وعده ما: 16 آذر ساعت 16

دانشجویان دانشگاه گیلان تصمیم گرفتند که ساعت 10 مقابل ساختمان مرکزی دانشگاه تجمع کنند و همانطور که میدانیم دانشجویان دانشگاه های دیگر و مردم سبز اندیش اجازه ورود به دانشگاه رو به هیچ وجه ندارند برای همین عده ای از دوستان دانشجوی سایر دانشگاه ها و دانشکده ها تصمیم گرفتند که 16 آذر ساعت 16 مقابل دانشگاه علوم پایه واقع در منظریه تجمع کنند و اعتراض خودشون رو نشون بدند.

۱۳۸۸ مهر ۸, چهارشنبه

پس از تجمعات اعتراض آمیز در دانشگاه ها: حکومت نظامی غیررسمی درخیابان ها، پرستو سپهری، روزآنلاین


با گذشت ساعاتی از آغاز بازگشایی دانشگاهها درکشور ودرپی تجمع اعتراض دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی شریف،عصردیروز خیابان های تهران رنگ نظامی کامل به خود گرفت تا استقرار حکومت نظامی به صورت رسمی اعلام شود.




در همین راستا تهران از اولین ساعات صبح دیروزشاهد حضورسنگین نیروهای انتظامی و بسیجی درمسیرهای انقلاب،قدس،چهارراه ولی عصر،میدان ولی عصر،کارگرجنوبی و شمالی،حومه خوابگاه کوی دانشگاه،اطراف دانشگاه صنعتی شریف و خیابان ادواردبراون به سمت درب اصلی دانشگاه تهران بود

نیروهای نظامی وابسته به سرکوبگران دولتی با حضوردرپیاده روها وچهارراه ها مانع ازتوقف مردم می شدندوآنان را متفرق می کردند.با گذشت ساعاتی ازظهر حضوربسیجیان در خیابان ها تشدید شدوشکل جدیدتری به خود گرفت. از ساعت 17 بعد ظهر، نیروهای بسیج با تجهیزات کامل دراطراف میدان هفت تیر مستقر شدند، درهمان حال نیروهای لباس شخصی و گارد ضد شورش خیابان های اطراف میدان هفت تیر تا خیابان کریم خان زند را تحت محاصره خود درآوردند. همچنین واحد های گارد ضد شورش سپاه و نیروی انتظامی درمیدان انقلاب، مقابل دانشگاه تهران و چهار راه ولی عصر مانع از تجمع جوانان شدند.




این نیروهادرقالب گروههای 30نفره و با تجهیزات کامل و به طور مشهود از ظهر تا ساعات پایانی نیمه شب در خیابان ها حاضر بودند و حتی به عابرین هم تذکر می دادند که در یک نقطه نایستند. به گفته یکی از شاهدان عینی در خیابان 16 آذر، ماموران به هیچیک از عابران، حتی در پیاده رو ها اجازه توقف نمی دادند و گروه های بیش از سه نفره را متفرق می کردند.



ماموران نیروی انتظامی هم بابرقراری ایستگاههای ایست بازرسی درمیدان ولی عصر تهران جلوی برخی از اتومبیل ها را می گرفتند وآنها رابازرسی می کردند. به همین علت ترافيك سنگيني در بلوارکشاورز تا خيابان انقلاب تهران به وجود آمد و تنها موتورسيكلت‌هاي متعلق به نیروی انتظامی حق تردد درپیاده روهای مركزي شهر تهران راداشتند


من سهم سپاه را می خرم به ده میلیارد دلار ! (نوری زاد)

این که من آیا یک چنین پولی دارم یا ندارم سخن دیگری است . که دارم . خواهم گفت . اما می خواهم علت این خرید را ، و بیرون بردن پای سپاه از این مهلکه را پیش آورم . حیثیتی که به اسم سپاه امروز توسط جماعتی از بی خبران به خاک برده می شود ، امانتی است که همه ما حمل آن را به شانه های فرزندان خود سپرده ایم .








سپاه اگر آبرویی دارد ، متعلق به خودش نیست . و اگر نفوذی ، این نیز برآمده از همان تعلقی است که به او مربوط نمی شود . سپاه ، یک حساب بانکی معنوی است که جزبه جز دارایی اش را مدیون دیگران است . دیگرانی که برای برداشت حسابشان هیچگاه به سپاه مراجعه نکرده ونمی کنند .







اگر امروز سرداران و سرلشگرانی هستند که بخاطر سالهای حضورشان درجبهه ها خود را طلبکار سپاه می دانند ، باید بدانند که : طلبشان را تا کنون گرفته اند . بیشترهم گرفته اند . می ماند طلب مردمی که به سپاه ، قدر وقیمت و آبرو داده اند . می ماند طلب آنانی که از سپاه ، نه یک قوه نظامی صرف ، که یک قوه متراکمی از شرافت و درستی و هوشمندی و گذشت و پاکی و پایمردی برآورده اند .







پس نتیجه می گیریم که : سپاه متعلق به طایفه ای نیست که امروز اراده اش را دراختیار دارند . سپاه : میراث انقلاب است . شاید ته مانده میراثی که می تواند و می توانست غرورآفرین باقی بماند . صاحبان اصلی سپاه ، فرزندانی از این آب و خاک اند که همه داشته های عاطفی و بشری خود را تقدیم سپاه کردند و از سپاه ، یک آبروی بزرگ برآوردند . که چه بشود؟ که همچنان بعنوان ذخیره تمام نشدنی این نظام بماند و نورافشانی کند . که هرکجا دیگران کم آوردند ، از انرژی متراکم سپاه تغذیه کنند .







سپاه موتوری شد که سوختش : شرافت و رشد و شرم و جوهره ای از خصلت های ناب بشری است . کسی اجازه نداشت و ندارد به این ذخیره زلال به عنوان ارث پدری نگاه کند . چرا که سپاه ارث پدری انقلاب بود . بماند که چه کردند با این سپاه . و بماند که از این ذخیره ناب ، چه بهره هایی که نبردند .







هرذخیره ای تمام شدنی است . و ذخیره سپاه ، که می بایست تا سالهای سال ، انقلاب و نظام را به پیش می برد ، در مصرف بی رویه دوستانی که قدرش را نمی دانستند ، به ضعف گرایید .







سپاهی که فارغ از گرایشات سیاسی و کوتاه مدت ، بایستی از فعل و انفعالات اجتماعی ، کنار می کشید و دماوند گونه به نظاره آمد شدن های این و آن می نشست ، از بلندای خود به زیر آمدو هم سطح خیزوخم های کوچه وخیابان ، به سطح گرایید . این همه را درحالی می سوزم و می گویم که : هنوز به حضور جماعتی از مردان مرد خود در سپاه چشم امید دارم .







و دراین سالهای سال ، دوستان امانتدار ما ، مرتب از این ذخیره ناب و مردمی ، مکیدند و بهره بردند و سودی و رمقی نیز به او - که روز به روز بی رمق تر می شد - نیفزودند . درعین حال که حتما زحمت های خالصانه این سالهای فرزندان خوب خود در سپاه را در نظر می گیریم و یک به یک آنها را در ردیف کارهای الهی شان شماره می کنیم اما بدلیل همان رفتار ناهمگونی که با دماوندگونگی سپاه مغایر بوده است ، به سپاهی برمی خوریم که قدر خود را ندانسته و اجازه داده جزییات حقیری وجهه مبارکش را بخراشند .







سخن من ، از اکنون این مقال ، آهنگ دیگری می گیرد . این که : اگر سپاه ، یک ارث همگانی مردم بود و هست ، آیا آنانی که از سپاه آویختند و پای او را به معادلات حقیر کوچه وبازار گشودند، از مردم ، یعنی از صاحبان اصلی سپاه ، پرسیدند که ما می خواهیم این بلاها را برسر سپاه بیاوریم ؟ و آیا شما که آب شدید و ذره ذره به سپاه آبرو و اعتبار بخشودید ، به این رفتار ما رضایت دارید؟







من با اطمینان می گویم که اگر درهرکشوری بشود با ارتش آن کشور هرکاری کرد ، درکشورما ، با فرازونشیبی که سپاه را از خاک به آسمان برد و برتارک طلایی ترین مدارج انسانی نشاند ، نمی شود هرکاری کرد. سپاه متعلق به مردم است . اگرچه فرمانده اش ، فرمانده کل قوا باشد .







من این جوهره بطئی را مثلا درباره ارتش خودمان حتی رصد نمی کنم .چراکه ارتش ، با همه افت و خیزها و درخشندگی هایش ، یک تشکیلات از پیش مشخص بوده است . اما سپاه ، با صرف زیباترین داشته های این انقلاب سامان گرفته است . نطفه اش با پاکی و رشادت و عشق و شور و از خود گذشتگی بسته شده است . برای این که قامت سپاه برآید ، ناب ترین آرزوهای بشری به خاک افتاده اند .







این سپاه ، یک تشکیلات نظامی اضطراری نیست که اگر امروز بنابه ضرورتی تاسیسش کردیم ، فردا به ضرورتی دیگر منحلش کنیم . درسپاه ما ، درهمین امروز ، کارهای فراوانی صورت پذیرفته که اگر با ناب سپاه می آمیخت ، غروری برغرور ما می افزود . اما هیچ غروری را نمی توان بر شوره زار رویاند .







متاسفم که بگویم : سپاه ما امروز ، به ملک طلق جماعتی درآمده که با او آن می کنند که با ارث پدری شان نمی کنند . من با صدای بلند می گویم : فرماندهان سپاه ما ، حق ندارند با رفتار و گفتار و تصمیمات خود – هرچه که هست - ذره ای برچهره سپاه خراش اندازند . چراکه برای برآمدن این سپاه ، ناب ترین فرزندان این سرزمین به خاک رفته اند .







