامشان سفیر جنبش در میان دوستان خود خواهند شد. بچه ها بیشتر از ما علایق و عقایدشان را با یکدیگر درمیان می‌گذارند. اینبار آن راهپیمایی اجباری کسل کننده برایشان جذاب می‌شود. اینبار کشاندن این کودکان و نوجوانان معصوم به خیابان‌ها می‌تواند کابوس کودتاچیان شود.
البته نباید آنها را به خطر انداخت و باید اصول ایمنی در مدرسه و در روز راهپیمایی را نیز به ایشان گوشزد کنیم.
به امید نابودی استبداد و استکبار

شركت آتي ساز40 نفر از كارگران رسمي خود را اخراج كرد



شركت آتي ساز كه يكي از بزرگترين انبوه سازان مسكن است 40 نفر از كارگران رسمي خود را اخراج كرد, اين شركت پروژه هاي ساختماني خود را به پيمانكاران واگذار كرده و از كارگران رسمي خود خواسته با عقد قرارداد جديد به صورت قراردادي به استخدام شركت هاي پيمانكار در بيايند , همين امر باعث اعتراضات كارگران شده و اعلام كردند كه ما كارگران رسمي اين شركت هستيم و بيش از ده سال سابقه كار داريم و به هيچ عنوان قبول نمي كنيم كه بعد از ده سال به صورت قراردادي با يك شركت پيمانكار كاركنيم كارفرما هم به دليل اعتراض كارگران اعلام كرده در صورت عدم عقد قرارداد با شركت هاي پيمانكاري از كار اخراج هستيد, اين كارگران به همين دليل شكايت خود را به اداره كار شمال غرب تهران تسليم كردند.

##############


شركت كروز 25 نفر از كارگران خود را از كار اخراج كرد


شركت كروز سازنده قطعات يدكي ماشين هاي سواري هيوندا و ميني بوس 25 نفر از كارگران خود را به دليل پايين آمدن فروش از كار اخراج كرد و اين كارگران به دليل اخراج غير قانوني شكايت خودشان را به اداره كار شمال غرب تسليم كرده و خواستار رسيدگي شدند .

جلوگیری از مهمانی اعضای حزب اعتمادملی در منزل منتجب‌نیا

بامدادخبر: پس از پلمپ دفتر مهدی کروبی، دبیرکل حزب اعتمادملی و دفتر این حزب، اعضای شورای مرکزی حزب تصمیم گرفتند که بعد از مدت ها با دبیرکل دیدار کنند، اما با فشار ماموران امنیتی از این دیدار جلوگیری شد.
به گزارش تغییر، قرار بود که دیشب مهمانی ای با حضور اعضای شورای مرکزی و مهدی کروبی در منزل رسول منتجب نیا، قائم مقام دبیرکل برگزار شود که ماموران امنیتی ساعت ۳ بعدازظهر دیروز با منتجب نیا تماس گرفتند و تهدید کردند که در صورت برگزاری این مهمانی برخی از اعضای شورای مرکزی دستگیر خواهند شد.
با توجه به اینکه این جلسه، صرفا یک مهمانی ساده بود، تصمیم گرفته شد تا برای جلوگیری از تنش بی فایده این جلسه لغو شود تا در آینده نزدیک اقدام مقتضی صورت گیرد.

شایعه ای که در بازار تهران پیچید


به گفته بعضی از بازاریان دیروز در بازار تهران شایعه شده که خامنه ای مرده .
هرچند این خبر فعلا در حد شایعه است ولی شواهد و قرائن نشان می ده اوضاع عادی نیست.
با توجه به حضور گسترده ی نیروهای لباس شخصی در برخی نقاط شهر این احتمال قوت گرفته که خبر مهمی در روزهای آتی همه رو غافلگیر کنه .

اگر خامنه ای بمیرد حکومت دچار چه مشکلات جدیدی خواهد شد؟

با توجه به اینکه در 4 ماه اخیر میزان تنفر از خامنه ای به شدت افزایش پیدا کرده این احتمال وجود داره که با مرگ او جمعیت زیادی به خیابان ها بریزن و با به صدا در آوردن بوق اتومبیل ها به شادی مشغول بشن که در اینصورت
درگیری خونین بین بسیجی ها( که مثل گرگ زخمی میشن ) و مردم حتمی است .

باید چند روز و شاید چند هفته صبر کنیم و ببینیم بالاخره این خ.ر رفتنیه یا نه

«با گاز فلفل و اشک‌آور در دانشگاه رژه می‌رفتند»

نیروهای امنیتی پس از برخورد فیزیکی با دانشجویان، تمام مناطق اطراف دانشگاه آزاد را به محاصره خود در آوردند.
یکی از دانشجویان حاضر در این تجمع در گفت‌وگو با رادیو فردا از چند و چون آن می‌گوید.

 رادیو فردا:  تجمع روز سه‌شنبه چگونه شکل گرفت؟

روز ۲۱ مهرماه طبق اعلام قبلی قرار بود دانشجويان برای تجمع در دانشکده فنی دانشگاه آزاد تهران مرکز ساعت ۱۲ ظهر در حياط دانشکده جمع شوند. از روزهای قبل و به خصوص از صبح سه‌شنبه دانشجويان بسيج به همراه حراست دانشگاه، فعالان دانشجويی شناخته شده را احضار و تهديد می‌کردند تا اين تجمع برگزار نشود، ولی تجمع خودجوش بود و هيچ هسته مرکزی برای برگزاری آن وجود نداشت و فعالان دانشجويی نمی‌توانستند برای برگزار نشدن آن کاری انجام دهند.
از ساعت هفت صبح نيروهای حراست در دانشکده چند برابر شده بودند و نيروهای لباس شخصی اطراف دانشگاه گشت می‌زدند، نيروهای بسيج با چند اتوبوس از دانشگاه‌های ديگری چون علم و صنعت، پلی تکنيک و دانشگاه تهران به دانشگاه آزاد تهران مرکز آورده شده بودند و بسيج دانشجويی هم زمان با اين تجمع به خاطر شهادت امام جعفر صادق می‌خواست مراسمی در نمازخانه دانشکده برگزار کند.

