وعده ما: 16 آذر ساعت 16

دانشجویان دانشگاه گیلان تصمیم گرفتند که ساعت 10 مقابل ساختمان مرکزی دانشگاه تجمع کنند و همانطور که میدانیم دانشجویان دانشگاه های دیگر و مردم سبز اندیش اجازه ورود به دانشگاه رو به هیچ وجه ندارند برای همین عده ای از دوستان دانشجوی سایر دانشگاه ها و دانشکده ها تصمیم گرفتند که 16 آذر ساعت 16 مقابل دانشگاه علوم پایه واقع در منظریه تجمع کنند و اعتراض خودشون رو نشون بدند.

۱۳۸۸ مهر ۲۸, سه‌شنبه

حق تحصیل به درباریان احمدی نژاد منحصر شده

گفت وگو با یک دانشجوی ستاره دار:
علی قلی زاده دانشجوی ستاره داردر مصاحبه با روز به شرح روندی که منجر به محرومیت وی وتعداد دیگری از دانشجویان کشور از تحصیل شده، پرداخته است. او با اشاره به ۲۵ نفری که تا کنون شناسایی شده اند معتقد است تعداد دانشجویان ستاره دار بسیار بیش از این اعداد است اما به دلیل اینکه این افراد می ترسند از دیگر حقوق اجتماعی خود نیز محروم شوند از بیان این موضوع خودداری می کنند.

این گفت وگو را می خوانیم.


رتبه شما در چه حدودی است و چطور متوجه شدید که ستاره دار هستید؟

رتبه من 45 مديريت اجرايي در كنكور كارشناسي ارشد سال 88 است و با توجه به ظرفيت دانشگاه ها و انتخاب رشته، قطعادر يكي از دانشگاه هاي تهران قبول شده ام؛اما پس از مراجعه به سازمان سنجش به من به صورت شفاهي اعلام شد كه ستاره دار  شده ام. یعنی هم در دانشگاه سراسري ستاره دار شده ام و هم در دانشگاه آزاد.
شيوه  ستاره دار شدن فعالين دانشجويي هم در چند سال اخير متفاوت بوده است به اين شكل كه در سال 85 فعالین دانشجویی پس از اعلام قبولی در دانشگاه مورد نظر و پس از مراجعه برای ثبت نام با ستاره هایی در فرم ثبت نام مواجه شدند؛ دانشجویانی هم که با سه ستاره مواجه شده بودند هرگز نتوانستند ادامه تحصیل دهند. ولی در سال های 86 و 87 فعالین دانشجویی که حائز رتبه های قابل قبول و ممتاز شده بودند اساساً از دریافت کارنامه علمی در مرحله اول نتایج کنکور محروم شدند و حتی نتوانستند انتخاب رشته کنند.
در سال 88 با توجه به اينكه موعد اعلام نتايج اوليه قبل از انتخابات بود، من و ديگر دانشجویان ستاره دار دانشگاه سراسری موفق به دریافت کارنامه اوليه و انتخاب رشته شديم ولی اوايل شهريور ماه پس ازمراجعه برای مشاهده نتایج نهایی با گزینه « مردود علمی» مواجه شديم و کارنامه نهایی نیز برای ما  صادر نشد و سایت سازمان سنجش اعلام کرد که این دانشجویان اساساً انتخاب رشته نکرده اند. همچنین در دانشگاه آزاد نه تنها از دریافت کارنامه اولیه محروم شديم، حتي بعد از  يك ماه از اعتراض کتبی هم هنوز پاسخي دريافت نكرده ايم.

آیا افراد دیگری را هم می شناسید که با رتبه های عالي ستاره دار شده باشند؟ هیچ تخمینی از تعداد این افراد دارید؟

اسامي و مشخصات تعداد 59 تن از دانشجويان ستاره دار در سال هاي گذشته پس از تكذيب وجود ستاره دارها توسط احمدي نژاد در مناظره ها، منتشر شد. امسال هم ما تا كنون بيش از 25 دانشجوي ستاره دار در كنكور كارشناسي ارشد را شناسايي كرده ايم، اما تعداد واقعي دانشجويان ستاره دار قطعا چند برابر اين آمار است و از اين جهت كه خيلي از ستاره دارها ارتباط تشكيلاتي و يا حتي دوستانه با ديگر دانشجويان ستاره دار ندارند، اسم ونام آنها مشخص نميشود. بسياري راهم خود من ميشناسم كه علي رغم ستاره دار شدن، از ترس محروميت از ديگر حقوق اجتماعي، علاقه اي به انتشار و يا پيگيري ندارند. طبق يك تخمين و محاسبه ساده آماري طي اين چند سال بين 200 تا 300 نفر به اشكال گوناگون ستاره دار شده اند كه ما اسم و مشخصات دست كم 85 نفر از اين افراد را داريم. تازه اين آمار جدا از آمار دانشجوياني است كه در طول تحصيل اخراج شدند و يا ثبت نام از آنها مشروط به اخذ تعهد و يا مصاحبه شده است و يا در مرحله گزينش آزمون دكترا دانشگاه هاي مختلف رد شده اند. 
امسال تعداد زيادي از دانشجوياني كه ستاره دار شدند رتبه هاي يك رقمي و دو رقمي داشتند؛ حتي رتبه يك و رتبه 6 چند رشته متعلق به دانشجويان ستاره دار امسال و سال گذشته است.