ورود سپاه به بازی های سیاسی ، زهرکشنده ایست که هر عنصر سالمی را – اگر چه متصل به نهضت پیامبران باشد – نحیف می کند ، و زلزله ای است که هر استحکامی را به ارتعاش می برد . متاسفانه ، آفتی که سالهاست به جان سپاه ما – بله : سپاه ما – درافتاده و او را از مدار بزرگواری اش جدا کرده .







ورود سپاه ما به صف ماجراجویان مالی نیز همان خمیره ایست که آب تیره ای به زیر پوست سپاه می دواند و چهره نورانی اش را به تیرگی و خواری می رماند .







من می گویم : فرماندهان سپاه ، از آنجا که امانتداران ما در اداره سپاه هستند ، اجازه ندارند سپاه ما را وارد بازی هایی بکنند که مرتب از آن ذخیره زلال کاسته شود و هیچ نیز از او نماند .







یک مراجعه به آحاد مردم و ردیابی میزان علاقه مردم به سپاه ، از بدو تشکیل تا کنون ، ما را به منحنی آزار دهنده ای هشدار می دهد که : امانتداران ما آدمهای لایقی در اداره سپاه ما نبوده اند .







من برای این که این ته مانده نور اعتبار سپاه به افول نگراید ، و برای برون رفت سپاه از داستان دام گونه سهام مخابرات ، پیشنهاد می کنم : بیاییم در یک حرکت نمادین مردمی ، سهم سپاه را خریداری کنیم . اگر ده میلیون نفر از مردم – آری ده میلیون داوطلب از مردم که صاحبان اصلی سپاه هستند - نفری یک میلیون تومان بدهند ، می توانیم سهم سپاه را بخریم و با کلی سود ، او را به سرکار واقعی اش رهسپار کنیم .







این پول را ظرف یک ماه می شود به مشارکت مردم گذارد . بااین کار ، هم خصوصی سازی به معنی واقعی صورت می پذیرد ، هم ما سپاه را از آفت ویرانگری که دامنش را گرفته مبرا می کنیم .







من خود می دانم که این سخنم موجب مزاح و تبسم فرماندهان سپاه ما می شود ، اما فرماندهان ما بد نیست درحال تبسم ، به این فکر کنند که با این روند ، چند سال دیگر ، آن ناب سپاه را باید در موزه ها جست . چرا که این روند ، از سپاه ما جنازه ای می پردازد که هیبتی پرطمطراق دارد اما می شود زیاد جدی اش نگرفت . مگر کسی از جنازگان می هراسد؟ اگر چه دامنش از هزار بمب اتمی و موشک های دوربرد پر باشد . مگر جنازه شوروی سابق بمب و طمطراق نداشت ؟




جايزۀ يکصد هزار دلاری بنياد لخ والسا برای شادی صدر و لادن و رويا برومند

بامدادخبر: بنياد لخ والسا، رئيس جمهوری پيشين لهستان، جايزۀ حقوق بشر سال ٢٠٠٩ خود را به سه تن از زنان مبارز ايرانی لادن و رؤيا برومند و شادی صدر اعطا کرد. بر اساس بيانيه ای که در روز دوشنبه به وسيلۀ بنياد لخ والسا منتشر شد، ديپلم افتخار و مدال و جايزۀ يکصد هزار دلاری تعلق يافته به اين سه زن به خاطر فعاليت های پيگير و ستايش برانگيز آنان در راستای پيشبرد آزادی بيان، موازين حقوق بشر و دموکراسی در ايران به آنان اعطا شده است.




در اين بيانيه به ويژه از فعاليت ها ی شادی صدر و مبارزات اين حقوقدان و روزنامه نگار مقيم ايران عليه مجازات های وحشيانه ای چون سنگسار تجليل به عمال آمده است. بنياد لخ والسا در عين حال از فعاليت های لادن و رؤيا برومند با هرنوع نژادپرستی و تبعيض و نيز نقض حقوق بشر در ايران تجليل کرده است. فعاليت های لادن و رؤيا برومند در چهارچوب بنيادی به همين نام صورت می گيرد که به نام عبدالرحمن برومند پدر فقيد اين دو تن ايجاد شده است. افزون براين، بنياد برومند در اقدامات خيريه نيز فعال است.



گفتنی است، اعطای این جایزه به شادی صدر، درحالی صورت می‌گیرد که وی از سوی دوتن از نماینده پارلمان اروپا (حزب لیبرال دمکرات های هلند و سبزهای آلمان)، کاندید دریافت جایزه ساخاروف نیز شده است. جایزه‌ای که هر ساله از سوی اتحادیه اروپا به افرادی اهدا می شود که برای دفاع از حقوق بشر، آزادی بیان و حقوق ملیت ها مبارزه می کنند.



جایزه ساخاروف شامل لوح تقدیر و 50هزار یورو وجه نقد است و طی مراسمی که در استراسبورگ برگزار می شود، به برنده اعطا خواهد شد.


تنگنای اقتصادی، تجارت سیاهی را رونق داد نوزاد فروشی با قیمت هایی از سه تا 10 میلیون تومان


سرمایه ،شراره رئیسی :




نوزادان تازه متولد شده در بیمارستان های تهران با قیمت هایی از سه تا 10 میلیون تومان خرید و فروش می شوند. پرستار یکی از بیمارستان های تهران با بیان این مطلب به خبرنگار ما گفت: دلالان و واسطه ها پس از شناسایی نوزادانی که ناخواسته یا نامشروع به دنیا می آیند اقدام به خرید و فروش آنان می کنند.



مریم با بیان اینکه این اتفاق در بیمارستان های دولتی و بزرگ و بیمارستان هایی که زایشگاه دارند، بیشتر رخ می دهد، ادامه داد: در این بیمارستان ها به دلیل بالاتر بودن تعداد نوزادان متولد شده در مقایسه با بیمارستان های خصوصی و کوچک، شناسایی افراد سخت تر است که این امر مهمترین دلیل بالاتر بودن آمار خرید و فروش نوزادان متولد شده در مراکز دولتی است. وی بالا بودن هزینه های وضع حمل در بیمارستان های خصوصی را از دیگر دلایل پایین بودن آمار خرید و فروش نوزادان در این مراکز دانست و تصریح کرد: هزینه وضع حمل در بیمارستان های خصوصی بین سه تا پنج میلیون تومان است در حالی که این قیمت در مراکز دولتی در صورت بیمه بودن اشخاص رایگان و در صورت نبود بیمه حدود 500 هزار تومان است. از این رو خرید و فروش نوزادان در این مراکز با توجه به هزینه بالای وضع حمل به ندرت صورت می گیرد.



وی افزود: در برخی از بیمارستان ها دلالان با پرداخت مخارج بیمارستان به زنان باردار، به عنوان پیش قسط، نوزادان را پیش خرید کرده و سپس نوزادان خریداری شده را با قیمت کلان به زوج های نابارورمی فروشند.



وی ادامه داد: برخی از دختران جوان فریب خورده چون برای سقط جنین به پزشک دسترسی ندارند و با راه های سقط جنین نیز آشنا نیستند، روزهای نزدیک به زایمان به بیمارستان مراجعه می کنند. دلالان به این دختران پیشنهاد می کنند به ازای پرداخت هزینه های بیمارستان آنان را از دردسرهای ناشی از بچه دارشدن خلاص کنند.



وی گفت: خانواده این دختران اکثراً از وضعیت آنان با خبر نیستند. این دختران بدون اعضای خانواده و تنها به بیمارستان مراجعه می کنند، از آن گذشته برخی از این دختران حتی چند ماه قبل از زایمان در خارج از خانه به سر برده و اغلب بعد از زایمان نیز از بیمارستان می گریزند.



کودکان کار ارزان ترند

به گفته یک مددکار اجتماعی تشریفات سخت اداری سازمان بهزیستی برای والدین علاقه مند به پذیرش فرزند، آنها را مجبور می کند برای فرزندخواندگی کودک موردنظرشان، مبالغ بالایی به دلالان یا فروشندگان نوزادان پرداخت کنند.



نجمه شهبازی فقر را عامل اصلی فروش نوزادان از سوی والدین دانست و افزود: خانواده هایی که دست به این کار می زنند اغلب تحت تاثیر یک بحران شدید، اقدام به فروش نوزادشان می کنند و در مواقعی نیز مجبور می شوند. این دسته از والدین معمولاً از عواقب تصمیم شان آگاه نیستند و پس از گذشتن از بحران پشیمان شده و درصدد پیدا کردن نوزادشان بر می آیند. در بسیاری از پرونده های فروش نوزاد، مادر عامل این کار بوده که معمولاً این کار را به خاطر طلاق، بیکاری یا زندانی بودن همسر انجام داده است.



وی با بیان اینکه متاسفانه طی سال های اخیر خرید و فروش نوزادان در کشور به یک تجارت پردرآمد تبدیل شده است، اظهار داشت: فروش نوزاد به خانواده های بدون فرزند بهترین و مطلوب ترین نوع فروش فرزند است چرا که متاسفانه همیشه این گونه نیست و گاهی کودکان برای مقاصد دیگری به فروش می رسند.



به گفته وی نوزادانی که به خانواده های بدون فرزند فروخته می شوند بالاترین قیمت ها را دارند و کودکانی که برای ازدواج اجباری و یا کار به فروش می رسند قیمت کمتری دارند.

وی گفت: برخی والدین کودکان خود را در اختیار قاچاقچیان مواد مخدر می گذارند تا به این طریق در کار قاچاق مواد مخدر شریک شوند. عده ای هم فرزندانشان را به قاچاقچیان انسان می دهند تا اندام آنها را برای پیوند عضو از بدن های نحیفشان جدا کنند. همچنین برخی والدین فرزندان خود را برای کسب درآمد به گداها اجاره می دهند و ماهانه مبلغی دریافت می کنند.



درآمد پنج میلیارد تومانی باند فروش نوزادان در اصفهان

هیچ کدام از ماجراهای فروش نوزاد به اندازه ماجرای باند اصفهان پرسر و صدا نبوده است. اعضای این شبکه بزرگ فروش نوزادان، بعد از دستگیری به فروش145 نوزاد اعتراف کردند. این باند از یک پزشک، سه ماما، سه پرستار و دو کارمند ثبت احوال تشکیل شده بود. گفته می شود که بسیاری از این بچه های اصفهانی را به کویتی ها فروخته اند. اعضای این باند، نوزادان را 10 میلیون تومان به زوج های نابارور می فروختند. سردسته باند یک پزشک بود. او نوزادان را به محض تولد می فروخت و سه ماما هم خریداران و فروشندگان را شناسایی می کردند. ماجرای این باند هم شبیه بقیه داستان های فروش نوزاد است. یک طرفش زوج هایی که به خاطر فقر مالی نمی توانستند بچه شان را نگهداری کنند یا دخترانی که ناخواسته باردار شده بودند و سمت دیگر خانواده هایی که در حسرت فرزند می سوختند. ماماها بعد از شناسایی فروشنده ها، دنبال خریدار می گشتند و آنها را از بین زوج های نابارور شناسایی می کردند. پس از شناسایی خریدار و فروشنده، پزشک مربوطه وارد عمل می شد. او با کمک سه پرستارش، زن باردار را در کلینیکش بستری می کرد. نشانی و مشخصات فروشنده را می گرفت و زایمان را انجام می داد. بعد از زایمان هم حلقه آخر زنجیر، فعالیتش را آغاز می کرد. سردسته باند گواهی تولد جعلی با مهر بیمارستان یا زایشگاه تهیه می کرد و آن را به اعضای باند در اداره ثبت احوال می داد. دو عضو این باند که کارمند ثبت احوال بودند با مدارک جعلی تولد نوزاد و مدارک زوج خریدار به نام آنها برای نوزادان شناسنامه صادر می کردند. آنها 10 میلیون تومان از خریدارها می گرفتند، یک میلیون تومانش را به فروشندگان می دادند و بقیه اش را بین خودشان تقسیم می کردند.



اعضای این باند در هفت سال فعالیتشان بیش از پنج میلیارد تومان به دست آورده بودند. به گفته بسیاری از کسانی که در رابطه با خرید و فروش نوزادان دستگیر شده اند بیش تر متقاضیان خواهان نوزاد دختر هستند از این رو قیمت نوزادان دختر تا یک میلیون تومان بیشتر از پسران است.



براساس قانون مساله خرید و فروش نوزاد، جرم انگاری نشده و تنها قضات می توانند کودک را از والدین جدید بگیرند و به والدین اصلی اگر وجود داشته باشند بدهد. اگر خریداران نوزاد از دزدی بودن آن مطلع باشند شریک جرم ربایندگان تلقی می شوند و برای آنها مجازات در نظر گرفته می شود اما اگر در جریان نباشند کودک از آنها گرفته شده و در مراکز نگهداری بهزیستی نگهداری می شود تا دادگاه برای سرنوشت وی تصمیم بگیرد. بررسی قوانین کیفری ایران نشان می دهد که تا آذرماه 1381، قانونی که خرید و فروش کودکان را جرم تلقی کنند وجود نداشته است و فقط در مواد پراکنده قانون مجازات اسلامی نظیر ماده 631 دزدیدن، مخفی کردن یا جابه جا کردن اطفال جرم تلقی و برای آن شش ماه تا سه سال حبس در نظر گرفته شده است.



اما در 25 آذرماه 1381 در نتیجه تلاش های نهادهای مدنی فعال در حوزه کودکان، قانونی 9 ماده ای تحت عنوان قانون حمایت از کودکان و نوجوانان به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید که براساس ماده سه آن هرگونه خرید و فروش افراد زیر18 سال را جرم تلقی و برای مرتکب حبس از شش ماه تا یک سال زندان و یا جزای نقدی از 10 تا 20 میلیون ریال تعیین می شود.



فرآیند فرزند خواندگی

براساس آمار عملکرد سازمان بهزیستی تقریباً سالانه بین 800 تا 1000 کودک به فرزندی سپرده می شوند. این در حالی است که تعداد متقاضیان فرزندخواندگی چند برابر کودکانی است که به فرزندی سپرده می شوند. این امر حاکی از آن است که تقاضا برای دریافت کودک به مراتب بیش از تعداد کودکان قابل واگذاری به خانواده هاست.



از سوی دیگر فرآیند اجرایی فرزندخواندگی مستلزم هماهنگی های بین بخش سازمان بهزیستی، اداره سرپرستی قوه قضائیه، نیروی انتظامی، مراکز درمان ناباروری و سازمان پزشکی قانونی و... است که همه اینها به اضافه فهرست طولانی انتظار برای دریافت کودک، فرآیند فرزندپذیری را برای متقاضیان فرزندخواندگی به طور طبیعی طولانی و زمانبر می سازد.



این مشخصه تقریباً در همه کشورهای دنیا یکسان است. برای مثال در ایالات متحده آمریکا به عنوان کشوری که یکی از بیشترین موارد فرزندخواندگی در آن اتفاق می افتد زمان انتظار برای دریافت کودک به طور متوسط دو سال است. متاسفانه برخی متقاضیان به واسطه درمان های طولانی مدت ناباروری که نتیجه ای نداشته، به دنبال یافتن یک گزینه فوری و آنی و راه های غیرقانونی فرزندپذیری برای بچه دار شدن و جبران زمان از دست رفته هستند که اغلب نتیجه ای برای آنها به همراه ندارد. والدین متقاضی پس از سال ها درمان ناباروری ناموفق هنگام مراجعه به سازمان بهزیستی با یک نوع شبهه ذهنی مراجعه می کنند که نوزاد دلخواه خود را به خانه ببرند.



مطابق با قانون جاری حمایت از کودکان بی سرپرست مصوب سال 1353، از بین کودکان تحت مراقبت سازمان بهزیستی تنها 15 درصد این کودکان قابل واگذاری به والدین متقاضی فرزندخواندگی هستند. یعنی کودکانی که فاقد پدر، مادر و جد پدری باشند. از این تعداد نیز دو تا چهار درصد کودکانی هستند که دارای معلولیت بوده و اغلب در مراکز شبانه روزی باقی می مانند. با این حال در صورت تصویب لایحه قانون جدید حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست، امکان واگذاری 50 درصد از کودکان تحت مراقبت فراهم می شود که این می تواند پاسخ مناسبی برای درخواست های متعدد متقاضیان فرزندخواندگی باشد. تا زمانی که این قانون اصلاح و به تصویب نرسد زمینه تغییر در ساختار اجرایی فرزندپذیری محدود خواهد بود و پاسخ لازم برای انبوه متقاضیان فراهم نخواهد شد.



تا 200 هزار تومان قیمت داروهای سقط جنین

هم اکنون داروهای سقط جنین در بازار غیرقانونی خرید و فروش دارو به بهایی از

25 تا 200 هزار تومان و حتی بیشتر به فروش می رسند. پرستار یکی از بیمارستان های تهران با بیان این مطلب به خبرنگار ما گفت: این داروها که اغلب به صورت آمپول مورد استفاده قرار می گیرند اگر به صورت قانونی و با نسخه پزشک تجویز شوند قیمتی بین سه تا پنج هزار تومان دارند.

مینا شکوهی ادامه داد: با توجه به غیرقانونی بودن سقط جنین در کشور- مگر در موارد خاص و آن هم با نظر پزشک معالج- فروشندگان داروهای سقط جنین را در بازار به چندین برابر قیمت واقعی به متقاضیان می دهند. یکی از فروشندگان این نوع داروها در باره علت قیمت بالای داروهای سقط جنین به خبرنگار ما گفت: خرید و فروش داروهای سقط جنین ممنوع است و عرضه این داروها خطر زیادی برای ما دارد بنابراین باید درآمد حاصل از فروش داروهای سقط جنین به ریسک کار بیارزد.

وی افزود: عوامل زیادی در تعیین قیمت این داروها موثر است. به عنوان مثال وقتی مردی به تنهایی برای خرید داروی سقط جنین مراجعه می کند معمولاً این دارو را برای همسر قانونی اش می خواهد بنابراین ما این دارو را با قیمتی بین 25 تا 100 هزار تومان به وی می فروشیم. اما در مواردی که بارداری غیرقانونی و نامشروع است، دختر و پسر هر دو با هم مراجعه می کنند که در این صورت قیمت را بالاتر می بریم. معمولاً این افراد به دلیل نیاز، برای پرداخت پول چندان چک و چانه نمی زنند. یک ماما نیز در این رابطه به خبرنگار ما گفت: مراجعان سقط جنین به دو دسته تقسیم می شوند؛ برخی از مراجعان مدعی اند در دوران عقد و نامزدی باردار شده اند و برخی دیگر به دلیل داشتن فرزند زیاد و یا درآمد پایین قادر به نگهداری از فرزند دیگری نیستند.



دسته اول هیچ گاه علاقه ای به نشان دادن شناسنامه خود ندارند و وقتی ماما برای رویت شناسنامه آنها اصرارکند، دیگر به مطب باز نمی گردند. برخی زنان نیز حتی با داشتن تنها یک فرزند خواهان سقط فرزند دوم خود هستند. آنان به دلایلی مانند تورم، اجاره بالای خانه، درآمد پایین همسر و... داشتن فرزند دوم را یک کابوس می دانند.

طرح تسویه اساتید منتقد در دانشگاه ها آغاز شد


كتر سيد علي آزمايش ، دكتر حسين شريفي طراز كوهي و دكتر محمدرضا ضیایی بیگدلی سه استاد مطرح و نام آشناي حقوق در دانشگاه علامه طباطبايي بازنشسته شدند.


معاون آموزشي دانشگاه علامه طباطبايي تهران با تائيد خبر بازنشسته كردن 3 استاد مطرح حقوق در اين دانشگاه گفت: كليه بازنشستگي ها در دانشگاه طبق قانون بازنشستگي صورت مي گيرد و هيچ استادي پيش از موعد بازنشسته نمي شود.





شفیع آبادی در گفتگو با ایلنا با بیان اينكه اگر بازنشستگي در اين دانشگاه صورت گيرد، با اصرار و سماجت خود اساتيد است، اظهار كرد:‌نمي‌خواهيم اساتيد را بي‌دليل بازنشسته كنيم و اگر كسي بازنشسته مي‌شود به اصرار خود او است وگرنه ما سعي داريم پيش از موعد بازنشستگي آنها از حضورشان استفاده كنيم.



براساس اين گزارش، سيد علي آزمايش از اساتيد نام آشناي حقوق در دانشگاه‌هاي مطرح كشور است كه بيش از 20 مقاله حقوقي به زبان فارسي و بيش از 10 مقاله به زبان های خارجي دارد، همچنين زمينه علمي مقالات و آثار وي در مورد حقوق كودك ،تحولات حقوق كيفري ،حقوق كيفري بازرگاني ،حقوق اساسي، جرائم جنگ وحقوق جزايي بين المللي ،حقوق بشر است



دکتر آزمایش پس از اینکه مهدی کروبی موضوع تجاوز به دختران و پسران در زندان ها را افشا کرد، طی نامه ای خطاب به کروبی از احساس مسئولیت و شجاعت وی قدردانی کرد.



دكتر حسین شریفی طرازکوهی نیز ازجمله فعالان حقوق بشر است كه داراي تعداد زيادي مقالات علمي و پديدآورنده طرح "تقویت ظرفیتهای آموزش و پژوهش حقوق بشر" و "حقوق بشر، نظریه ها و رویه ها" است.



دكتر محمدرضا ضیایی بیگدلی نیز از فعالان حقوق در دانشگاه‌هاي كشور در طول سال‌هاي اخير بوده است كه در كارنامه‌ كاري خود آثاري همچون: حقوق معاهدات بین المللی، نگرشی اجمالی به حقوق، حقوق جنگ و رفتار با اسیران جنگی، جامعه مدنی جهانی و حقوق بین الملل، اسلام و حقوق بین الملل دارد.


در تشكیلات راه سبز امید، هسته‌های اجتماعی ظرفیت جدیدی را برای جنبش اجتماعی مردم ایجاد و تقویت می‌كند


تاکید دوباره میرحسین موسوی بر تقویت هسته‌های اجتماعی


نیاز به وحدت ملی امروز بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود/جنبش سبز کسانی را که از نظام قهر کرده بودند را به سرنوشت کشور علاقمند کرد/جنبش اعتراضی مردم به مراتب بیشتر از مسئولان رسمی نسبت به منافع ملی متعهد است/کشورهای خارجی به عدم كارآمدی مسئولین امید بسته‌ان







به گزارش پایگاه خبری پارلمان‌نیوز، میرحسین موسوی در دیدار با شورای مركزی فراكسیون خط امام مجلس شورای اسلامی بر این نكته تأكید كرد كه احساس نیاز به وحدت ملی امروز بیش از هر زمان دیگری در كشور بین مردم احساس می‌شود و خط‌كشی‌هایی كه مردم را به گروه‌ها و یا دسته‌بندی دیگری تقسیم می‌كرد اعتبار خود را از دست داده است.



نخست‌وزیر مورد تائید و حمایت امام راحل گفت: «جنبش سبز كه بعد از انتخابات در حال گسترش و تعمیق است شرایط خاص را در كشور ایجاد كرده است. كسانی كه بقای خود را در اختلاف میان مردم می‌بینند پیش از این خط‌كشی‌های كاذبی را ایجاد كرده بودن كه موجب شده بود بخش‌هایی از مردم از نظام و حتی جامعه قهر كنند و گاهی این قهر خود را با تفاوت‌های ظاهری اعلام نمایند، اما امروز بر اثر تغییراتی كه این جنبش ایجاد كرده است همانها به سرنوشت كشور علاقمند شده‌اند.»



وی تأكید كرد:«اینكه مردم به هم مهربان‌تر شده‌اند و آستانه تحمل آنها نسبت به یكدیگر بالاتر رفته است از دستاوردهای شرایط كنونی است كه اگر به عنوان یك فرصت به آن نگاه شود می‌تواند به كم كردن شكاف‌ها و تقویت وحذت ملی منجر شود.»



مهندس میرحسین موسوی درخصوص چگونگی ادارۀ تشكیلات راه سبز امید گفت: «به نظر من در شرایط كنونی كشور احزاب و تشكل‌های گوناگونی وجود دارد كه وجود آنها مهم و مغتنم و ایجاد حزب جدید نمی‌تواند به ظرفیت‌های موجود كشور اضافه كند، در حالی كه تقویت هسته‌های اجتماعی ظرفیت جدیدی را در جنبش اجتماعی مردم ایجاد و تقویت می‌كند.»



وی با اشاره به این مسئله كه ما این تجربه را از همان ابتدای شروع فعالیت‌های انتخاباتی و با طرح شعار «هر ایرانی یك ستاد» بسیار موفق ارزیابی كردیم گفت:«امروز یك شبكه اینترنتی در فضای مجازی شكل گرفته است كه در فقدان رسانه بسیار مؤثر عمل می‌كند و هسته‌های اجتماعی كه در ورای این فضای مجازی فعال هستند آسیب‌پذیری كمتری دارند و اعضای این هسته‌ها ماهیتی پویا به جنبش داده‌اند كه ما را بیش از بیش به كارآمد بودن این تشكیلات امیدوار كرده است.»



کاندیدای اکثریت اصلاح‌طلبان در انتخابات دهم ریاست جمهوری یادآور شد:« برای نمونه برای روز قدس هیچ اطلاعیه‌ای داده نشد، ولی این حضور عظیم در راه‌پیمایی روز قدس را شاهد بودیم و این در شرایطی بود كه با تهدیدات انجام گرفته و حوادثی كه در طول سه ماه گذشته اتفاق افتاده بود بسیاری از خانواده‌ها از حضور فرزندانشان در خیابان به دلیل نگرانی‌هایی كه داشتند جلوگیری كرده بودند، و این به جز نتیجه و اثر این شبكه نبود.»



مهندس میرحسین موسوی با تأكید بر این نكته كه حساسیت مردم نسبت به رفتار و اظهارنظرهای مسئولان بسیار زیاد است و هیچ حرف و عملی از دید آنان دور نمی‌ماند به كلیه كسانی كه فكر می‌كنند اظهارنظر و اقدامات آنها در جامعه مؤثر است توصیه كرد در رفتار و گفتار خود دقت كنند، به فضای خشونت در جامعه دامن نزنند و به حساسیت‌های مردم توجه داشته باشند.



وی با اشاره به اینكه امروز پاسخ مردم به اشتباهات این افراد بسیار سریع است به بیان دغدغه‌ها و نگرانی‌های خود از اشتباهات مكرر متولیان امور پرداخت و با بیان این نكته كه این متولیان براساس تحلیلی نادرست زمینه‌ساز شرایط نامناسبی در آینده هستند كه می‌تواند هزینه‌های بیشتری را به كشور تحمیل نماید تأكید كرد:«برخی حوادث مانند اتفاقات بازداشتگاه كهریزك و برخوردهای خلاف قانون با افراد بازداشتی و نیز برخوردهای تند با دانشجویان فضای جامعه (به ویژه جوانان) را بسیار تند كرده است. برعهده همه است كه با خویشتن‌داری و بردباری و به ویژه اجتناب از برخوردهای ناخواسته از سوی عوامل امنیتی و انتظامی از رادیكال‌تر شدن فضای جامعه جلوگیری كنند.»



نخست وزیر دوران امام خمینی(ره) همچنین گفت:«جنبش اعتراضی مردم به مراتب بیشتر از مسئولان رسمی نسبت به منافع ملی متعهد است. كشور‌های خارجی با امید بستن به عدم كارآمدی مسئولین مترصد امتیازگرفتن از كشور هستند ما باید صیانت از منافع ملی را در اولویت توجهات خود قرار دهیم. لذا ما نمی‌توانیم با تحریم كشور و تضییع حقوق ملی خود توسط كشورهای دیگر موافق باشیم و نباید اجازه داده شود كه با رفتارهای ماجراجویانه هزینه‌های بیشتری به مردم تحمیل شود.»



مهندس موسوی ادامه داد:«امروز كسانی كه در سوابق عملكردشان شواهد روشنی از گرایش به غرب و بیگانگان وجود دارد ما را متهم به همسویی با منافع بیگانگان می‌كنند و یا سعی می‌كنند با پرونده‌سازی فضای فشار ایجاد كنند. ولی این اعمال سودی برای اینها نخواهد داشت، و بنده امیدوارم در كنار بدخواهی و تهمت‌زنی كمی عقل و تدبیر هم وجود داشته باشد.»



وی همچنین با اشاره به فضای كاملاً بسته و یكسویه تبلیغاتی كشور گفت:«ممكن است بخشی از مردم تحت تأثیر تبلیغات نادرست و گسترده تلقی درست و كاملی از اهداف و خواسته‌های جنبش نداشته باشند. همچنین این نگرانی وجود دارد كه مردم برای دستیابی به حقایق و اطلاعات درست به فضای رسانه‌ای خارج از كشور اقبال كنند. در چنین شرایطی اقدام همۀ نخبگان، روشنفكران و صاحبنظران در توجیه مردم و تبیین شرایط كشور و روشنگری درخصوص حوازث یك تكلیف ملی است كه می‌تواند عملكرد نادرست و خلاف منافع ملی و یكسویه صدا و سیما را جبران نماید.»



میرحسین موسوی ادامه داد:« امروز تأكید یكپارچه در سطح ملی بر اجرای بدون تناول قانون اساسی یك راهبرد كارساز و راهگشاست. قانون اساسی میراث ماندگار امام و شهیدان و میثاق ملی ماست كه ظرفیت‌های بسیار زیادی برای گذر از بحران كنونی در آن نهفته است، كه ما باید بر این ظرفیت‌ها و استفاده از امكانات قانون اساسی به عنوان راه حل یگانه برای حل مشكلات كشور تأكید ویژه داشته باشیم.»



وی نقش مجلس شورای اسلامی و فراكسیون خط امام را در شرایط دشوار كنونی در كاستن از مشكلات كشور بسیار تأثیرگذار ارزیابی كرد و ابراز امیدواری كرد كه مجلس به این نقش خود در شرایط بحرانی كشور به درستی عمل نماید.



در ابتدای این دیدار اعضای شورای مركزی فراكسیون خط امام مجلس شورای اسلامی ضمن ارائه تحلیلی از شرایط حساس كشور و حوادث پس از انتخابات، به بیان دیدگاه‌ها و نقطه‌نظرات خود در این خصوص پرداختند


سعيد حجاريان با تامين قرار وثيقه آزاد شد.

سعيد حجاريان با تامين قرار وثيقه آزاد شد.




غلامعلی رياحی، وکيل مدافع حجاريان با اعلام اين خبر به خبرنگار حقوقی ايسنا، گفت:



موکلم با توديع وثيقه صادره تا زمان برگزاری دادگاه آزاد شد.


عبدالفتاح سلطانی برنده جايزۀ جهانی حقوق بشر نونبرگ شد، هرانا


خبرگزاری هرانا : دفتر حقوق بشر شهر نورنبرگ جايزۀ جهانی حقوق بشر امسال را روز يکشنبه چهارم اکتبر طی مراسمی به عبدالفتاح سلطانی اعطاء می کند. شهر نونبرگ اين جايزۀ نقدی را که بالغ بر ۱۵ هزار يورو است همه ساله به يکی از شخصيت هايی هديه می کند که همۀ توش و توان خود را در جهت دوستی و آشتی و حقوق بشر بکار می گيرند
وبلاگ يادداشتهای نسرين بصيری دفتر حقوق بشر شهر نورنبرگ جايزۀ جهانی حقوق بشر امسال را روز يکشنبه چهارم اکتبر طی مراسمی به عبدالفتاح سلطانی اعطاء می کند. شهر نونبرگ اين جايزۀ نقدی را که بالغ بر ۱۵ هزار يورو است همه ساله به يکی از شخصيت هايی هديه می کند که همۀ توش و توان خود را در جهت دوستی و آشتی و حقوق بشر بکار می گيرند. عبدالفتاح سلطانی به باور دست اندر کاران عليرغم ممنوعيت کاری و بازداشت های گاه و بيگاه بی پروا و بطرز خستگی ناپذيری همچنان به تلاش هايش برای دفاع از حقوق بشر در ايران ادامه می دهد. سلطانی در کانون مدافعان حقوق بشر که شيرين عبادی آنرا بنا نهاده عضويت دارد. جايزه را دکتر اولريش مالی شهردار نونبرگ طی مراسمی در اپرای اين شهر به سلطانی ۵۵ سالۀ هديه خواهد کرد. روز دوشنبه ۲۸ سپتامبر دفتر حقوق بشر نورنبرگ اعلام داشت که از طريق گفت و گوی تلفنی با دختر سلطانی با خبر شده است که وی در حال حاضر پاسپورت و اجازۀ خروج دريافت کرده است اما افزود پايان هفته روشن خواهد شد که آيا آقای سلطانی خواهد توانست از کشور خارج شود و روز يکشنبه در نورنبرگ حضور پيدا کند يا خير. روز يکشنبه ۴ اکتبر از اهالی شهر نونبرگ دعوت شده تا همراه خانوادۀ و دوستان خود بر سر سفرۀ صلح و آشتی که از ساعت يک تا پنج بعد از ظهر در خيابانهای شهر گسترده می شود گرد هم آيند و در جشنی که به اين مناسبت بر پا می شود شرکت جويند. بر اين سفرۀ رنگين، برنامه های فرهنگی و هنری چيده می شود و شرکت کنندگان با وضعيت حقوق بشر در چهار گوشۀ جهان آشنا می شوند. ساعت ۴ بعد از ظهر در "خانۀ پيک" ميز گردی بر پا می شود با عنوان "آياحقوق بشر اسلام را به چالش می کشد؟ " در اين ميز گرد شيرين عبادی برندۀ جايزۀ صلح نوبل، کريم لاهيجی رئيس جامعۀ دفاع از حقوق بشر در ايران و هاينر بيله فلد رئيس انستيتوی حقوق بشر آلمان به گفت و گو می نشينند. به مناسبت اهداء جايزه ، يکشب پيش از مراسم، روز شنبه ۳ اکتبر ساعت هشت و نيم شب برنامه ای با عنوان "با وجود همۀ اينها" در نورنبرگ بر گزار می شود که در آن موسيقی، رقص و کلام به هم تنيده می شود. محمد رضا مرتضوی، استاد دف و تنبک که با نو آوری هايش در زمينۀ نواختن ساز های کوبه ای در اروپا توجه همگان را به خود جلب کرده به همراه همکاران آلمانی خود فرازی از برنامه های فرهنگی شهر نورنبرگ ارائه می دهند که شهرصلح و حقوق بشر ناميده می شود . برنامه مرتضوی بار ديگر روز يکشنبه ساعت ۸ بعد از ظهر در همان محل اجرا خواهد شد. همه ساله از تاريخ ۳۰ سپتامبر تا ۱۰ اکتبر جشنوارۀ فيلم های مستند و انيميشين در نورنبرگ بر پا می شود. موضوع جشنواره امسال به افتخار عبدالفتاح سلطانی به ايران اختصاص دارد

دانشگاه در انتظار آزادی است


چهارشنبه ۸ مهر ۱۳۸۸


بيانيه دفتر تحكيم وحدت در آغاز سال جديد تحصيلي:

دانشگاه در انتظار آزادی است



اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه های سراسر کشورـ دفتر تحکیم وحدت ـ به مناسب آغاز سال تحصیلی جدید با صدور بیانیه ای ضمن مرور حوادث ماه های پس از کودتا،تاکید کرد که "اگر قرار بود سرکوب و داغ و درفش کارگر بیفتد باید تاکنون این اتفاق می افتاد. 4 سال زمان کمی برای زمینگیر کردن نهاد دانشگاه نبود."



متن این بیانیه به شرح زیرست:

دانشگاه امسال تلخ تر از هر سال گشایش می یابد، که هنوز داغ های بسیار بر دل آن است. اکنون ما مانده ايم و زندان هايی آباد و دانشگاه هايی ويران؛ قبرستان هايي پررونق و جامعه ای رنجور. امروز بهترين روزنامه آن است که بسته باشد، بهترين زبان آن است که بريده باشد، بهترين قلم آن است که شکسته باشد، و بهترين متفکر آن است که اصلا نباشد. دانشجو، سياست پيشه و روشنفکر و روزنامه نگار همه تاوان استقلال خود را می پردازند و هر کس سر بر آستان ندارد آستين را به خون جگر بشويد که ستاد کودتا جز مريد مطيع نمی پسندد. امروز جانی تاوان انتقادی است. هيچ جای دنيا با دانشگاهيان خود چنان نمی کنند که درين ديار می کنند.دانشگاه هنوز بر زخم ها و جراحات خود مرهم نگذارده که سال تحصیلی جدید آغاز می شود. حمله ددمنشانه مشتی بدسگال و بداندیش به دانشجویان حق خواه کوی دانشگاه تهران، دانشگاه اصفهان، شیراز و... به فاصله کمی از "نمایش انتخابات" موجب شد دمل خاطرات کهنه 18 تیر 78 بار دیگر سر باز کند، اشک مظلومیت بر رخسار دانشگاه بنشیند و عفونت نفرت فوران کند. کینه انباشته دولتیان طی 4 سال گذشته نسبت به دانشگاه چنان بود که کار را به همین جا ختم نکردند و حمله به دانشگاه را با بازداشت گسترده دانشجویان در جای جای کشور ادامه دادند. حمله مغول وار مشتی اراذل و اوباش با پشتیبانی نیروی انتظامی به دانشجویان معترضٍ مسالمت جو، به خاک و خون کشیدن خوابگاه های دانشجویی و سپس بازداشت گسترده دانشجویان و شکنجه و بدرفتاری با آن ها حین بازداشت و محاکمه ایشان و صدور احکام سنگین، رنگین و ننگین برای ایشان و در مقابل، کوهی از گفتگوهای بی حاصل و اظهار تاسف ها و محکوم نمودن حمله به دانشجویان از سوی دولت، مسئولین دانشگاه ها و نمایندگان مجلس و تشکیل هیات های به اصطلاح حقیقت یاب، که هیچ گاه هم موفق به کشف هیچ حقیقتی نشده و نمی شوند، و در نهایت ختم کردن همه پیگیری ها و حقیقت جویی ها به برخورد "قاطع" با سربازی مفلوک برای دزدیدن ریش تراش الحق شرح قصه پرغصه ای است که به نام عدالت گستری در طول سالیان گذشته بارها بر دانشجویان رفته است.

باری، کودتاچیان از دانشگاه ضربه ها خورده بودند و قصد داشتند حساب دانشگاه را کف دستش بگذارند. در کنار بازداشت های گسترده دانشجویان در روزهای پس از انتخابات، معترضینٍ روز هجدهم تیرماه، سالروز فاجعه تلخ حمله به کوی دانشگاه تهران، را در کمپ کهریزک به بند کشیدند و شدت عمل را بر جان انسان های بیگناه از مرز حیوانیت گذراندند تا بار دیگر خاطره روز هجدهم تیرماه، روزی که با نام دانشگاه گره خورده، را با قساوت و شناعت همراه کنند و در اذهان همگان حکاکی کنند که اگر دوگانه "دانشگاه" و "اعتراض" در کنار هم بنشیند "قساوت" و "جنایت" در حق دانشگاه نیز از اجزای جداناپذیر آن خواهد بود. این حوادث که روی داد نشان داد که هنوز هم دانشگاه مظلوم ترین نقطه جغرافیایی ایران است.



در ادامه این بیانیه آمده است: پروژه مضحک اعتراف گیری از سابقون فعالین دانشجویی، صدور احکام سنگین قضایی برای دانشجویان زنجان و بابل، ستاره دار کردن مجدد دانشجویان، صدور احکام محرومیت از تحصیل و تبعید برای دانشجویان و... به معنای آن بود که آزادی ستیزان تقریبا تمام راه های ممکن برای سرکوب و مقابله با دانشگاهیان را در طول کمتر از سه ماه آزموده اند. تنها برگماردن مجری فرمان تقلب در انتخابات اخیر به صدارت وزارت علوم مانده بود که چرخه سرکوب دانشگاه و دانشگاهیان در چند ماه گذشته تکمیل شود. فردی که کوس رسوایی عملکردش در انتخابات گذشته حتی صدای نمایندگان منقاد و مطیع مجلس هشتم را هم درآورد. اجرای تقلب در انتخابات کم نبود که جعلی بودن مدرک تحصیلی هم بر آن افزوده شد. تشکیک در مدرک تحصیلی حل نشده بود که دزدی علمی از دستاوردهای دیگران بر ملا شد تا دهن کجی آشکار در همین ابتدای کار به خرمن علم و دانش جلوه ای تام و تمام بیابد.اما با این همه سرکوب و جنایت باز هم اقتدارگرایان از بازگشایی دانشگاه ها هراسی عظیم در دل دارند. آن ها خود می دانند که اگر قرار بود سرکوب و داغ و درفش کارگر بیفتد باید تاکنون این اتفاق می افتاد. 4 سال زمان کمی برای زمینگیر کردن نهاد دانشگاه نبود. اما دانشگاه و دانشگاهیان بر حق خود و بر حق ملت ایستادند و پایمردی کردند. از همین روست که در روزهای منتهی به بازگشایی دانشگاه ها بر گزمه های خود که روزی در لباس دانشجو آن ها را روانه دانشگاه ها کرده اند علنا عناوین افسر و فرمانده می نهند و آن ها را به جان دانشگاه می اندازند و در سوی دیگر سراسیمه دانشجویان را کرور کرور به استنطاق خانه های مراکز امنیتی فراخواندند و به تذکر و یا تنبیه دانگ می گیرند و بانگ برمی آورند که نکند به فریادی یا سخن گفتنی و یا حتی نجوایی خواب بامداد رحیل اقتدارگرایان و دزدان رای ملت را آشفته سازند.دانشگاه مهد آرمان گرایانی است که پاک، صادق و شجاع زیست کرده اند. هنوز هم مهر و آذر را با دانشگاه می شناسند، دانشگاهی که سرشار از حرکت آفرینی است. نهاد دانشگاه از ابتدای تاسیس در ایران زمین نهادی به غایت مظلوم بوده است. نهادی که هم می خواستند باشد و هم می خواستند که نباشد. باشد تا نیروی متخصص تربیت کند، باشد که گره های عظیم عقب افتادگی و توسعه نیافتگی این سرزمین را به سر پنچه تدبیر بگشاید، اما نباشد که جوانان آزادیخواه ایرانی انتقاد و اعتراض را نیاموزند، نباشد که جوانان ایرانی با حقایق و دقایق امور جهان آشنا نشوند تا چشم و گوششان باز نشود، نباشد تا گریبان حاکمان را به طعنه نستانند و حق ملت را مطالبه نکنند. اما غافل از این که علم آموزی و حق خواهی و آموختن تخصص در کنار انتقاد و اعتراض اجزائی جدایی ناپذیر از یکدیگر بوده و هستند. لذا اقتدارگرایان در هر دوره به فکر چاره افتاده اند و به جای حل پارادوکس نظری و عملی خود در قبال دانشگاه دست به جراحی های بی حاصل این بدن رنجور زده اند، خاطر خرم دانشگاهیان را خصمانه خسته اند تا به خیال خام خود دانشگاه را آن گونه که می خواهند بسازند. آن ها به تصفیه دانشگاه از اساتید و دانشجویان منتقد و دگراندیش نیز بسنده نکرده اند و دست به تصفیه علوم نیز برده اند. در این میان علوم انسانی بی تاب از جراحی های بی حاصل دهه 60 بار دیگر زیر تیغ مدعیان قرار گرفته است تا دانشجویان فرا نگیرند آن چه می بایست فرا گیرند. در اين ميان حتي تعطيلي دوباره دانشگاه ها به بهانه هاي واهي و پاك كردن صورت مسئله نيز در دستور كارشان قرار گرفته است. این راه نیز اگر چه تن زخمی علم را کاردآجین و مجروح می کند اما عرض خود می برند و زحمت ما می دارند چرا که همانند نوبت های پیشین این راه نیز بی سرانجام خواهد بود. دانشجو به صفت جویندگی اش بار دیگر می جوید و دانش را، حتی به سین، می یابد.زندگی برای دانشجو تماما سیاست نیست اما سیاست بخش انکار ناپذیر آن است. دانشگاه نهایتا راهی برای بهتر زیستن، صادقانه عمل کردن به دور از دغدغه های روزمرگی است. آن چه که در درجه اهمیت برخوردار است نحوه رفتارهاست و نهایت عمل نیز هدف مندی و انجام رسالت خطیری است که بر عهده دانشجویان است. بعد از انتخابات ریاست جمهوری و نتایج غیرقابل قبول آن طبقه متوسط شهری به نتایج اعتراض و دیگر اقشار جامعه نسبت به آن شک کرد. اعتراض مدنی و مسالمت آمیز مردم با خشونتی خارج از حد تصور از سوی حاکمیت رو به رو شد و از روز پس از انتخابات، حاکمیت ارتکاب اشتباهات فاحش در برخورد با معترضین را بر طبق تحلیل های آشفته و غلط آغاز کرد و ادامه داد.



در بخش پایانی این بیانیه می خوانیم:اعتراضات فراگیر مردم در شهرهای بزرگ زمانی که با ایستادگی دو کاندیدای معترض اصلاح طلب همراه شد جنبش اعتراضی سبز را به وجود آورد. ماهیت شکل گیری این جریان سیاسی ـ اجتماعی تنها در مطالبه کلان انتخابات خلاصه نمی شود بلکه محصول تلاش طولانی و سالیان سال فعالین مدنی، سیاستمداران تحول خواه، فعالین اجتماعی، هنرمندان و... بود که آخرین مرحله آن بعد از بن بست اصلاحات انتخابات محور در سال 1384 شکل گرفته بود. از سال 1384 به این سو حرکت نهادهای مدنی اعم از اقوام، اصناف، زنان و سازمان های غیر دولتی حقوق بشری و نیز حرکات دانشجویان نگاه مطالبات گرایی را در جامعه رشد داد.این نگاه مطالبه گرا و جزء نگر و گام به گام به جای نگاه کلان نگر اصلاح طلبانه قدرت محور جای خود را در جامعه باز کرد و در نهایت میان محدودیت های درون حاکمیتی در انتخابات ریاست جمهوری دهم وارد شد و توانست بخشی از نیروهای اجتماعی را که نگاه سنتی ـ مذهبی اما صادقانه داشتند را در کنار خود ببیند. این تعامل می تواند فضای تنوع اجتماعی را به همگرایی ملی سوق دهد. جنبش سبز ملت ایران نتیجه اعتراض بیشتر اقشار میانه شهری است و در پی آن مقاومت و ایستادگی میرحسین موسوی و شجاعت انکار ناپذیر مهدی کروبی از این حرکت خودجوش است. ریشه این حرکت در تلاش های طولانی فعالان مدنی و سیاسی و دانشجویی و احزاب تحول خواه است که سران بسیاری از آنان بدون آن که نقش رهبری در حرکات اخیر مردم داشته باشند به اتهامات نادرست در زندان هستند و بسیاری در معرض تهدید برای دستگیری و انواع فشارها قرار دارند. اعتراضات مدنی و گسترده مردم در پی انتخابات اخیر نشان داد که به راستی دانشجویان، زنان، کارگران، معلمان و... در طول سالیان گذشته بر عبث نپاییده اند و حرکات آنان نه تنها بی فایده نبوده که ثمرات نیک و پرباری نیز داشته است. حوادث اخیر نشان داد که رمز بهروزی همانا ایستادگی و مقاومت است، اصرار بر حرکت های مسالمت آمیز و مدنی است، پرهیز از تندوری، هیجان زدگی کاذب و پرهیز از خشونت ورزیدن در مقابل خشونت حاکمیت است. فعالین دانشجویی در این دوره بایستی موارد ذیل را در سرلوحه فعالیت های خود قرار دهند:







1- افزايش سطح تحليل و آگاهي دانشجويان



با فعال شدن عرصه عمومی، فعالین دانشجویی باید توجه خود را بیش از پیش به دانشگاه ها، به عنوان گروهی مرجع، معطوف کنند و با استفاده از پیشینه تحولات در سالیان گذشته در ایران سعی کنند آگاهی عمومی دانشجویان را نسبت به فضای موجود ارتقا دهند. دید عموم دانشجویان، خصوصا دانشجویان ورودی جدید، را با توجه به ظرفیت های موجود در حاکمیت، احزاب، اشخاص و.... واقع بین کنند تا از یک سو حرکت های عصبی، کور، خشن، بی نتیجه و پرهزینه به حرکت های عقلانی، مسالمت آمیز و مدنی بدل گردد و از سوی دیگر از رخنه کردن یاس و ناامیدی در پیکره دانشگاه در مواجهه با واقعیات موجود جلوگیری شود. گسترش فضای نقد منصفانه و آسیب شناسی واقع بینانه حرکت های اخیر در دانشگاه ها می تواند به محکم و استوار برداشتن گام های بعدی کمک شایانی کند. بی شک توانمندی عمومی دانشجویان در تحلیل کلی مسایل و انتخاب مسیر درست و راهگشا از سوی آنان مانند گذشته می تواند این عقلانیت را به کلیت جامعه نیز تعمیم و تسری دهد.







2- اتحاد حداكثري بر سر مطالبات حداقلي



پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و آگاهی عمومی و واقع بینی خیل عظیمی از دانشجویان، خصوصا افرادی که تا پیش از این ناآگاهانه با جبهه اقتدارگرایی برای سرکوب دانشگاه همراهی می کردند، همچنین انگیزه بالای عموم دانشجویانی که تا پیش از این توجهی به مسایل اجتماعی و سیاسی پیرامون خود نداشتند برای فعالیت و حضور در صحنه، فرصتی استثنایی را به وجود آورده تا نهادها و تشکل های با سابقه دانشجویی پیش قدم تعاملی حساب شده؛ روشن و سازنده با سایر دانشجویان شوند و سعی کنند تا حد امکان دانشجویان دغدغه مند را حول مطالبات حداقلی متحد کنند. تا از این رهگذر بتوانند پتانسیل قوی و گسترده به وجود آمده را در مسیر حصول نتایجی مشخص و ملموس سوق دهند. بازگشت دانشجویان محروم از تحصیل به دانشگاه، بازگشت اساتیدی که اجبارا بازنشسته و خانه نشین شده اند و توقف این روند، جلوگیری از دخل و تصرف های غیرکارشناسی و ناصواب در قالب انقلاب فرهنگی در علوم انسانی و... می تواند پیشنهاداتی جهت طراحی مبنایی بر اساس مطالبات حداقلی جهت ائتلاف و اتحاد حداکثری دانشجویان باشد.







3- پيگيري مجدانه حقوق بشر



دانشجویان حق طلب باید مثل گذشته فریادگر ظلم و بیدادی باشند که بر آزادیخواهان و رادمردان و شیرزنان این سرزمین می رود. نباید برادران و خواهران خود که در زندان ها تحت انواع و اقسام فشارها قرار دارند را تنها بگذاریم. نباید نمایش های نخ نما شده اقتدارگرایان را که از جسم رنجور این عزیزان برای بیان مهملات ذهنی خود استفاده می کنند را باور کنیم. نباید بر آنان که روزهای سختی را گذارنده و می گذرانند کمان ملامت بکشیم و با این کار درست در مسیری گام برداریم که مورد علاقه و مد نظر کودتاچیان است. دفاع از حقوق بشر بیش از گذشته بایستی در سرلوحه فعالیت های دانشجویان باشد و در این راه از هر امکانی جهت فریاد زدن حق کشی های موجود استفاده کرد.







4- تاكيد بر فعاليت هاي مسالمت آميز و پرهيز از خشونت



تحمل و مدارای عمومی مردم در مقابل خشونت بی حد و حصر نظامیان در ماه های گذشته قابل ستایش و نشانه رشد یافتگی و مدنیت عمومی جامعه است. بی شک پاشنه آشیل تداوم این جنبش دست زدن به خشونت است. هر چند حاکمان قصد دارند که مردم را به خشونت وادارند تا بتوانند جنبش را به انحراف بکشند، فعالین با تجربه اجتماعی و سیاسی بایستی به ادامه روند مسالمت آمیز موجود در سطح جامعه و در دانشگاه ها تاکید بسیار کنند.



حاکمیت اقتدارگرا و خشن و نهادهای امنیتی مرتبط با آن بایستی به کارنامه عملکرد خود در طول حداقل 4 سال گذشته و نتیجه اعمالشان نظری بیفکند. بر بی نتیجه بودن بگیر و ببندها و برخوردهای قهری خود با دانشگاه در طول این سالیان بنگرند و رویه خویش را اصلاح کنند. دانشگاه به خاطر تمام جراحاتی که حداقل در طول 3 ماه گذشته از سوی حاکمیت بر پیکرش نشسته بیش از گذشته معترض و حتی عصبانی است. محیط عمومی دانشگاه ها به علت برخوردهای غیرعقلانی متعدد اخیر ملتهب است. دانشگاه نمی تواند خالی از انتقاد و اعتراض باشد. برخورد غیرعقلانی با دانشگاه و عدم پذیرش واقعیات موجود نتیجه معکوس دارد و به سرعت نتیجه این حرکات در محیط دانشگاه ها ظهور و بروز پیدا می کند. گروه های تروريستي فرصت طلبی هستند که دل در گروی این آب و خاک ندارند و مترصدند از فرصت به وجود آمده غیرمسئولانه در جهت اهداف خود سوء استفاده کنند. در صورت نادیده گرفتن مطالبات به حق دانشجویان و تنگ شدن عرصه برای حرکت های معقول دانشجویی، عرصه برای سوء استفاده این گروه ها برای نیرو گرفتن از دانشگاه در جهت اهداف شوم خود آغاز می شود که دود آن بیش از همه به چشم حاکمیت خواهد رفت و متضرر اصلی ملت و کشور ایران خواهند بود. در همین راستا در ابتدای سال تحصیلی جدید به اندک نیروهای عقلانی موجود در حاکمیت باید توصیه کرد که از راه پراشتباه گذشته از هر کجا که بازگردند دیر نیست. خواباندن التهاب دانشگاه ها با زدن و بستن و گرفتن امکان پذیر نیست که این خود نفتی است بر آتش التهابات موجود. برای فرونشاندن التهابات بایستی حق دانشجویان مظلوم از ظالمان بی هیچ معطلی ستانده شود، دانشجویان در بند آزاد شوند، روند محاکمه ناعادلانه، اخذ اعترافات زیر فشار و صدور احکام سنگین متوقف شود، از دانشجویان اعاده حیثیت شود، قاتلین دانشجویانی چون محسن روح الامینی، کیانوش آسا، پرنداخ، امیر بروایه، امیر جوادی فر و... به سرعت شناسایی و مجازات شوند، حمله کنندگان به کوی دانشگاه تهران، دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه شیراز شناسایی و خط و ربط آن ها به مردم معرفی شود. حق فعالیت مسالمت آمیز و در چارچوب قانون در دانشگاه ها برای کلیه فعالین دانشجویی به رسمیت شناخته شود. تنها در این صورت است که می توان بر جراحات موجود بر پیکر دانشگاه مرهم نهاد و آن را آرام کرد. دانشگاه باور به حرکت اصلاح طلبانه و مسالمت آمیز دارد و نه حرکتی انقلابی، چراکه باور اصلاح طلبانه به دموکراسی می رسد و دموکراسی از راه مطالبه محوری و احترام به جامعه مدنی محقق می شود. میان نهادهای مدنی، احزاب سیاسی و فعالان سیاسی با دانشگاه بایستی رابطه تعاملی وجود داشته باشد و مکررا باید گفت که این رابطه با نهاد های اجتماعی رابطه ای مستقل و مرتبط است. تلاش دانشگاه در جهت ایجاد گفتمان اقناعی برای تردیدهای فراوان دانشجویان و مردم است و در عین حال ایجاد فضایی برای گفتگو و گسترش حق و فرصت پی گیری مطالبات و گفتگوی مستقیم و بدون دغدغه و سانسور با دانشجویان و نهاد های اجتماعی است.



دفتر تحکیم وحدت ضمن تبریک آغاز سال تحصیلی جدید به عموم دانشجویان عزیز و اساتید محترم خواستار آزادی هر چه سریعتر گروگان های کودتای انتخابات اخیر از زندان هاست که اکنون بیش از 100 روز است که در شرایط سخت و ناگواری را سپری می کنند. دانشگاه بی صبرانه منتظر در آغوش کشیدن فرزندان خود دکتر سعید حجاریان، دکتر امینی، دکتر احمد زیدآبادی، عبدالله مومنی، کیوان صمیمی، جهانبخش خانجانی، داود سلیمانی، علی تاجرنیا، ضیاء نبوی، مجید دری، شبنم مددزاده و دیگر آزادیخواهان و حق طلبان در بند است.



"دير شده است، طفل انتظار پير شده است، دل صبر ازاين شيوه سير شده است. اگر ايران است، اگر ايمان است، اگر کرامت انسان است، اگر خرد و برهان است، اگر عشق و عرفان است همه دستخوش تاراج و طوفان است. کجاست شير دلی کز بلا نپرهيزد؟"


فشارهای شدید بر دانشجویان دختر خوابگاه های دانشگاه تهران


دانشجویان ساکن خوابگاه دخترانه کوی دانشگاه تهران که شب ها از بالکن اتاق های خود اقدام به گفتن الله اکبر می کنند، توسط نیروهای انتظامات خوابگاه مورد تهدید قرار گرفتند.






این دانشجویان توسط زنان انتظامات دانشگاه تهران شناسائی شده و سپس با احضار به مدیریت خوابگاه ها مورد تهدید قرار می گیرند تا مقدمات برخورد انضباطی با آنان فراهم شود.





پیش تر نیز خبرنامه امیرکبیر از وجود چنین برخوردهائی در خوابگاه دختران خبر داده بود اما چندی بعد سید مهدی قمصری در مصاحبه ای با مهر، اظهار داشت که "تهدید دانشجویان برخورد محسوب نمی شود و تا زمانی که دانشجویان به کمیته انضباطی احضار نشوند، هیچ برخوردی با آنان صورت نگرفته است".





هم چنین به گفته ی دانشجویان ساکن خوابگاه های فاطمیه، اعتراض دانشجویان دختر به کیفیت بسیار پائین امکانات رفاهی نسبت به سال گذشته با برخوردهای انضباطی روبرو شده است.





به گزارش خبرنامه امیرکبیر، چندی پیش تعدادی از دانشجویان ساکن خوابگاه شهید چمران با حضور در دفتر مدیریت خوابگاه دختران نسبت به افزایش تعداد دانشجویان از 4 نفر به 6 نفر در هر اتاق اعتراض کردند. به گفته ی این دانشجویان یکی از مسئولین خوابگاه دختران، بنام "افشار"، به جای پاسخگوئی به دانشجویان با باقرزاده مدیری کل امور خوابگاه ها تماس گرفته و موضوع را به وی اطلاع می دهد و باقرزاده نیز از وی می خواهد که اسامی دانشجویان معترض را برای احضار به کمیته انضباطی به وی بدهد.





پس از این ماجرا با خانواده های دانشجویان تماس گرفته شده و از دانشجویانی که معترض به مسائل صنفی بوده تعهدی مبنی بر عدم اعتراض پیرامون مسائل دانشگاه اخذ شده است.





برخوردهای شدید مدیریت دانشگاه تهران به دستور مستقیم نهادهای امنیتی و بمنظور جلوگیری از هر گونه اعتراضات دانشجوئی صورت می گیرد. این در حالی است که اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران در روز 6 مهر بی نتیجه بودن این برخوردها را نشان داد.


انتشار روبان سبز حامیان جنبش سبز ( سبزش کن) نمونه روبان سبز بالا


درگيري بين مردم و نيروهاي سركوبگر نظام در پل كريمخان

در ساعت 1730 زير پل كريم خان به سمت هفت تير بين نيروهاي امنيتي و مردم درگيري آغاز شد ,نيروهاي امنيتي شروع به ضرب و شتم مردم كه قصد داشتند به صورت سازمان يافته به سمت هفت تير حركت كنند حمله كردند, فوج ماموران و لباس شخصي ها از هر طرف به سمت پل كريمخان در حركت بوده و لباس شخصيها با چوب و چماق سوار بر موتور سيكلت به همان سمت حركت كردند.
يادآوري مي شود نظام از صبح خيابان وليعصر تا ميدان رضاييها را هر دو متر به دومتر نيروهاي سركوبگر كاشته و جو را بسيار امنيتي كرده بود.
از ساعت حدود 14 مامورين انتظامي اطراف ميدان هفت تير مستقر شدند, به ناگاه از ساعت حدود 15.50 دقيقه مامورين ضد شورش و موتور سوارهاي ضد شورش و هجوم مامورين امنيتي توجه همه را جلب کرد , تجمع بيش از دو نفر ممنوع بوده و نيروهاي سركوبگر اجازه اين تجمع را نميدادند. براي ايجاد رعب و وحشت خودروهاي ون در گوشه وكنار ميدان مستقر كرده بودند تا در صورت دستگيري افراد را به آنها منتقل و از آنجا به بازداشتگاه ببرند.
هر 15 دقيقه موتوبر سوارها با مانور در خيابان عرض اندام مي کردند.

پلیس ومعترضان خود را برای بازی استقلال وپیروزی آماده می کنند


تهران – خبرگزاری ها ، العربیه نت




فرمانده انتظامی تهران امروز سه شنبه 29 – 9 – 2009 اعلام کرده است که پلیس با کسانی که بخواهند در بازی روز جمعه بین استقلال وپیروزی " اقدام مجرمانه ای " انجام دهند ،برخورد خواهد کرد.



عزیزالله رجب زاده درگفتگو با خبرگزاری ایلنا گفته است " اگر كسی به عنوان مثال نماد سبزی بالا ببرد و بخواهد فضا را سياسی كند، پليس فقط نماد را می ‌گيرد و تذكر می‌ دهد اما اگر کسی بخواهد نظم و امنيت را به هم بزند برابر قانون بازداشت می‌ شود."



هواداران میرحسین موسوی وکروبی دربازی استقلال واستیل آذین که هفته پیش انجام شد با حضورچشمگیر در ورزشگاه با نمادهای سبز وسردادن شعارهایی علیه حاکمیت به نتایج انتخابات گذشته اعتراض کردند.



این بازی که قراربود به صورت زنده از تلوزیون دولتی ایران پخش شود مسئولان را غافلگیر کرده بطوریکه برای عدم نشان دادن نمادهای سبز تصاویر به صورت سیاه وسفید پخش شد وپس از مدت کوتاهی از پخش مستقیم این دیدار جلوگیری شد.



به گفته فرمانده پلیس تهران " در بازی روزجمعه در ورزشگاه آزادی، اگرحركتی هم بشود اقليتی هستند و پليس هم اگر كسی به عنوان مثال نماد سبزی بالا ببرد و بخواهد فضا را سياسی كند، پليس فقط نماد را می گيرد و تذكرمی ‌دهد."



دستگاه قضائی ایران پیش از این نیز اعلام کرده بود که همزمان با بازی پیروزی واستقلال در ورزشگاه آزادی تهران دو قاضی مستقرخواهند شد تا برای کسانی که مرتکب جرم شوند " قرار متناسب " صادرکنند.



پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری جنجال برانگیز اخیر در ایران دولت بارها با درخواست تشکیل تظاهرات اعتراضی توسط هواداران میرحسین موسوی ومهدی کروبی مخالفت کرده است.



معترضان در واکنش به این محدودیت ها طی ماههای گذشته از فرصت های مختلف مانند تظاهرات روز قدس و اخیرا حضور در ورزشگاهها برای برگزاری تجمع های اعتراضی استفاده کرده اند.



دربازی بین دو تیم پرطرفداراستقلال وپیروزی نیز قراراست معترضان با نمادهای سبزحضور پیدا کنند وعلیه حاکمیت شعار سردهند.


تعطیلی هفت روزه دانشگاه ها درصورت اوج گیری آنفلوآنزای خوکی

براساس ابلاغیه ای که از سوی معاونت سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با همکاری معاونت دانشجویی این وزارتخانه به مراکز دانشجویی سراسر کشور ابلاغ شده است، در زمان اوج بیماری آنفلوآنزای خوکی دانشگاه ها باید به مدت هفت روز تعطیل شده و آموزش از راه دور صورت گیرد.در بخشی از این ابلاغیه که از سوی خبرگزاری مهر و به عنوان راهنمای افزایش آگاهی دانشجویان، اساتید و کارکنان در زمینه پیشگیری و مقابله با آنفلوآنزا منتشر شده بر محدود کردن دانشجویان مقیم خوابگاه ها و مراقبت های درمانی برای افراد مشکوک به ابتلا تاکید شده و آمده است، افراد مشکوک یا بیمار تا 24 ساعت بعد از قطع تب باید از حضور در کلاس ها اجتناب کنند و در مورد افرادی که تب ندارند ولی آبریزش بینی دارند باید تا قطع آبریزش بینی ایزوله باشند.قوانین دانشگاه ها درخصوص جلسات غیبت دانشجویان تا هفت روز در زمان ابتلا به بیماری با دستور زمان استراحت مربوط به این بیماری تطبیق داده می شود. دانشجویان، مدرسان و کارکنان در صورت ابتلا به بیماری باید تا 24 ساعت پس از قطع تب از حضور در کلاس درس خودداری کرده و به استراحت بپردازند.همچنین در شرایط اوج بیماری یا در شرایطی که تعداد مبتلایان در کلاس بالاست (بیش از 15 درصد جمعیت) بنا به تصمیم کمیته اجرایی استان یا شهرستان با هماهنگی رئیس دانشگاه کلاس ها به مدت هفت روز تعطیل شده و آموزش از راه دور صورت می پذیرد.