  • گويا در اين تجمع برخوردهايی صورت گرفته است؟
ساعت ۱۲ ظهر که کلاس‌ها تمام می‌شود، همه دانشجويان به حياط دانشگاه می‌آيند و بسيجی‌ها که به زحمت به ۱۰۰ نفر می‌رسيدند وارد حياط می‌شوند و شعار «مرگ بر منافق» سر می‌دهند و دانشجويان معترض را هو می‌کنند. دانشجويان معترض هم شعار می‌دهند «بسيجی حيا کن دانشگاه رو رها کن» و « بسيجی واقعی همت بود و باکری».
پس از آن بسيجی‌ها با گاز فلفل به برخی از دانشجويان حمله می‌کنند و به داخل سالن دانشگاه می‌روند و به ضرب و شتم می‌پردازند و چند تن از دانشجويان را می‌ربايند. ولی به خاطر تعداد زياد دانشجويان معترض بسيجی‌ها مجبور به عقب‌نشينی می‌شوند.
مسئولين دانشگاه تصميم می‌گيرند تمام کلاس‌های بعد از ظهر را تعطيل کنند و دانشجويان را به خارج دانشگاه هدايت می‌کنند، ولی دوباره بسيجی‌ها با گاز فلفل به دانشجويان حمله می‌کنند و از حوالی ميدان پونک تا خود دانشگاه نيروهای يگان ويژه و لباس شخصی‌ها مستقر می‌شوند.
وقتی دانشجويان از دانشگاه خارج می‌شدند کيف‌ها و موبايل‌های آنها را می‌گشتند و تا آنجا که خبر داريم حدود ۱۰ تن از دانشجويان به شدت مصدوم شده‌اند.
  • شما خودتان هم مورد حمله قرار گرفتيد؟
من مورد حمله قرار نگرفتم، ولی قبل از تجمع به شدت مورد فحاشی، توهين و تهديدهای بسيجی‌ها قرار گرفتم. در ضمن در حين تجمع بسيجی‌ها با مشت و لگد به دانشجويان شناخته شده حمله می‌کردند و چند تن از آنها صورت و پايشان آسيب ديد.
نکته جالب اين که وقتی کارت دانشجويی را چک می‌کردند بعضی از دانشجويان ممنوع‌الورود به دانشگاه شدند، ولی بسيجی‌ها با گاز فلفل و اشک‌آور و حتی زنجير و قمه وارد دانشگاه شده و رژه می‌رفتند.
  • اين تجمع تا کی ادامه داشت؟
بعد از ساعت دو، همه کلاس‌های دانشگاه تعطيل شد و دانشجويان را خارج کردند و در دانشگاه را هم بستند، ولی بسيجی‌ها هنوز داخل دانشگاه بودند و لباس شخصی‌ها هم اطراف دانشگاه حضور داشتند

آيت الله منتظری: حفظ نظام يک واجب نفسی نيست


بامدادخبر: ‏آيت الله العظمی منتظری در جلسه درس اخلاق خود در ادامه تدريس‏ ‏"جامع السعادات" مرحوم نراقی به مناسبت بحث "قساوت قلب" ضمن‏ ‏اشاره به اين که يکی از اخلاق های رذيله انسانها قساوت است به قسی القلب‏ ‏بودن برخی انسانها اشاره کردند که نسبت به کمبودها، گرفتاری ها و پايمال‏ ‏شدن حقوق مردم بی تفاوت هستند.
‏آيت الله منتظری ضمن اشاره به نيروهای مسلح چون : ارتش ، سپاه و بسيج‏ ‏تصريح کردند: برخی ها خيال می‎کنند چون اسلحه دارند بايد اعمال قدرت‏ ‏کرده و از قدرت و سلاح در هر کجا استفاده کنند. هر جامعه ای که می‎خواهد‏ ‏صالح باشد نيروهای مسلح آن بايد افرادی باشند که قساوت قلب نداشته و‏ ‏دلسوز و رحيم باشند. نبايد وضعيت به گونه ای باشد که سلاح به دست هر‏ ‏کسی بدهند، بلکه بايد روی افرادی که در نيروهای مسلح استخدام می‎شوند‏ ‏کار کارشناسی و تخصصی انجام گيرد. و آموزش روان شناسی هم به آنان داده‏ ‏شود. افرادی که وارد نيروهای مسلح می‎شوند بايد بررسی شود که تا چه‏ ‏حد به جان ، مال و ناموس و حقوق شهروندی مردم اهميت می‎دهند. اگر‏ ‏خدای نکرده استخدام شدگان روی حساب و کتاب جذب نشوند، از اسلحه‏ ‏و قدرتی که در پرتو آن به دست می‎آيد سوء استفاده می‎شود.
زمان حيات مرحوم امام (ره ) من طرحی را پيشنهاد داده بودم که : افرادی‏ ‏که در نيروهای مسلح استخدام می‎شوند چه در ارتش ، سپاه يا بسيج بايد از‏ ‏نظر روان شناسی آموزش ديده تا خدای نکرده از سلاح سوء استفاده نکنند.‏ ‏متأسفانه اين طرح دلسوزانه را تحريف کرده بودند که فلانی می‎گويد کسانی‏ ‏که به استخدام ارتش و سپاه در می‎آيند بايد دکترهای روان شناس باشند.‏ ‏حال آن که بنده چنين مطلبی نگفته بودم .
‏ ‏خوشبختانه در نيروهای نظامی ما افرادی که رحم و مروت ندارند خيلی‏ ‏کم اند اما همين کم گاهی کاری می‎کند که آبروی همه را می‎برد. شما ملاحظه‏ ‏کنيد در ماجراهای بعد از انتخابات افرادی از قدرت خود سوء استفاده کرده ،‏ ‏افرادی را در بازداشتگاه کهريزک زندانی کرده و باعث شدند حيثيت‏ ‏نيروهای انتظامی و امنيتی ما لطمه بخورد.
‏ ‏آيت الله منتظری ضمن اشاره به افرادی که از امام خمينی (ره) و عمل به‏ ‏نظرات ايشان دم می‎زنند ادامه دادند: جمله ای است که از آيت الله خمينی‏ ‏خيلی معروف است و به حق هم هست و آن اين که : نبايد نيروهای نظامی در‏ ‏سياست دخالت نمايند. اين کلام درستی است و دليل آن هم اين است که‏ ‏آنها چون مسلح اند ممکن است در امور سياسی از قدرت نظامی سوء‏ ‏استفاده و افراد را مرعوب کنند. اين که نيروهای مسلح مثل بقيه مردم از‏ ‏حقوق شهروندی برخوردارند درست است و اگر انتخاباتی برگزار شد آنها‏ ‏هم حق دارند رأی بدهند، اما اين که بخواهند گرداننده اوضاع سياسی مثل‏ ‏انتخابات باشند اين کار غلطی است . آقايانی که دائم از امام خمينی و پيروی‏ ‏از کلام ايشان سخن می‎گويند بايد به آنها گفت: مگر امام نيروهای مسلح را از‏ ‏دخالت در سياست منع نکردند؟
‏ ‏يک کشور بايد در مقابل دشمنان و کسانی که به کيان کشور و نظام تعدی‏ ‏می‎کنند نيروهای مسلح کارآزموده داشته باشد; اما نبايد نيروی نظامی ،‏ ‏انتظامی و امنيتی به گونه ای عمل کنند که مردم نسبت به آنها ذهنيت منفی‏ ‏داشته باشند. بلکه مردم وقتی آنها را مشاهده می‎کنند احساس امنيت کنند و‏ ‏نگويند آنها به جای برخورد با دشمن با ما کار دارند و به جای حفاظت از‏ ‏کشور و محافظت از نظام به دنبال سرکوب ما هستند و ما بايد از آنها وحشت‏ ‏داشته باشيم .
‏ ‏پس نيروهای مسلح بايد سلاحشان را در مقابل دشمن بگيرند نه مردم و‏ ‏دوستان .
‏ ‏نکته ای که باز اين روزها زياد گفته می‎شود اين که: حفظ نظام واجب است .‏ ‏حفظ نظام يک واجب نفسی نيست. به اين معنا که اگر برای حفظ نظام‏ ‏اسلامی ، دستورات اسلامی زير پا گذاشته شود نظام حفظ نخواهد شد.‏ ‏حفظ نظام مقدمه است برای حفظ و انجام دستورات اسلامی ; اگر بنا باشد‏ ‏به بهانه حفظ نظام ، اقدامات ضد اسلامی انجام شود، نه نظام خواهد ماند نه‏ ‏اسلام .
‏ ‏مگر شعارهای اوليه انقلاب "استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی" نبود؟!‏ ‏استقلال يعنی زير يوغ خارجی ها نباشيم ، و آزادی يعنی مردم در اظهار‏ ‏عقيده و بيان آزاد باشند، نه اينکه به محض ابراز نظر مخالفی کار به زندان و‏ ‏حبس کشيده شود. و کار به جايی برسد که برخی بگويند ما آزادی ابراز‏ ‏عقيده داريم ولی آزادی پس از آن را نداريم و ما را به زندان اوين می‎برند! و‏ ‏جمهوريت هم يعنی حاکميت بر اساس رأی مردم شکل گيرد، و اسلامی‏ ‏يعنی چون مردم مسلمان هستند حکومت بر اساس مبانی اسلامی باشد.
منبع: سایت آیت الله منتظری

احضار پنج دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات



پس از برگزاری مراسم بزرگداشت شهدای سبز در دانشگاه خواجه نصیر در روز یکشنبه، 5 دانشجوی این دانشگاه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات احضار شدند.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر، محبوب خواه، دیانا خدارحمی، پویا حسین پوری، سامان خالدیان برای اولین بار و جاوید حاج همتی برای دومین بار درحالی به کمیته ی پیگیری وزارت اطلاعات احضار شدند.

لازم به یادآوری است خبرگزای نیمه رسمی فارس در گزارش تجمع دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر از فرار دانشجویان و عدم توفیق این تجمع نوشته بود، ولی مشخص نیست در صورتی که تجمعی برگزار نشده است به چه دلیل وزارت اطلاعات پنج دانشجوی این دانشگاه را در پی این برگزاری این مراسم احضار کرده است.

پیش از این در اواخر شهریور ماه نیز دو تن از دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر به دادگاه انقلاب احضار شده بودند

فشار بر فعالین دانشجویی دانشگاه بوعلی سینا/بسته شدن دفتر حراست به دنبال تجمع دانشجویان

به گزارش خبرنامه امیرکبیر در ادامه موج اعمال فشارها بر فعالین دانشجویی، فشار بر فعالین دانشجویی دانشگاه بوعلی سینای همدان نیز افزایش یافته است.

به دنبال بازداشت 5 تن از دانشجويان دانشگاه بو علي سينا همدان در حوادث پس از انتخابات و سپس احضار آن ها به دادگاه انقلاب همدان، هنوز پس از گذشت حدود 45 روز از برگزاری جلسه دادگاه هيچ حكمي به این دانشجویان ابلاغ نشده است .

همچنین يازده تن از دانشجويان اين دانشگاه به كميته انضباطي دانشگاه احضار شدند و مجموعا 21 ترم تعليق دريافت كردند كه پس از اعتراض دانشجویان به حکم های صادر شده، اين حكم ها به حالت معلق در آمد.

روز گذشته نيز 4 تن ديگر از دانشجويان فعال به كميته انضباطي احضار شدند كه چهار حكم تعليق را براي آنان در پي داشت .

با وجود ادامه این گونه فشارها، اعتراضات دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همچنان ادامه دارد.

در آخرین مورد از این دست اعتراضات، دانشجویان دانشکده کشاورزی با تجمع مقابل دفتر حراست که به تازگی ایجاد شده بود، مانع از آغاز به کار این دفتر شدند.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر دفتر حراست که با تابلو اطلاعات و انتظامات و در داخل سالن اصلی دانشکده کشاورزی ایجاد شده بود و هدفی جز ایجاد رعب و وحشت و برقراری فضای امنیتی در دانشگاه را دنبال نمی کرد به دنبال تجمع روز شنبه (18 مهر ماه) دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا برای همیشه بسته شد.

در این تجمع، دانشجویان همگی مچ بندهای سبز به دست داشتند

نگرانی شدید پاسدار عراقی از روز 13 آبان

سایت حکومتی ایسنا: با حضور سردار عراقی، فرمانده سپاه محمد رسول الله استان تهران، مراسم تودیع و معارفه رئیسان قدیم و جدید بسیج دانش آموزی و فرهنگیان استان تهران (سرهنگ لایق حقیقی و سرهنگ جابر فضلی) برگزار شد. در این مراسم، سردار عراقی در ادامه با اشاره به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم گفت: «در پی این حوادث کشور دچار معضلات بسیار سنگینی شد که ممکن بود جبران ناپذیر باشد، اما الحمدلله با حضور همه طرفداران نظام در رکاب ولایت و رهبری و همراهی با ایشان و اجرای فرامین مقام معظم رهبری، نظام مقدس جمهوری اسلامی از این مرحله خطرناک عبور کرد.» وی گفت: «الان در دنیا طوری تبلیغ می کنند که بسیج و سپاه آمدند و گرفتند و زدند و کشتند و توانستند جامعه را آرام کنند؛ طوری خبرها و تصاویر را منعکس می کنند که اگر کسی تحقیق نکند، طوری تحت تاثیر قرار می گیرد که بسیج را یک عامل سرکوب و غیرمنطقی می پندارد؛ دشمنان واقعاً دارند اینگونه وارد عمل می شوند.»
فرمانده سپاه محمد رسول الله استان تهران گفت: «امروز برخی رسانه ها تلاش می کنند تنها آن لحظه تیراندازی را نشان دهند تا بدین وسیله چهره بسیج را خراب کنند یا اینکه می گویند 72 نفر در تهران کشته شدند؛ در حالی که طبق کل تحقیقاتی که انجام شده 24 تا 25 نفر بیشتر تایید نشده و این در حالی است که خیلی از اینها را معلوم نیست چه کسی کشته است.»
سردار عراقی ادامه داد: «کالیبرهایی که در درگیری های اخیر استفاده شده نه در سپاه، نه در نیروی انتظامی و نه در وزارت اطلاعات است.»
وی با بیان اینکه «هر روز آمار خود را ارائه می دهند و می خواهند این اتفاقات را به 13 آبان، دانشگاه ها و سایر مناسبت هایی که داریم، متصل کنند»، افزود: «بر اساس اسناد اثبات شد پشت این حرکت، دگراندیشان هستند، ولی ما نمی گوییم همه آنهایی که به خیابان آمده اند و تظاهرات کرده اند و راهپیمایی آرام انجام داده اند؛ اینها از همه رقم بودند و آدم های سالم و متدین هم در میانشان وجود داشت، منتها بر اثر تبلیغات مسموم تحت تاثیر قرار گرفته بودند و خیلی از آنها امروز الحمدلله آگاه شده اند و به کسانی که می خواستند آنها را به خیابان بیاورند و حرکاتی را علیه نظام انجام دهند، پشت پا زده اند.» عراقی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: «ما امروز به ایجاد وحدت در جامعه نیاز داریم و باید چهره بسیج را بازسازی کنیم و این امر می تواند در هفته بسیج، 13 آبان ماه و هفته بسیج دانش آموزی صورت پذیرد.»
وی افزود: «شما می دانید که سپاه در حال تغییر و تحول است و آن قدر این تحولات سرعت دارد که بعضی وقت ها خود ما هم به آن نمی رسیم و شاید یکی از موفقیت های بسیج و سپاه هم همین بوده؛ زیرا آن قدر تغییر و تحول در آن بوده که ما تا خودمان را در آنها پیدا کنیم، ساختار و سازمان جدیدی به وجود می آید و دشمن هم تا بیاید بررسی کند و به نتیجه برسد، دوباره یک ساختار و سازمان جدیدی شده و این یکی از محاسن بسیج و سپاه است.»

جزئیات تازه درباره برخی متهمان دادگاه‌های اخیر

بنا بر گزارش‌های منتشر شده، چهار تن از متهمان محکوم به اعدام در دادگاه‌های اخیر، قربانیان سناریویی طراحی‌شده از سوی مقام‌های امنیتی و قضایی ایران هستند که هدف آن تحریف اصالت اعتراض‌ها به "تقلب انتخاباتی" بوده است.

 

در  دادگاه‌هایی که در هفته‌های اخیر برای محاکمه‌ی متهمان حوادث پس از انتخابات برگزار شد، در کنار چهره‌های سیاسی و مقام‌های دولتی سابق، جوان‌هایی نیز بودند که کیفرخواست دادستانی، آنها را مرتبط با سلطنت‌طلبان و مجاهدین خلق معرفی می‌کرد.
برگزارکنندگان دادگاه‌ها با قرار دادن این افراد در میان بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات، در صدد القای این امر به افکار عمومی بودند که سلطنت‌طلبان و مجاهدین خلق در اعتراض‌ها و آنچه که حکومت آن را "اغتشا‌شات" می‌نامد، دست دارند و فعالان سیاسی اصلاح‌طلب نیز خواسته یا ناخواسته با آنها همگام بودند.
اما انتشار برخی اطلاعات و جزئیات تازه درباره افراد متهم به ارتباط با سلطنت‌طلبان و مجاهدین خلق، نشان می‌دهد که حقایق در باره این افراد کاملا متفاوت از آن‌چیزی است که مقام‌های امنیتی و قضایی ادعا می‌کنند.
رسانه‌های ایران در روزهای اخیر از چهار نفر با نام‌های "حامد روحی‌نژاد"، "محمدرضا علی‌‌زمانی"، "آرش رحمانی‌پور"  و "ناصر عبدالحسینی" اسم برده‌اند که سه نفر نخست به ارتباط با «انجمن پادشاهی ایران» و نفر چهارم به ارتباط با سازمان مجاهدین خلق متهم شده‌اند. همه‌ی این چهار نفر به عنوان بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات در دادگاه حاضر شده بودند و اظهارات آنها به صورت دستچین‌شده از تلویزیون دولتی نیز پخش شده است.
«اسیر بازی ناجوانمردانه»
محمدرضا علی‌زمانی از جمله کسانی بود که در دومین دادگاه بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات حاضر بود. وی متهم به عضویت در «انجمن پادشاهی ایران» است و در کیفرخواست دادستانی از عوامل "اغتشاشات" پس از انتخابات معرفی شده بود. اما اکنون یکی از افرادی که به تازگی از زندان آزاد شده و مدتی با او در زندان بوده، در یادداشتی که در سایت "نوروز" وابسته به جبهه مشارکت ایران اسلامی منتشر شده، جزئیات دقیق‌تر، اما کاملا دگرگونه‌ای درباره وی نوشته است.
بنابر گزارش وبسایت نوروز، محمدرضا علی‌زمانی نه پس از انتخابات ۲۲ خرداد، بلکه  در فروردین ۱۳۸۸ به همراه چندین جوان دیگر بازداشت شده است. او در زندان خبری از حوادث پس از انتخابات نداشته و درباره اتهام‌های خود نیز گفته است که هیچ اقدامی انجام نداده و «تنها چیزی هم که [مقام‌های امنیتی] از او دارند حرفها و داستان‌پردازی‌هایی بود که در جمع دوستانش باهم کرده بودند».
در یکی از روزها به وی خبر می‌دهند که دادگاهش قرار است آخر هفته برگزار شود. «کارشناس [بازجوی] پرونده به او قول داده که اگر در این دادگاه همکاری کند در صدور حکم کمکش می‌کنند».
علی‌زمانی پس از مدتی دودلی، به امید ایجاد روزنه‌ای در پرونده‌اش تصمیم می‌گیرد «همکاری کند»، بی‌آنکه بداند موضوع چیست و «برایش چه خوابی دیده‌اند».
آغاز تمرین‌ها
از فردای اعلام آمادگی علی‌زمانی برای «همکاری»، تمرین‌های فشرده‌ی وی آغاز می‌شود. از صبح تا ظهر و از ظهر تا شب. «هر روز با حضور در اتاقی که در اختیار او و افرادی که قرار بود در دادگاه صحبت کنند، تمرین می‌کرد که چه حرفهایی را در دادگاه بزند.»
آخرین تمرین او در «مجتمع امام خمینی» برگزار می‌شود؛ همان جایی که قرار بود دومین جلسه محاکمه‌ی فعالان سیاسی برگزار شود. براساس گزارش منتشرشده در وبسایت  نوروز، «بسیاری از مقام‌های قضایی و امنیتی از قبیل دادستان وقت کل کشور، قاضی سعید مرتضوی، یکی از معاونین وزارت اطلاعات و .. حاضر بودند تا آخرین تمرین آنها را ببینند.»
روز موعود
علی‌زمانی روز شنبه ۱۷ مرداد با حضور در پشت تریبون دادگاه در مجتمع امام خمینی، آنچه را که مدت‌ها برای آن تمرین کرده بود، بازگو کرد. او گفت: «برنامه‌های مختلفی برای نفوذ در ستادهای انتخاباتی کاندیدای مختلف به منظور جهت‌دهی این ستادها از جمله برنامه‌هایی بود که قرار شد ما برای انجمن پادشاهی ایران و سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا انجام بدهیم.» (خبرگزاری فارس / ۱۷ مرداد ۱۳۸۸)
علی‌زمانی همچنین گفت: «از جمله اقدامات دیگری که برای مدیریت آن بنده به ایران سفر کرده بودم، تشویش اذهان عمومی و کاهش حضور مردم پای صندوق‌های رای بود که در این بین می‌توانم به مهمترین اقدامات اشاره کنم که ایجاد شک و شبهه برای ابطال انتخابات و رای‌گیری مجدد است.» (خبرگزاری فارس / ۱۷ مرداد ۱۳۸۸)


با توجه به اینکه علی‌زمانی و دوستانش سه ماه پیش از انتخابات ۲۲ خرداد بازداشت شده بوده‌اند و در زندان به‌سر می‌برده‌اند، اکنون پرسش افکار عمومی از مقام‌های امنیتی و قضایی ایران این است که او و دوستانش چگونه می‌توانسته‌اند در احزاب و ستادهای کاندیداها نفوذ کرده و «شک و شبهه برای ابطال انتخابات و رای‌گیری مجدد» ایجاد کنند؟
علی زمانی چند روزی پس از حضور در دادگاه و همکاری با مقام‌های قضایی و امنیتی، از صدور حکم اعدام برای خود با خبر شد.
دیگر افراد متهم به عضویت در «انجمن پادشاهی ایران» نیز سرنوشت تقریبا مشابهی داشته‌اند. به عنوان مثال، حامد روحی‌نژاد نیز پیش از انتخابات ۲۲ خرداد و در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۸ بازداشت شده است. گفته می‌شود، شمار افرادی که در ارتباط با انجمن پادشاهی بازداشت شده‌اند، ۱۱ نفر هستند. فعالان حقوق بشر می‌گویند، هیچیک از آنها اساسا عضویتی در این انجمن نداشته‌اند و زیر شکنجه‌های جسمی و روحی و نیز با وعده‌ی آزادی، وادار به اعتراف علیه خود شده‌اند.
سرنوشت یک متهم دیگر
ناصر عبدالحسینی یک محکوم به اعدام دیگر، متهم به عضویت در سازمان مجاهدین خلق است. او جوان ۲۲ ساله‌ای است که به گفته‌‌ی خانواده‌اش هیچ سابقه و فعالیت سیاسی ندارد.
به گزارش وبسایت‌ خبری فعالان حقوق بشر، مجتبی عبدالحسینی، یکی از برداران ناصر عبدالحسینی می‌گوید: «به برادر من گفته بودند که بیا و در اعتراف‌های تلویزیونی شرکت کن تا حکم‌ات را کمتر کنیم. به او گفته بودند اگر قرار است حکم حبس داشته باشی، با این اعتراف‌های تلویزیونی خیلی زودتر از آن افرادی که اعتراف نمی‌کنند آزاد خواهی شد. به این طریق برادر مرا به تلویزیون کشیده‌اند اما جریان برعکس شده و برای او حکم اعدام صادر کرده‌اند.»
به اعتقاد برادر ناصر، بازجویان و مقام‌های امنیتی و قضایی «از ناصر سواستفاده کرده‌اند، سواستفاده‌ای که منجر به بازی کردن با زندگی وی شده است.»
در فیلمی که تلویزیون دولتی از اعترافات ناصر عبدالحسینی پخش شده، بخشی از شنود تلفنی نیز شنیده می‌شود که گویا زنی به نام زهره به ناصر تلفن کرده و به وی دستورالعمل‌های خرابکاری داده است.
اما برادر ناصر می‌گوید: «صدایی که به عنوان زهره پخش شده و آن را در تماس تلفنی با برادر من عنوان کرده‌اند، واقعیت ندارد. این یک صدای ضبط شده است و برادر من هیچگونه ارتباطی با آن شخص ندارد. چنین چیزی به هیچ‌وجه صحت ندارد. در صدای پخش‌شده از تلویزیون جمهوری اسلامی، گویا خانم زهره از برادر من می‌خواهد که آتش‌سوزی به راه بیاندازد و از کوکتل مولوتوف استفاده کند، این در حالی است که برادر من حتا نمی‌تواند کوکتل مولوتوف را تلفظ کند و در دادگاه هم اشتباه آن را تلفظ می‌کند. حالا برادر من چگونه چنین کارهایی می‌تواند بکند.»
نادر عبدالحسینی برادر دیگر ناصر نیز می‌گوید: «زمانی که برادرم را بازداشت می‌کردند، هیچگونه سندی در رابطه با جرمی که می‌گفتند مرتکب شده، به ما نشان ندادند و هیچ مدرکی نداشتند. از منزل ما هیچ مدرکی پیدا نکردند. برادر من حتا دیپلم هم ندارد، نه کامپیوتر دارد و نه حتا یک آدرس ایمیل، پس چطور می‌توانسته به قول اینها اطلاعات را به خارج از کشور بفرستد؟ برادر من یک بچه‌ی جنوب‌شهری است که نه پدر و مادر و نه هیچیک از افراد فامیل‌اش سیاسی نبودند.»
نادر عبدالحسینی می‌افزاید: «برادر من بیگناه است. او کاری نکرده است. او را با وعده‌هایی که برای آزادی داده‌اند، وادار به اعتراف کرده‌اند و برادر ساده‌ی من نیز باور کرده و این کار را کرده است. برادر من بی‌گناه است.»
روزنامه‌نگارانی که پرونده‌ی چهار متهم محکوم به اعدام را به دقت دنبال کرده‌اند می‌گویند، سرنوشت ناصر عبدالحسنیی نیز مشابه علی‌زمانی و دو متهم دیگر است. آنها گرفتار سناریویی شده‌اند که ماموران امنیتی و اطلاعاتی برای‌شان تنظیم کرده بوده‌اند

موج‌آفرینی‌های خانگی تا ۱۳ آبان: اسکناس‌نویسی سبز

هیچ جشنی برای هیچ کدام از ما بزرگ‌تر و عزیزتر از این روزهای ظفرمند و تاریخ‌ساز کشور عزیزمان ایران نیست. زندگی این روزهای ما خودش جشن و شادمانی است. ما کودتایی سیاه را شکست داده‌ایم و این دستاورد سزاوار پایکوبی‌هاست. اگر پدرمان‌مان نخستین نسلی بودند که پس از سال‌ها در جنگی که میان ایران و قدرت‌های خارجی درگرفت نگذاشتند ذره‌ای از خاک میهن تسلیم بیگانه شود، ما اولین نسلی هستیم که پوزه‌ی کودتاچیانی سیاه‌اندیش را به خاک مالیده‌ایم. ما کاری کردیم که دشمنان آزادی این خاک امروز خودشان هم درمانده‌اند که چه کنند با نقشه‌های شومی که شبانه کشیده بودند؛ اما همه یک به یک به تدبیر هوشیاری ما نقش بر آب شد. کیست که نبیند ما چگونه بلایی بر سر کودتاگران آورده‌ایم که امروز ذکر هر شب و روزشان «کاش این قدر طمع نمی‌کردیم!» شده است. درود بر ما که به تعبیر سروش «نسل کامکاری» هستیم، نسلی که زوال استبداد را در این خاک جشن خواهد گرفت.

ما امروز داریم تاریخ را زندگی می‌کنیم، تاریخ را می‌سازیم، آینده را تغییر مسیر می‌دهیم، خواب از چشم ظالمان می‌رباییم و ... این مهم چیزی نیست که بتوان دست کمش گرفت. لحظه لحظه زندگی امروز ما تعیین‌کننده‌ی سرنوشت آینده کشورمان است. امروز در ایران ما، به تعبیر فرخی یزدی، "در محیط توفان‌زا ماهرانه در جنگ است - ناخدای استبداد با خدای آزادی". امروز هر کدام از ما کشتی‌بانی‌ در دریای طوفانی استبدادیم و از همین روست که کودتاچیان به خود می‌پیچند و هر روز از خود می‌پرسند: "چرا به رغم بازداشت این همه کشتی‌بان، هنوز کسی در آب غرق (بخوانید ذوب!) نشده"!
با این حال از تحولات درونی حرکت‌مان نباید غفلت کنیم. امروز جنبش سبز ما وارد مرحله‌ تازه‌ای شده است. اگر تا دیروز دغدغه ما اعلام عدم مشروعیت قانونی دولت احمدی‌نژاد بود (به عنوان دولتی که با کودتای مشترک برگزارکنندگان انتخابات و نیروهای نظامی سر کار آمده است)، امروز هدف‌مان تثبیت این عدم مشروعیت تا زمانی است که دولتی قانونی بر سر کار آید. طبعا در این مرحله نیاز به آن گام‌های بلند اولیه نیست. بایستی گام‌های کوتاه‌تر اما قاطع‌تر و محکم‌تری برداریم تا دستاوردها را تثبیت کنیم. تقویت بخش خانگی موج‌آفرینی‌های سبز بخشی از رسالت ما در این مرحله از جنبش دموکراسی‌خواهی و آزادی‌طلبی است.
«هرایرانی روزانه ۵ دقیقه برای آزادی»؛ می‌تواند شعار هر کدام از ما در این مرحله از زندگی جامعه عزیزمان ایران باشد. هر کس روزانه می‌تواند ۵ دقیقه از وقت خود را در خانه به جنبش سبز آزادی‌خواهی اختصاص دهد و متناسب با خلاقیت‌ فردی خود آرمان‌اش از آینده ایران را با دیگران به اشتراک بگذارد. در مرحله کنونی اسکناس یکی از بهترین محمل‌های موجود برای به اشتراک گذاشتن این آرمان‌هاست. به این ترتیب ما وارد فازی خواهیم شد که در آن خطرات به مراتب کمتری هر کدام از شهروندان سبز را تهدید می‌کند، اما هم‌افزایی رفتارهای‌مان قدرت آن را به صدها برابر افزایش می‌دهد.

اسکناس‌نویسی البته ممکن است بعد از مدتی صدای کودتاگران را درآورد و تهدید کنند که اسکناس‌های نوشته‌دار فاقد اعتبار بانکی است. نگران نباشید و این تهدیدها را جدی نگیرید. کسی که چنین سخنی بر زبان می‌آورد از درد مشترک همه حامیان کودتای اخیر رنج می‌برد: بی‌سوادی! آن‌ها به دلیل ضعف سواد دانشگاهی‌شان فکر می‌کنند ارزش پول را بانک مرکزی تعیین می‌کند، حال آن که اگر چنین بود بانک مرکزی می‌توانست با یک دستور ساده جلوی تورم را بگیرد و ارزش پول را بالا ببرد! در واق ارزش پول در فرایند بازار تعیین می‌شود و اعتبار آن به قرارداد مشترک مصرف‌کنندگان یک واحد پولی است. پول یک قرارداد اجتماعی است و این مصرف‌کنندگان آن هستند که به آن اعتبار می‌دهند.
بانک مرکزی تنها کاری که می‌تواند بکند این است که اسکناس‌های نوشته‌دار را خمیر کند و به جای‌شان اسکناس نو چاپ کند. همین. این بانک حتی نمی‌تواند اعلام کند که اسکناس‌های نوشته‌دار را نخواهد پذیرفت، چون خوشبختانه سبزها آن قدر زیاد هستند که بر اساس قرارداد میان خودشان اسکناس‌ها تا همیشه معتبر خواهند ماند. بانک هم راهی برای کنترل پول‌های مبادله شده در سطح جامعه ندارد.
در این شرایط اگر بانک مرکزی طی اطلاعیه‌ای اعلام کند «اسکناس‌های سبزنویسی شده را هیچ بانکی نخواهد پذیرفت» تیر خلاص را به نظام بانکی خودش زده است. موج سبز آزادی البته امیدوار است آن‌ها این قدر نادان باشند و این کار را به زودی انجام دهند چون در آن صورت اطلاعیه‌ای که صادر می‌کنند دقیقا همان کارکردی را خواهد داشت که جملات آخر خطیب جمعه در خطبه‌های نماز جمعه قبل از روز قدس داشت و خود بدل به بزرگ‌ترین تبلیغ و اطلاع‌رسانی برای پیوستن سبزها به این حرکت خواهد شد.
پس تا ۱۳ آبان، هر ایرانی روزانه ۵ دقیقه آرزوی خود از ایران آینده را روی اسکناس‌ها خواهد نوشت و در اختیار دیگران خواهد گذاشت. مطمئنا آینده ایران بر اثر برایند همین آرزوهاست که ساخته می‌شود

دختر مهدی کلهر، مشاور احمدی نژاد به آلمان پناهنده شد.

نرگس کلهر، فرزند مهدی کلهر مشاور رسانه ای محمود احمدی نژاد رئيس جمهوری ايران بعد از شرکت در جشنواره فيلم حقوق بشر نورنبرگ آلمان، از آن کشور تقاضا پناهندگی کرده است.
خانم کلهر برای نمايش فيلم "دار خيش" که در باره شکنجه است، به آلمان سفر کرده بود اما آنطور که به بی بی سی فارسی گفت بعد از شرکت در اين جشنواره و انتشار اخبار مربوط به آن، به دليل نگرانی از احتمال برخورد دولت، تصميم گرفته درخواست پناهندگی کند

اين در حالی است آقای کلهر در گفتگو با خبرگزاری مهر گفته "گمان می کنم که او (نرگس) توسط دشمنان مملکت اغفال و نقش ابزار تبليغاتی آنها را ايفا کرده است."
مشاور رئيس جمهور ايران به دخترش توصيه کرده "ابزار دشمن عليه کشورش نشود و راهی را نرود که بازگشتی در آن وجود ندارد."
خانم کلهر در پاسخ پدرش به بی بی سی فارسی گفت که اگر توسط دشمنان اغفال شده بود، حتما جای بهتری برای ماندن به او داده می شد و ديگر لازم نبود که به کمپ پناهندگان برود.
خانم کلهر که ۲۵ سال دارد، گرافيک و سينما خوانده و فيلم "دار خيش" را با اقتباس از رمان فرانتس کافکا ساخته است. در اين فيلم به وسيله دستگاه شکنجه که "خيش" نام دارد گناه زندانيان بر بدن آنها حک می شود و خانم کلهر اين بخش را با تاريخ ايران پيوند داده است.
اين فيلم يک سال پيش ساخته شده و خانم کلهر آن را برای جشنواره فرستاده و از آن طريق به آلمان آمده است.
آقای کلهر در انتخابات رياست جمهوری چهار سال پيش از آقای احمدی نژاد حمايت کرد و ظاهرا همين مسئله به جدايی از همسرش که در دانشکده صدا و سيما تدريس می کند، منجر شده است.
آقای کلهر می گويد که "مادر او (نرگس) به دليل اين که من با آقای احمدی نژاد در همان سالها (۸۴) همکاری می کردم، درخواست طلاق کرد و اين امر نيز محقق شد."
آقای کلهر گفت: "پس از جدا شدن بنده از همسرم، نرگس به خواست خود با مادرش زندگی می کرد."
مشاور رئيس جمهوری ايران تاکيد کرده که در يک سال گذشته فرزندش را نديده است و اگر "نرگس پارچه سبز به دستش بسته و با رسانه های غربی مصاحبه کرده به خود او مربوط است."
آقای کلهر اواخر سال گذشته کتابی به نام "نامه هايی به فرزندم در باره آزادی" نوشته و آن را به دخترش نرگس تقديم کرده است

اعدام شش نفر در خوزستان در یك هفته اخیر


عکس آرشیوی است عکس آرشیوی است
بامدادخبر: حكم اعدام شش نفر در استان خوزستان در یك هفته اخیر به اجرا درآمد.
به گزارش خبرگزاری حکومتی فارس از اهواز به نقل از روابط عمومی دادگستری خوزستان، در صبحگاه 14 مهرماه حكم اعدام عبدالله -ج، خدیجه - ج، فوزیه - ج و در صبحگاه 16 مهرماه جاری نیز حكم اعدام عدای - ب و سعد - ب كه در شعبه چهارم دادگاه انقلاب اهواز به اتهام حمل و نگهداری موادمخدر به اعدام محكوم شده بودند، به اجرا گذاشته شد.
بنا به این گزارش همچنین حكم اعدام علیه كریم - ع در 14 مهرماه جاری در محل زندان كارون اهواز اجرا شد. همه محكومان نامبرده در زندان كارون اهواز به دار مجازات آویخته شدند.
گفتنی است تعداد اعدام ها از زمان اعتراضات پس از انتخابات که از تابستان امسال شروع شده است، به شدت افزایش پیدا کرده و به نظر می‌رسد هدف از اعدام‌ها، ایجاد رعب و وحشت در سطح جامعه باشد.

اطلاعیه؛ مراسم یادبود بهنود شجاعی در تهران



Announcements; memorial Behnoud Shojaee Tehran

دانشجویان دانشگاه علم و صنعت خواهان بازگشت دانشجویان ممنوع الورود به دانشگاه شدند



دانشجویان دانشگاه علم و صنعت با جمع آوری طوماری خواستار بازگشت دانشجویان ممنوع الورود به دانشگاه و ادامه ی تحصیل آنها شدند.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر میلاد ابراهیمی، علی اسداللهی، سجاد حسینی فخر، سجاد درویش، پویا شریفی و حمیدرضا صحرائی 6 دانشجویی هستند که تابستان امسال پس از صدور احکام سنگین دو ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات به دانشگاه علم و صنعت نیز ممنوع الورود گشته اند.

در عین حال از هفته ی پیش همه روزه در سلف غذاخوری دانشگاه علم و صنعت فریاد "الله اکبر" در اعتراض به احکام سنگین کمیته ی انضباطی طنین انداز می شود.

در سراسر دانشگاه علم و صنعت نیز برچسب هایی که روی آنها "دوستان ما را به دانشگاه باز گردانید" نوشته شده است، به چشم می خورد.

نگرانی از افشای اسامی بلاگرهای ایرانی

یکی از جنبش های مخالف حکومت تهران شرکت یاهو را به دادن اسامی وبلاگ نویسان ایرانی به دولت جمهوری اسلامی متهم کرده است. تعداد این وبلاگ نویسان به ۲۰۰ هزار نفر می رسد. گفته می شود که یاهو در ازای این کار از دولت تهران خواسته بود در زمان تظاهرات سپتامبر ۲۰۰۹ اتصال مردم به این شبکه را قطع نکند.

یاهو این اتهام را که توسط یک وبلاگ ایرانی مخالف دولت عنوان شده رد کرد. این درحالی است که این اتهامات در ایالات متحده در سایت ZDNet توسط روزنامه نگار ریچارد کومان به صورت عمومی اعلام شده است. او می گوید در زمان تظاهرات معترضان دولت جدید در ماه سپتامبر ۲۰۰۹، شرکت یاهو پذیرفته که اسامی برخی از وبلاگ نویسان ایرانی را در ازای حفظ اتصال مردم به این شبکه، به دولت جمهوری اسلامی بدهد.

تظاهرات سپتامبر

ریچارد کومان بیش از هر چیز به ادعاهای یک سازمان مخالف ایرانی به نام "جنبش همبستگی دانشجویان ایران" اشاره می کند. در این وبلاگ آمده است: "در تاریخ ۲۷ شهریور [۱۸ سپتامبر]، زمانی که مردم ایران در خیابان ها تظاهرات می کردند، دولتمردان جمهوری اسلامی علاوه بر بسیاری از سایت های اینترنتی، سایت یاهو و گوگل را در کلیه نقاط ایران به شدت فیلتر کرده بودند. گوگل در این مورد واکنشی نشان نداد و مشکلات آن طی ۴۸ ساعت برطرف گردید، ولی یاهو نمایندگانی را به وزارت ارتباطات ایران اعزام کرد تا این مشکل را به طور مستقیم حل کند.

به نوشته "جنبش همبستگی دانشجویان ایران"، در زمان جلسه مسؤولان ارتباطات و اینترنت ایران، از نمایندگان یاهو خواسته شد اسامی تمامی دارندگان ایرانی ایمیل یاهو را تحویل دولت دهند تا این سایت از فیلتر خارج شود. نمایندگان یاهو در ابتدا مخالفت کردند و اظهار داشتند که تعداد این افراد بیش از ۲۰ میلیون نفر است. سپس مسؤولان انتظار خود را کمتر کرده و فقط خواستار اسامی دارندگان وبلاگ شده اند.

گروهی از مخالفان نفوذی

ازطرف دیگر، ریچارد کومان خاطرنشان می سازد "منابع"ی به او گفته اند که این اطلاعات از سوی گروهی از مخالفان نفوذی در ادارت دولتی جمهوری اسلامی به دست آمده. با این حال، او در مقدمه یادداشت خود در خصوص این اطلاعات می نویسد: "من باور دارم که واقعیت هایی در این مسأله وجود دارد و به همین دلیل اقدام به انتشار آن می کنم. تلاشم این است که تا حد ممکن مدارک و شواهدی در این زمینه ارائه دهم."

از سوی دیگر، یاهو نیز بیانیه ای در تکذیب این ادعاها چاپ کرده. در این بیانیه آمده است: "کلیه اتهامات وارده علیه یاهو اشتباه است. نه شرکت یاهو و نه هیچ نماینده ای از این شرکت با شخصیت های دولتی ایران در مورد کاربران یاهو جلسه یا تماس نداشته. یاهو همچنان بر تعهدات خود مبنی بر محرمانه بودن اطلاعات استفاده کنندگان و همچنین حق آزادی بیان پایبند است

یک ماه بی خبری کامل از احمد زیدآبادی/ هدف بازجویان، گرفتن اعترافات اجباری

درحالی که بازپرس پرونده احمد زیدآبادی، دبیرکل دربند سازمان ادوارتحکیم وحدت هفته گذشته قرار بازداشت وی را به وثیقه تبدیل کرده است، امروز نیز از ملاقات وی با خانواده ممانعت به عمل آمد.
مهدیه محمدی همسر احمد زیدآبادی به ادوارنیوز گفت:‌ امروز نیز پس از ساعتها معطلی به ما ملاقات نداند و به ما اعلام شد که آقای زیدآبادی ممنوع الملاقات است.
محمدی همچنین خاطرنشان کرد: به این ترتیب اکنون یکماه است که ما هیچگونه اطلاع یا تماسی با احمد زیدآبادی نداشته‌ایم.
همسر احمد زیدآبادی بار دیگر تاکید کرد که احمد زیدآبادی تحت فشار است تا به قرائت اعتراف‌نامه‌ای که بازجویان برای او نوشته‌اند تن دهد.

سرکوب گسترده دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

در پی اعتراضات دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان به نتایج انتخابات و پس از آن سرکوب شدید فعالان دانشجویی، مدیریت این دانشگاه دست به تصفیه حساب گسترده ای زده است.

به گزارش هرانا به نقل ازخبرنامه امیرکبیر، حدود 100 نفر از دانشجویان در تابستان گذشته به کمیته انضباطی احضار شده اند که از این میان 30 نفر با حکم یک ترم ممنوعیت از تحصیل روبرو شده و برای 16 دانشجوی دیگر نیز حکم 2 ترم ممنوعیت از تحصیل (تعلیق) درج در سنوات به دلیل ایجاد بلوا و آشوب در دانشگاه، صادر گردیده است.

لازم به ذکر است حکم نهایی این 16 دانشجو در حال بررسی توسط وزارت علوم میباشد لذا احکام نهایی بعد از صدور منتشر خواهد شد.

از سوی دیگر طی یک ماه اخیر تعدادی ازدانشجویان این دانشگاه به نهادهای امنیتی احضار و مورد بازجوئی قرار گرفته اند. در راستای فشارهای شدید بر دانشجویان این دانشگاه، فعالیت نشریات دانشجوئی در این دانشگاه نیز به علت فشارهای شدید مدیریت این دانشگاه و عدم صدور مجوز از سوی آنها به حالت تعلیق درآمده است.

گفتنی است موج فشارهای شدید از سوی نیروهای امنیتی و قضائی و یا نهادای انضباطی و حراست طی دو ماه اخیر بر دانشجویان به گونه ای بوده است که تاکنون بیش از هزار دانشجوی دانشگاه های مختلف احکام کمیته انضباطی و تعلیق از تحصیل دریافت کرده و یا به نهادهای امنیتی احضار شده اند

خودسوزی ناکام یک راننده مقابل مجلس


سرویس اجتماعی ـ روز گذشته فردی که قصد داشت مقابل مجلس شورای اسلامی دست به خودسوزی بزند دستگیر شد.




به گزارش خبرنگار «تابناک»، این فرد 55 ساله که قبلا راننده خودروی سنگین بوده پیش‌تر به دلیل فنی خودروی خود را از دست داده و به دلیل اینکه نتوانسته برای تأمین زندگی خود وامی را دریافت کند، تصمیم به خودسوزی مقابل مجلس شورای اسلامی گرفته بود.



این مرد گنبدی، بارها از گنبد تا تهران آمده بود و با مراجعه به نهادهای مختلف کشور قصد فراهم کردن یک وام برای تهیه خودرو و تأمین زندگی خود را داشت.



بنابر این گزارش، این فرد که توسط گشت پلیس به همراه یک و نیم لیتر بنزین دستگیر شده بود در بازجویی خود ادعا کرده به دلیل اینکه پس از مراجعه به دفتر یکی از مقامات نتوانسته بود نتیجه‌ای را به دست آورد تصمیم به خودکشی و خودسوزی مقابل مجلس گرفته بود.



این فرد دستگیر شده در وصیت‌نامه خود، علت این اتفاق و خون خود را به گردن افرادی که با وام وی موافقت نکرده‌اند انداخته بود.

احکام سنگین تعلیق برای 68 دانشجوی دانشگاه گیلان/ بازجویی غیرقانونی توسط نیروهای امنیتی

بامدادخبر: در راستای سرکوب و فشارهای شدید بر دانشجویان دانشگاه های مختلف کشور، موج سنگین برخوردهای انضباطی به دانشگاه گیلان رسید.




به گزارش خبرنامه امیرکبیر، دانشگاه گیلان که پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری از جمله صحنه های اعتراضی دانشجویی بوده اینک با آغاز سال تحصیلی جدید شاهد برخوردهای انضباطی گسترده با دانشجویان است.



68 دانشجوی این دانشگاه به کمیته انضباطی احضار و برای عده ی قابل توجهی از این دانشجویان احکام سنگین تعلیق از یک یا دو ترم صادر شده است. نکته ی دیگر قابل توجه در صدور احکام انضباطی، تعیین جریمه های دو یا سه میلیون تومانی برای دانشجویان این دانشگاه است.



هم چنین به گفته دانشجویان احضار شده به کمیته انضباطی، دانشجویان به شکلی نامتعارف و غیرقانونی در یكی از كلاسهای دانشگاه و توسط نیروهای امنیتی ناشناس، که از خارج از دانشگاه به این منظور به دانشگاه آمده بودند، مورد بازجویی (مكتوب) و تهدید واقع شدند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر بازجوئی از دانشجویان توسط نیروهای امنیتی خارج از دانشگاه در حالی است که به موجب آئین نامه های انضباطی، کمیته انضباطی تنها مسئول رسیدگی به این امر می باشد.



لازم به ذکر است که دانشجویان دانشگاه گیلان با اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری دست به اعتراضات گسترده ای زده و در یک اقدام اعتراضی در جلسات امتحانات خود حضور نیافتند.



موج برخورد با دانشجویان که پس از انتخابات به شکلی غیرمتعارف شدت گرفته است، هم چنان ادامه دارد. تاکنون بیش از هزار دانشجوی دانشگاه های کشور از ادامه تحصیل و یا داشتن امکانات رفاهی مانند خوابگاه ها محروم شده اند.

تقاضاي پناهندگي مهدي رستم پور كارشناس كشتي

جهان: مهدي رستم پور گزارشگر كشتي كه چندي پيش در معيت تيم ملي كشتي جمهوري اسلام ايران براي گزارش اين مسابقات به دانمارك رفته بود در گفتگو با رسانه هاي غربي موضوع پناهندگي خود را به اين كشور تاييد كرد.




اين در حالي است كه يزداني خرم شايعه پناهنده شدن مهدي رستم پور گزارشگر برنامه دايره طلايي را تكذيب كرده و اظهار داشته بود : خبرنگاران با هم خرده حساب دارند. ممكن است يك خبرنگار يكي دو روز ديرتر به ايران برگردد و در اين شرايط به سرعت مي نويسند كه پناهنده شده است.



وي افزود: خبرنگاران عضو تيم هاي ما نيستند و مختارند و زندگي شان دست خودشان است و مي توانند همراه تيم برنگردند و چند روز بيشتر بمانند. هيچ جايي بهتر از ايران نيست. از طرف ديگر مادر و همسر رستم پور ايران هستند و او حتماً برمي گردد.



اين در حالي است كه مهدي رستم پور از طريق راديو فردا در مصاحبه اي كه ديشب پخش شد رسما پناهندگي خود را تاييد كرد و گفت :بازنگشتن من به ايران در واقع با اين مصاحبه ديگر جنبه رسمي پيدا مي كند .



شايان ذكر است كه رستم پور به همراه هيئت اعزامي تيمهاي كشتي فرنگي و آزاد ايران در مسابقات جهاني دانمارك حضور داشتند و طي همين سفر از بازگشت امتناع و رسماً پناهندگي خود را اعلام كردند .