به مسوولین امر برای دریافت توضیحات مراجعه کرده اید؟ پاسخ آنها چه بوده است؟

بله چنين بار به سازمان سنجش  مركز آزمون دانشگاه آزاد، مجلس و نهادهاي ديگر مراجعه كرديم. من حتي با زاهدي و كامران دانشجو و چند تا از معاونان وزير هم صحبت كردم . اكثر مسئولان در برخورد با ما از خودشان رفع مسئوليت می كنند و اين امر را به افراد و نهاد هاي ديگر مربوط ميدانند. حتي آقاي زاهدي در يك ديدار اتفاقي كه با ايشان در مجلس داشتم قول داد كه تا چند روز آينده  مشكل ما حل شود ، اما بعد از گذشت يك ماه و نيم هنوز اتفاقي نيفتاده. اين در حالي است كه مسئوليت ستاره دار شدن دانشجويان با مجموعه دولت و دانشگاه آزاد است. به عبارتي مسئول مستقيم اين آپارتايد آموزشي آقايان احمدي نژاد و جاسبي هستند،هرچند كه مسئولان دانشگاه آزاد و شخص آقاي جاسبي چند بار اعلام كرده اند كه تحت فشار دولت مجبور به ستاره دار كردن فعالين دانشجويي شده اند. اما اين امر رافع مسئوليت از اين آقايون نيست.>

شما  به چه دلیل ستاره دار شدید؟

چون ستاره دار كردن دانشجويان امري خلاف همه موازين شريعت محمدي ، اصول متعدد قانون اساسي نظير بندهای 3، 9، 14، اصل سوم و اصول 19 ، 20، 22 ،30، 36، 37 و خصوصا اصل 23 و ديگر قوانين داخلي نظير قوانين حقوق مدني ،مجازات اسلامي و حتي آيين نامه هاي پر اشكال كميته انضباطي دانشجويان، همه قوانين و موازين بين المللي نظير اعلاميه جهاني حقوق بشر ، كنوانسيون هاي الحاقي به اين اعلاميه و كنوانسيون بين المللي منع و مجازات جنايت آپارتايد است و دولت ايران به اجراي تمام اين موازين متعهد شده است، به ما به صورت كتبي اعلام نمي كنند كه از تحصيل محروم شده ايم. لذا علت دقيق محروميت از حق تحصيل ما مشخص نيست. اما به صورت كلي هر نوع فعاليت دانشجويي اعم از فعاليت  در انجمن هاي اسلامي، تشكل هاي سياسی، شوراهاي صنفي، كانون هاي فرهنگي-هنري منتج به ستاره دار شدن دانشجويان شده است. اعضاي بسيج دانشجويي و جامعه اسلامي تنها فعالان دانشجويي هستند كه از حق ادامه تحصيل برخوردارند. اكثر دانشجويان ستاره دار امسال حتي يك برگ پرونده انضباطي هم در دانشگاه هایشان نداشتند. از امسال فعاليت در ستادهاي انتخاباتي كانديدا هاي رياست جمهوري هم موجب محروميت از حق اوليه تحصيل شده! همان طور که فعالين حقوق زنان هم به دانشجويان ستاره دار افزوده شده اند.

این موضوع ممکن است با وساطت برخی مقامات كميسيون آموزش حل شود یا ستاره دارشدن عملا به معنی محروم شدن شما ازتحصیل است؟

ببينيد حق تحصيل مانند ديگر حقوق اوليه انسان ها يك حق عمومي است.  يعني همانطور كه خداوند در قرآن اشاره كرده كه كشتن به ناحق يك نفر مانند كشتن همه مردم است، محروميت حتي يك نفر از حق تحصيل، نقض يك حق اوليه انساني است و مانند اين است كه همه دانشجويان از تحصيل محروم شوند.

ستاره دار كردن دانشجويان و ديگر اشكال محرويت از تحصيل يك نوع آپارتايد آموزشي است كه داره اعمال ميشود.لذا وظيفه انساني، حقوق بشري و شرعي ماست كه جلوي جنايت آپارتايد آموزشي را بگيريم؛ حالا چه با پيگيري و اعتراض هاي اوليه، چه با وساطت و چه با شكايت. قطعا از طریق همه افراد و نهاد هاي داخلي كه امكان حل اين مسئله را داشته باشند این موضوع را پيگيري و نسبت به آن اعتراض و شكايت خواهيم كرد؛ اما اگر از طريق نهاد هاي داخلي به نتيجه نرسيم ازطریق  تمام نهادهاي صنفي – آموزشي و حقوق بشري بين المللي پيگيري خواهيم كرد. هم اینجا هم از همه نهاد هاي حقوق بشري داخلي و بين المللي تقاضا داريم كه در اين مبارزه مقدس با جنايت آپارتايد آموزشي ما را ياري كنند.

به نظر شما انگيزه دولت از ستاره داركردن دانشجويان چيست؟

مسلما هدف اصلي مسئولان دولتي ممانعت از پيشرفت علمي و اموزشي منتقدان آنها است. منطق آقايان اين است كه فقط كساني كه موافق آنها و یا بي تفاوت  هستند اجازه پيشرفت اجتماعي و علمي دارند و مخالفان آنها به هر طريقي كه ممكن است بايد زير دست بمانند و رشد نكنند. اين منطق متعلق به دوره پيش از اسلام و پادشاهان هخامنشي و خصوصا ساسانيان در ايران و قرون وسطي در غرب است. پس از ورود اسلام به ايران امكان رشد اجتماعي ازانحصار دربار پادشاهان خارج شد و تحصيل علم يك فضيلت و وظيفه همگاني شد. امروز دولت مستقر در ايران بازگشت كرده به سنت پادشاهان قبل از اسلام و حق تحصيل و پيشرفت اجتماعي را منحصر به دربار احمدي نژاد و حاكمان و متملقان و چاپلوسان دولت کرده است.
هدف ديگر و شايد مهمتر دولت از اعمال اين جنايت، گسترش ارعاب در دانشگاه ها از طريق ايجاد وحشت از ستاره دار شدن در بين عموم دانشجويان است. با منطق آقايان 200 – 300 نفر ستاره دار ميشوند ولي سه ميليون نفر در تمام دوران دانشجويي از وحشت ستاره دار شدن ديگر فعاليت دانشجويي نخواهند كرد و يا متملقانه به هواداري از حاكمان خواهند پرداخت.البته تجربه اين چهار سال نشان داده كه اين سياست به جز درصد اندكي از جامعه دانشگاهي، در اكثريت دانشجويان بي تاثير بوده و روز به روز بر تعداد فعالين دانشجويي منتقد دولت افزوده شده است.

چقدروقت وانرژی صرف کردید که توانستید چنین رتبه ای کسب کنید؟ واکنش خانواده تان به این موضوع چه بود؟

خب جدا از هزينه هاي مادي ، قريب يك سال از بهترين ايام جواني را در صرفا در  سالن مطالعه گذراندم. براي آينده زندگي ام با توجه به قبولي در كنكور برنامه ريزي كردم. كلي عشق و اميد و آرزو داشتم كه الان همه آنها به حالت تعليق در آمده. در چند روز اول هم خود من وهم  خانواده ام و خصوصا مادرم با ضربه شديد روحي رو به روبوديم و در شوك اين حق تضييع شده بوديم. اما پس از چند روز انگيزه مبارزه با آپارتايد آموزشي چنان عشق و اميدي به من داد كه الان از پرداخت هیچ هزينه ای براي لغو اين رويه غير شرعي و غير قانوني ابا ندارم.

به عنوان یک دانشجوی نخبه ایرانی چه احساسی دارید؟
نه به صفت يك نخبه كه شايستگي ان را ندارم ، بلكه به عنوان يك دانشجو و يك انسان مسلمان كه در ايران زندگي ميكنم از اعمال سياست ه آپارتايد آموزشي متعلق به دوران پادشاهان پيش از اسلام توسط دولت و حكومتي كه نام اسلام برخود نهاده، احساس شرم ميكنم. خوف اين دارم كه در افكار عمومي جهان و در تاريخ آيندگان، اين رفتار حاكمان به پاي فرهنگ غني ايراني و اسلامي ما گذاشته شود. متاسفانه پس از گذشت سي سال از  بزرگترين انقلاب مردمي قرن، شاهد آنيم كه دولت احمدي نژاد مرتكب رفتاري شده است كه در كارنامه رضا قلدر و محمد رضا پهلوي هم نشاني از آن نديده ايم. در دوران حكوت پهلوي ها هم اين جنايت آموزشي رخ نداده است و نه تنها منتقدان و حتي براندازان آن حكومت از حق تحصيل محروم نشدند و حتي بسياري از آن عزيزان موفق به دريافت بورس دولتي براي ادامه تحصيل در خارج ميشدند.

هیچ نظری موجود نیست: